• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3172 -
  • ۱۳۹۳ سه شنبه ۱۴ بهمن

طبقات متوسط اجتماعي پيشگامان انقلاب اسلامي ايران

سعيد معيدفر

در انقلاب اسلامي 57 از نظر نقش طبقات مختلف اجتماعي در آن، تفاوت‌هايي با ساير انقلاب‌ها وجود داشت. در كشور ايران نه يك نظام سرمايه‌داري به آن معنا، وجود داشت كه امواج انقلاب بتوانند از طريق طبقات كارگر شكل بگيرند، نه يك نظام روستايي يا فئودالي حاكم بود كه روستاييان نيروي اصلي آن باشند.
بلكه در واقع به اجماع تحليلگران، بيشتر افرادي كه در جريان انقلاب شركت داشتند از طبقات متوسط شهري برخاسته بودند. البته گفته مي‌شود بسياري از روستايياني كه در دهه 40 به واسطه مساله اصلاحات ارضي زمين‌هاي خود را از دست داده و به حاشيه شهرها هجوم آورده بودند نيز، به دليل مشكلاتي كه اين حاشيه نشيني براي آنها به وجود آورده بود در شكل‌گيري انقلاب نقش داشتند


براي پرداختن به تاثير طبقه متوسط شهري در انقلاب اسلامي 57 نخست بايد تعريف و مرز آن با ساير طبقات اجتماعي را مشخص كرد.
طبقات اجتماعي در تعريف، به سه دسته اصلي بالا، پايين و متوسط تقسيم مي‌شوند. طبقات بالا، جمعيت بسيار محدود صاحب سرمايه هستند كه از توان و بنيه اقتصادي بالايي برخوردارند و دغدغه‌هاي آنها نيز بيشتر اقتصادي است.
گروه دوم يا طبقات پايين، فاقد سرمايه‌هاي كلان هستند و معمولا درآمدي در حد معاش و گاهي زير خط فقر دارند. اين دسته افرادي هستند كه عمدتا به فعاليت‌هاي يدي مثل كارهاي كشاورزي يا خدماتي مشغول هستند. در ميان اين دو دسته، طبقه متوسط قرار مي‌گيرد كه به لحاظ اقتصادي مي‌تواند درآمدهايي داشته باشد كه علاوه بر مخارج معيشتي صرف ارتقاي فرهنگي و فكري او شود.
طبقه متوسط، به لحاظ معيشتي شامل افراد معتدلي مي‌شود كه در كارهاي فرهنگي مشغول هستند، مانند معلمان، دانشگاهيان يا كارمندان اداري، يا ممكن است در مشاغل آزاد فعال باشند. هنرمندان و اهالي فرهنگ هم عمدتا در اين طبقه قرار مي‌گيرند. مي‌توان گفت بيشتر انقلاب‌هايي كه از انقلاب فرانسه به بعد اتفاق افتاده است عمدتا انقلاب‌هايي بوده‌اند كه به نوعي، بيشتر پايگاه‌هاي‌ روستايي داشته‌ يا اينكه تحت تاثير طبقات پايين جامعه، طبقات كارگر يا كساني كه به خاطر فشارهاي طبقاتي ناشي از نظام‌هاي سرمايه‌داري يا فئودالي از وضعيت موجود ناراضي بودند، توانستند شكل بگيرند.
 اما در ايران و در انقلاب 57 از نظر نقش طبقات مختلف اجتماعي در آن، تفاوت‌هايي با ساير انقلاب‌ها وجود داشت. در كشور ايران نه يك نظام سرمايه‌داري به آن معنا، وجود داشت كه امواج انقلاب بتوانند از طريق طبقات كارگر شكل بگيرند، نه يك نظام روستايي يا فئودالي حاكم بود كه روستاييان نيروي اصلي آن باشند.  بلكه در واقع به اجماع تحليلگران، بيشتر افرادي كه در جريان انقلاب شركت داشتند از طبقات متوسط شهري برخاسته بودند. البته گفته مي‌شود بسياري از روستايياني كه در دهه 40 به واسطه مساله اصلاحات ارضي زمين‌هاي خود را از دست داده و به حاشيه شهرها هجوم آورده بودند نيز، به دليل مشكلاتي كه اين حاشيه نشيني براي آنها به وجود آورده بود در شكل‌گيري انقلاب نقش داشتند.
اما تاكيد بر اين است كه اين انقلاب، حاصل فعال شدن گروه‌هاي شهري، طبقه متوسط و حداكثر حاشيه نشينان شهري بود. پيشگامان آن نيز عمدتا طبقه متوسط شهري مثل بازاريان، تحصيلكردگان، معلمان يا كاركنان اداري مثل كاركنان صنعت نفت بودند كه مي‌توان گفت اساسا ايدئولوژي انقلاب بر آنها استوار شده بود. در مقطع انقلاب، زماني كه طبقه متوسط فعال شد فعاليت‌هاي جدي‌تري نيز صورت گرفت كه در نهايت انقلاب اسلامي را رقم زد.
مي‌توان گفت تحولات سال‌هاي اخير جامعه ايران نيز به همين ويژگي يعني آگاهي طبقه متوسط برمي‌گردد كه از موقعيت ممتازي در كشور برخوردار است. به بياني ديگر، جامعه ايران جامعه‌اي است كه از ديرباز خيلي محور كشاورزي نبوده است و همواره شهرها در آن از اهميت خاصي برخوردار بوده‌اند.
بنابراين اجتماعات ايراني عمدتا در اطراف روستاهاي كوچك يا در واقع جايي كه آب يا امكاناتي براي كشاورزي پيدا مي‌شد، شكل مي‌گرفت و در پي گسترش آن شهرها به وجود مي‌آمدند. ديگر دلايل تمايل به شهرنشيني در ايران را مي‌توان معطوف به فعاليت‌هاي تجاري كه روي خط ابريشم يا ادويه انجام مي‌گرفته، دانست و اينكه ايران كانال اصلي بازرگاني شرق و غرب به حساب مي‌آمده است.
بنابراين مي‌توان گفت پديده شهرنشيني در ايران قدمتي ديرينه دارد. اين يكي از ويژگي‌هاي كشور است كه برخلاف كشورهاي پرآب كه عمدتا خصلت كشاورزي و فئودالي داشته و در آنها شهرها از اهميت كمتري برخوردار بوده‌اند، شهرها در آن هميشه كانون توجه بوده‌اند. در دنياي جديد نيز، از زماني كه بعد از مشروطيت دولت مدرن در ايران شكل گرفت، به ويژه از دوره رضا شاه كه به‌طور خيلي جدي نهادها و سازمان‌هاي اداري به وجود آمده و نظاميان، تكنوكرات‌ها و ديوانسالاران در شهرها پيدا شدند و البته بعد از اينكه نفت به عنوان محور اصلي اقتصاد كشور بيش از پيش مطرح شد، اهميت شهرها نيز خواه ناخواه از گذشته بيشتر شد.
شهر جايي است كه در آن طبقه متوسط شهري نشو و نماي بيشتري دارد؛ از خرده‌فروشان گرفته تا بازاريان و تجار و احتمالا صنايع كوچك. به واقع اجراي اصلاحات ارضي در دهه 40 به شكل‌گيري طبقه متوسط شهري بيشتر دامن زد وگرنه سابقه شكل‌گيري آن همان‌گونه كه پيش‌تر گفته شد از خيلي پيش‌تر وجود داشته است.
به‌طور كلي، طبقات متوسط همواره نقش فعالي در تحولات جامعه دارند. به ويژه در تحولات فرهنگي، اجتماعي و حتي تحولات سياسي. معمولا در اين تحولات طبقه متوسط، راه بلد و پيشرو است. در عين حال ديدگاه‌هاي انساني و نگاه‌هاي فرهنگي بهتري نسبت به ساير طبقات دارد.
مي‌توان گفت همان‌گونه كه طبقه متوسط جامعه ايران در انقلاب اسلامي 57 فعالانه نقش پيشرو را بر عهده گرفته بود در دنياي معاصر نيز، تقريبا محور اصلي تغيير و تحولات جامعه به حساب مي‌آيد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون