• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3784 -
  • ۱۳۹۶ دوشنبه ۲۸ فروردين

تحليلي بر تحركات نظامي واشنگتن

ماني محرابي عضو هيات علمي انديشكده روابط بين‌الملل

حمله موشكي دو ناو يو‌اس‌اس راس و يو‌اس‌اس پورتر ايالات متحده به فرودگاه شعيرات سوريه و تحركات ناوگروه كارل وينسون ايالات متحده در آب‌هاي بخش غربي اقيانوس آرام به قصد استقرار در نزديكي شبه‌جزيره كره را مي‌توان در سه سطح مورد تحليل قرار داد. در سطح بين‌المللي، حمله به فرودگاه شعيرات مي‌تواند قبل از آنكه هشداري باشد براي ايران، روسيه و سوريه، عكس‌العملي باشد مبتني بر رفتار متحدان اين كشور در قبال تحولات منطقه در سال‌هاي بعد از بحران اخير خاورميانه، رفتارهايي كه عموما بر مبناي تكروي و در راستاي منافع شخصي حكام مستقر در رژيم‌هاي متحد ايالات متحده صورت گرفت. رژيم اسراييل دقيقا در زماني كه كاخ سفيد به همراهي اين رژيم در مناقشات منطقه‌اي خصوصا در سوريه نياز مبرم داشت به دليل عدم برخورداري از پتانسيل لازم جهت ورود بحران‌هاي جهاني، از ورود به اين مناقشات سر باز زد. عربستان سعودي به واسطه تغيير افراد تصميم‌ساز و تصميم‌گيرنده به دليل مرگ ملك عبدالله، با آرزوي امتيازگيري بيشتر از متحد بين‌المللي خود يعني امريكا دست به اقدامات ماجراجويانه زد كه نهايتا به پديد آمدن بحران يمن و پيچيده شدن بحران سوريه ختم شد. تركيه به عنوان شريك استراتژيك نظامي ايالات متحده بعد از رويارويي با بحران داخلي، سياست خارجه خود را در راستاي مرتفع كردن معضلات سياست داخلي خود بنا نهاد كه اين مساله به بروز رفتارهايي برخلاف منافع ايالات متحده خصوصا در سوريه ختم شد. مصر نيز بعد از روي كار آمدن ژنرال سيسي با پيگيري سياست‌هاي واقع‌گرايانه درصدد ايجاد توازن در سياست خارجه خود است كه تمايل به سمت مسكو نيز از پيامدهاي همين سياستگذاري است. ايالات متحده با آگاهي به اين مسائل درصدد اصلاح روابط خود با اين متحدان تضعيف شده برآمده و در اين راستا نياز به برگ برنده‌اي دارد كه هم نشان‌دهنده جديت و تغيير تئوري حاكم بر سياست‌هاي خاورميانه اين كشور از نئوليبراليسم به نئورئاليسم باشد و هم در راستاي اهداف و درخواست‌هاي ساليان اخير اين متحدان از ايالات متحده مبني بر جبهه‌گيري در مقابل ائتلاف ايران و روسيه، درخواستي كه از سوي كاخ سفيد در دوره اوباما به طور كامل به آن پشت شده بود. در باب تحركات ناوگروه كارل وينسون اما ماجرا كمي تفاوت دارد. هدف اول كاخ سفيد از اين اقدام، اطمينان بخشيدن به متحدان منطقه‌اي و هدف ثانويه، اخطار به چين و القاي روي ميز بودن تمام گزينه‌ها براي مقابله با دشمنان است كه البته بسيار بعيد است با اين قبيل اقدامات بتوان به اين هدف نزديك شد.
در سطح ملي، ترامپ را مي‌توان نامحبوب‌ترين رييس‌جمهور ايالات متحده دانست كه محصول شكسته شدن نظم بين‌الملل مبتني بر منافع امريكا است و به همين دليل تمام شاخصه‌هاي شكست اين نظم كه در دوره قبل با زيركي كاخ سفيد پنهان شده بود و در اين دوره نمايان شده، به وي و عملكردش منسوب خواهد گشت. جبهه‌گيري شديد بي‌سابقه هر دو طيف سياسي كشور بر عليه وي، بازي رسانه‌اي دوقطبي نخبه‌گرايي و عوام‌گرايي كه به تظاهرات مردمي ختم شد، انتساب رابطه مخفيانه با روسيه به وي و تيم دولتي‌اش، لغو مكرر فرمان‌هاي مهاجرتي ترامپ و نمونه‌هايي از اين دست‌كم نيستند. ترامپ نيز با ايجاد درگيري كنترل شده با كشورهاي خاورميانه و شايد خاوردور درصدد انحراف افكار عمومي به سمت يك بحران خود ساخته خارجي ست تا از حجم فشار ايجاد شده بر عليه خود و دولت متبوعش بكاهد كه به احتمال بسيار زياد موفق نيز خواهد شد.
در سطح فردي اما ماجرا كمي پيچيده‌تر است. ترامپ اساسا شخصي است برونگرا، خودشيفته و كمال طلب و اين به معناي علاقه شديد وي به ديده شدن و دريافت تاييد ديگران است. در جامعه امريكا نگاه مثبتي نسبت به ترامپ وجود ندارد و عمده محبوبيت وي كه به دليل حمايت مالي از ورزش‌هاي مورد علاقه مردم امريكا به دست آمده نيز با مسائل مربوط به رسوايي‌هاي وي كه در زمان انتخابات مطرح شده بود تقريبا از بين رفته است. با اين حال حمله موشكي به سوريه نوعي تاييد را از جانب رسانه‌هاي ايالات متحده براي وي به همراه داشت و اين دقيقا همان نقطه وحشتناك ماجراست. ترامپ را مي‌توان جزو افرادي دانست كه به جاي كنترل رسانه‌ها و استفاده ابزاري از آنها در جهت نيل به اهداف از پيش تدوين شده، خود تحت تاثير رسانه‌ها قرار مي‌گيرد. ترامپ به خوبي مي‌تواند از ابزار رسانه استفاده كند اما نه در جهت منافع ملي، بلكه در جهت شهرت شخصي. نمونه بارز اين اقدام وي نيز جبهه‌گيري عليه شبكه خبري سي‌ان‌ان، يكي از اركان كاخ سفيد در راستاي جهت‌دهي به افكار عمومي است.
با توجه به حالات رواني ترامپ، اقدام به ماجراجويي‌هاي پوپوليستي جديد مانند آنچه در سوريه، افغانستان و شبه‌جزيره كره شاهد بوديم در جهت دريافت تاييد رسانه‌ها و به تبع آن تاييد جامعه امريكا به هيچ عنوان امري بعيد نيست و به عبارت بهتر، بايد منتظر بود تا ترامپ را پس از اتمام بازي تشويق و تنبيه رسانه‌اي تماشا كرد!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون