نوسازي اصولگرايي از سال 94 شروع شده است

تكاپوي جريان راست براي اتخاذ سازوكاري كارآمد در انتخابات در قالب جبهه مردمي نيروهاي انقلاب اسلامي بروز و ظهور كرد. نهايتا اين تشكل تصميم گرفت تا با انصراف محمدباقر قاليباف با يك نامزد واحد به عرصه انتخابات بيايد اما همين تدبير نيز نتوانست از شكست اين جريان سياسي جلوگيري كند. روز گذشته محمد باقر قاليباف براي اولين بار بود كه صحبت از حركت به سمت نواصولگرايي كرد. در خصوص راهكاري حركت به سمت نواصولگرايي و بازسازي جناح راست با ناصر ايماني، فعال سياسي اصولگرا به گفت‌وگو پرداختيم كه در زير مي‌خوانيد.

در شرايط فعلي ضرورت بازسازي چقدر احساس مي‌شود؟

احساس بازسازي مربوط به اين انتخابات 96 نيست. از مدت‌ها قبل در واقع جريان اصولگرايي به نوعي مشغول بازنگري و تغييرات در روش‌هاي سياسي و استراتژي‌هاي خودش به عمل مي‌آورد. براي انتخابات 94 مجلس شاهد تغييراتي در جريان اصولگرايي بوديد كه به مقدار زيادي با هم به وحدت رسيدند. صرف‌نظر از نتيجه، وحدت در كل كشور نسبت به ادوار گذشته بيشتر شد. در سال 96 حركت جديد ديگري به نام جمنا شروع شد. اين‌ها نشان‌دهنده اين است كه اين جريان در تلاش است تا بازنگري در روش‌هاي سياسي خود به عمل آورد. البته ممكن است كه بر اين اعتقاد باشيم كه بازسازي‌ها بايد گسترده‌تر و عميق‌تر باشد. اين حرف ديگري است. اين حركت مدت‌هاست در جريان اصولگرايي شروع شده و مربوط به امروز نيست.

اما در سال 96 اين مكانيزم موفق نشد.

موفقيت الزاما به معناي پيروزي در انتخابات نيست. اين تصوير غلط است. موفقيت يك كانديدا معلول عوامل متعددي است. الزاما جناح‌ها تاثير موثر ندارند. فرض كنيم در همين انتخابات 96 آقاي روحاني به نفع جهانگيري انصراف مي‌داد. آيا جهانگيري موفق مي‌شد رييس‌جمهور شود؟ فرض كنيد قاليباف انصراف نمي‌داد. آيا باز هم روحاني پيروز مي‌شد؟ عوامل متعددي دخيل است. اگر كسي پيروز شد آيا به معناي پيروزي كامل آن جريان و شكست جريان مقابل است؟ خير. البته شكي نيست جريان اصولگرايي افول كرده است اما به اين معنا نيست كه جريان اصولگرايي چون در انتخابات موفق نشده شكست كامل خورده است. بالاخره 40 درصد آرا را به خودش اختصاص داده است. ما در انتخابات ميان دو دوره رييس‌جمهور بوده‌ايم و 40درصد راي بي‌سابقه است. جريان اصولگرا موفق نشد رياست‌جمهوري را در اختيار بگيرد.

ادامه در صفحه 14