• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۸ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3865 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۷ مرداد

خبرنگار اعتماد نگاه عمومي به انتخاب مديران عاليرتبه زن را ازخيابان‌هاي شهرگزارش مي‌دهد

«آري» مردم به وزير زن

انتظارها و مطالبه‌هاي اهالي فرهنگ  از وزير ارشاد دولت آينده

در نظر خواهي « اعتماد»  از :  مرضيه برومند ،  منيژه حكمت    عبدالله‌كوثري ،  ايرج راد  ، حسين سناپور  ، كيوان ساكت   ، شهلا لاهيجي   كيوان فرزين، بهروز غريب‌پور  ،  محمدرضا هنرمند  ، الهام كردا  و ...

 

زهرا چوپانكاره

 «بگوييد چرا به وزير زن نياز داريم؟» اين سوالي بود كه در روزهاي گذشته در توييتر مطرح شد و بعد كاربران بسياري به آن پاسخ دادند. آنهايي كه طرفدار حضور زنان به عنوان وزير در كابينه حسن روحاني هستند با ذكر دلايل خود اين مطالبه‌شان را به رييس‌جمهور يادآوري كردند: «به وزير زن «نياز» نداريم. به اين نياز داريم كه وزير شدن زنان موضوع جدل نباشه. وزير شدن زنان بايد همون‌قدر عادي باشه كه وزير شدن مردان هست.»، «چون «زنان» يعني نيمي از جمعيت. چون ممكن نيست بين ۵۰درصد جمعيت كشوركسي پيدا نشودكه شايسته اين مقام باشد و اگر چنين ادعايي كنيم بي‌شك متهم به تبعيضيم.»
 اين از همان مواردي است كه موضوع بحث و جدل هم مي‌شود، اينكه بايد به نفع زنان سهميه‌اي در كابينه در نظر گرفت يا اينكه صرف‌نظر از جنيست تنها روي شايستگي مديريتي وزرا تمركز كرد. اينكه انتخاب وزير زن به عنوان وعده دولت روحاني محقق مي‌شود يا اينكه رييس‌جمهور بنا بر ملاحظاتي باز هم اين گزينه را از روي ميز معرفي كابينه كنار مي‌گذارد. اما بحث‌هاي پرشور فضاي مجازي گاهي در دنياي بيرون رنگ و لعابش را از دست مي‌دهد و ميان روزمرّگي‌هاي زندگي مردم گم مي‌شود. در فضاي مجازي آدم‌ها اول از هر چيز با عقايد و اظهارنظرهاي‌شان شناخته مي‌شوند، لايك مي‌زنند و لايك مي‌خورند و گاهي هم بحث و جدل. در فضاي واقعي، در كوچه و خيابان‌ آدم‌ها بدون لايك از كنار هم مي‌گذرند، كسي عقايدش را در دست نگرفته تا رهگذران ديگر بدانند چه فكر مي‌كند. براي شنيدن فكرهاي اين آدم‌ها بايد به خيابان زد، گاهي آدم‌هاي مجازي و لايك‌هاي‌شان با آنچه در دنياي واقعي وجود دارد زمين تا آسمان فرق دارند. در خيابان‌هاي پايتخت آدم‌ها در مورد اين موضوع بحث‌برانگيز شبكه‌هاي اجتماعي چه فكر مي‌كنند؟ موضوع انتخاب وزير زن براي كابينه دولت دوازدهم. شمال تا جنوب خيابان وليعصر تنها بخشي از تهران است، تنها بخش كوچكي از كشور و با اين حال شايد از روي همين نمونه كوچك بتوان نگاهي انداخت به آنچه در سر مردمي است كه از صبح تا شب از كنار هم مي‌گذرند بي‌اينكه فكرهاي‌شان را به زبان بياورند.

زعفرانيه: وزارتخانه‌هاي زنانه، وزارتخانه‌هاي مردانه
شيشه قدي مغازه رو به خيابان زعفرانيه است و نخستين چيزي كه خودش را به نمايش مي‌گذارد رنگ زرد پورشه‌اي در محاصره بي‌ام‌دبليو‌هاي مشكي. پشت اين خط مقدم مجلل، كمال همراه همكارانش نشسته است، 40 ساله است و مدير نمايشگاه اتومبيل. معتقد است: «چرا كه نه؟ مگر در دولت قبل مرضيه وحيد دستجردي وزير بهداشت نبود؟ وزير خوبي هم بود. الان هم مي‌توانيم وزير زن داشته باشيم مثلا براي همين وزارت فرهنگ و ارشاد يا باز هم وزارت بهداشت. »
كمال البته براي انتخاب وزير زن اما و اگرهايي دارد، از نظر او مهم است كه كدام وزارتخانه را به زن مي‌دهند كدام را به مرد. مي‌گويد جامعه ما نمي‌پسندد كه در هر حوزه‌اي زن در راس هرم باشد اما مثالي كه مي‌زند بيشتر به خودش اشاره دارد: «من 40 سال سن دارم، بيست سال است مشغول به كارم. قبلا در حوزه فروش تجهيزات امنيتي و ايمني بودم و حالا چند ماه است وارد حوزه فروش اتومبيل شده‌ام. من در حوزه كاري خودم نمي‌پسندم كه زيرمجموعه يك زن باشم. حالا خانم دكتر باشد، مهندس باشد، سرمايه‌دار باشد هم فرقي نمي‌كند. اين نظر شخصي من است و هيچ دليل خاصي هم برايش ندارم فقط نمي‌توانم با يك خانم كار كنم. » آن راس هرمي كه مي‌گويد برايش موضوعي جدي است و مي‌گويد كه مثلا وزير كشور نمي‌تواند زن باشد اما چرا نبايد استاندار زن داشته باشيم؟ «اگر آقاي روحاني وزير زن انتخاب كند هيچ عجيب نيست اما مي‌تواند مثلا رييس بيمارستان ميلاد را هم يك خانم دكتر بگذارد كه در كار خودش وارد است. خانم‌ها روحيه لطيفي دارند و شايد در چنين موقعيت‌هايي بهتر عمل كنند. يا در مورد وزارت فرهنگ كه با هنر و اينها سروكار دارد زنان هنرمندتر از مردان هستند و بهتر مي‌توانند تصميم بگيرند. اما براي وزارت صنعت حتما بايد وزير مرد بگذارند.»

باغ فردوس: زنان مي‌گذارند سوار دوچرخه شويم
بيرون باغ فردوس اول از هر چيز جمعيت كوچك مانتو و مقنعه‌پوش‌شان خودي نشان مي‌دهد، بعد از روي صداي جيغ و دادهاي شادمانه‌شان مي‌شود سن‌شان را تخمين زد. يك گروه از كلاس هفتمي‌هاي يك مدرسه دخترانه جمع شده‌اند و احتمالا آماده بازگشت به خانه‌اند. بلافاصله بعد از اينكه معلم‌شان اجازه حرف زدن مي‌دهد، شروع مي‌كنند به اظهارنظر، ذهن‌هاي جوان و آماده به پاسخ‌شان بدون اينكه نياز به تامل داشته باشد جواب‌هاي رك و راست مي‌دهد. هيچ كدام‌شان در سن راي دادن نيستند، هيچ كدام تجربه حضور در انتخابات را نداشته‌اند اما اين باعث نمي‌شود در بيان مطالبات لحظه‌اي مردد بمانند. عارفه بلافاصله شروع مي‌كند: «حتما، حتما بايد وزير زن داشته باشيم. زن‌ها خيلي بهتر مي‌توانند از زن‌ها و دخترها حمايت‌كنند. اصلا اين افسانه‌هايي كه مردها درست كرده‌اند كه زن‌ها قدرت ندارند واقعي نيستند. خيلي دوست دارم وزير آموزش و پرورش زن باشد، شايد يك چيزهايي تغيير كند.»
يكي از دخترها سريع و باخنده مي‌گويد: «شايد اجازه بدهند توي مدرسه هم لاك بزنيم!» سارا كمي با شكايت مي‌گويد: «مردها خودشان را خيلي دست بالا گرفته‌اند. تا حالا كه همه كارها دست مردها بوده، خب حالا بگذارند دست زن‌ها باشد، شايد براي مردم بهتر باشد. اگر قرار است تغييري ايجاد شود بگذارند زن‌ها بيايند، ببينيم كدام بهترند.»
ستايش خيلي دقيق به خواسته‌اش اشاره مي‌كند: «شايد اگر زن‌ها مسوول باشند ديگر ايراد نگيرند و نگويند كه دخترها نمي‌توانند در خيابان دوچرخه‌سواري كنند. زن‌ها اين مشكلات ما را بهتر درك مي‌كنند. من نمي‌دانم يعني اسلام واقعا مخالف دوچرخه‌سواري ما است؟ اگر وزير و مسوول زن داشته باشيم نخستين چيزي كه مي‌خواهم اين است كه بتوانم سوار دوچرخه شوم. دلم مي‌خواهد ما هم فوتبال بازي كنيم آخر همه ورزش‌ها كه نبايد مال پسرها باشد.» مژان و بقيه هم‌كلاسي‌ها هم بعد از ستايش دم مي‌گيرند: «بگذارند ما دوچرخه‌سواري كنيم.» عارفه ريزجثه كه حرف را شروع كرده بود خودش هم بحث را جمع‌‌بندي مي‌كند: «وقتي وزير زن باشد آدم‌ها مي‌توانند آزادتر باشند و آزادتر فكر كنند.» وزير براي اين دخترهاي كلاس هفتمي نمادي از همه مسوولان كشور است، فرقي نمي‌كند وزير چه وزارتخانه‌اي، وزير زن كه بيايد آنها مي‌توانند بدون دغدغه سوار دوچرخه‌ها‌ي‌شان شوند.

ونك: كابينه پوشيدني است؟
زن ميانسال دستش را جلو آورده و زن جوان فروشنده تك‌تك رژ لب‌هايي را كه انتخاب كرده در امتداد انگشت شستش امتحان مي‌كند تا انتخاب آسان‌تر شود. مرحله زمان‌بري است. زن همين‌طور كه به رنگ‌ها نگاه مي‌كند، مي‌گويد: «كابينه چي هست اصلا؟ خوردني است يا پوشيدني؟» بعد لبخند مي‌زند و مي‌گويد: «من اصلا راي ندادم و الان هم زن و مرد بودن وزيرها هيچ فرقي برايم ندارد.» زن فروشنده هم همان حرف‌ها را تكرار مي‌كند: «من هم راي ندادم، اصلا فرقي نمي‌كنه.» دوباره برمي‌گردند سر انتخاب، سه طيف صورتي براي انتخاب نهايي به مرحله فينال مي‌رسند.
كمي آن طرف‌تر در پاساژ پر رفت و آمد ابتداي خيابان ونك، كنار رديف لباس‌هاي حرير و پيراهن‌هاي دست‌دوزي شده، صاحب مغازه نشسته است، عليرضا، 48 ساله كه بيست و هفت سالي هست هم مشتريانش زن هستند و هم كارمندانش. از تجربه كاري خودش مثال مي‌زند: «زنان توانمندي كمتري نسبت به مردان ندارند، به اضافه از نظر من مسووليت‌پذيرتر و كوشاتر هم هستند. مي‌توانند وزيرهاي موفقي هم باشند به شرط اينكه بهشان فرصت بدهند. الان در اروپا وزير و نخست‌وزير زن هم داريم چون بين زن و مرد تبعيض قائل نمي‌شوند، نگاه‌شان انساني است و براي همين فرقي ندارد چه كسي وزير باشد فقط بايد توانمند باشد.» مي‌گويد كه صددرصد دلش مي‌خواهد كه وزير زن در كابينه روحاني باشد و دلش مي‌خواهد كه حقوق زنان و مردان مساوي باشد: «اين همه زن سخت‌كوش و كارآمد داريم و هنوز حقوق مدني زنان نيم حقوق مدني مردان است. اميدوارم به زنان اجازه رشد داده شود.»

ميدان منيريه: كار را بدهند دست جوان‌ها
فتحعلي، 61 ساله كه اول مي‌گفت من به سياست كار ندارم، حالا دارد با صداي بلند مي‌گويد: «والا به خدا خانم‌ها بهتر كار مي‌كنند!» 30 سال است كه كارش ميوه‌فروشي است، در ميوه‌فروشي قديمي محله منيريه كه حالا از دو طرف در محاصره انواع فروشگاه‌هاي لوازم ورزشي است: «وزير بايد وضع مملكت را درست كند، چه خانم باشد چه آقا. نظر من اين است كه در بعضي جاها خانم‌ها بهتر كار مي‌كنند، منظم‌تر هستند. هر جا بري از مجلس گرفته تا اداره بهتر كار مي‌كنند.» زني كه خريدهايش را آورده پاي دخل مي‌گويد: «آدمي كه وزير مي‌شود بايد مدير خوبي باشد. خانم و آقا بودنش ديگر مهم نيست. من خودم يك آدم مذهبي‌ام اما اين حرف‌هايي كه در مورد محدوديت زنان مي‌زنند را اصلا قبول ندارم.»
اعظم خانم هم در گوشه‌اي از مغازه مشغول بسته‌بندي سبزي‌هاي خردشده‌اي است كه براي فروش آورده و حرف فتحعلي را اين‌طور ادامه مي‌دهد: «اصلا كار را بايد بدهند دست جوان‌ها نه اينكه هي آدم‌هاي مسن و سن و سال‌دار را بگذارند در همه جا. الان اين همه جوان تحصيلكرده بيكار هستند.» اعظم 10 سال است كه سبزي پاك مي‌كند، پياز و بادمجان سرخ مي‌كند و بسته‌بندي مي‌كند و مي‌فروشد. همه اين سال‌ها همسرش در همه اين كارها كمكش كرده، مرتضي، 52 ساله كه روبرويش ايستاده و بحث را با لبخند دنبال مي‌كند و بعد مي‌پرسد: «خانم ابتكار وزير نيست؟» وقتي مي‌شنود كه: «نه خانم ابتكار معاون رييس‌جمهور است.» اضافه مي‌كند: «خدا حفظش كند همين خانم خيلي خوب كار مي‌كند براي محيط زيست. حالا من سوادي هم ندارم اما اگر فرصتش را به خانم‌ها بدهند خيلي خوب كار مي‌كنند.»
درست مقابل ورودي متروي منيريه صداي بلند مداحي از بلندگوهاي بزرگ به آسمان مي‌رود. جشن تولد حضرت معصومه بر پا است و كمي دورتر از بلندگوها غرفه‌اي برپا شده كه زن‌هاي چادري دورش حلقه زده‌اند. غرفه متعلق به يك موسسه فرهنگي- مذهبي است و امروز طرح تعويض چادرهاي كهنه با نو را اجرا مي‌كنند. چادرهاي كهنه را تحويل مي‌گيرند و با نزديك به بيست درصد تخفيف چادرهاي نو به مشتري‌ها مي‌فروشند. بحث سر پارچه حرير اسود و چادر عربي و يقه حجاب داغ است. زن 55 ساله‌ مسوول غرفه است، نامش زهرا است و با حوصله‌تر از دختر جواني است كه دارد با مشتري‌ها سروكله مي‌زند و با لبخند جواب همه را مي‌دهد. حرف وزير زن كه پيش مي‌آيد با همان لبخند پاسخ مي‌دهد: «براي ما شايسته‌سالاري مهم است، زن و مرد براي‌مان فرقي ندارد. بايد شخصي وزير شود كه توان و تعهد كاري داشته باشد و واقعا مديريت جهادي داشته باشد. اما افتخار مي‌كنيم اگر وزير زن هم در كابينه باشد، اين قدرت خانم‌ها را در موقعيت‌هاي اجرايي رده بالا مي‌رساند.» خودش از سال 60 مشغول كارهاي فرهنگي و قرآني است و حالا هم به خاطر هفته عفاف و حجاب در اين غرفه مشغول به كار است. جداي از آن شايسته‌سالاري كه به نظرش اصل است فكر مي‌كند بايد زنان سهم مشخصي هم از كابينه داشته باشند: «واقعا بايد به زنان سهمي اختصاص دهند و ان‌شاءالله كه اگر اين سهميه اختصاص داده شد، زناني كه انتخاب مي‌شوند از آن به‌درستي استفاده كنند.»

ميدان راه‌آهن: مردم مي‌خواهند، دولت مي‌گذارد؟
«نه اصلا عجيب نيست! بايد عجيب باشد؟» مهدي، 53 ساله اين را در پاسخ به اين سوال مي‌گويد كه اگر زنان هم سهمي از وزارت داشته باشند به نظر شما عجيب است يا نه؟ همراه چند نفر ديگر نشسته‌اند لبه جدول، گوشه‌اي از ميدان راه‌‌آهن و بي‌خيال گرماي هوا با هم حرف مي‌زنند. اول كه حرف وزير و كابينه و رييس‌جمهور به ميان مي‌آيد كمي هول مي‌كنند، يكي‌شان مي‌گويد: «ما خيلي اينجا كاري نداريم فقط داريم حرف مي‌زنيم.» بعد كه خيال‌شان كمي راحت‌تر مي‌شود با چشم دنبال يكي از مغازه‌دارهاي اطراف مي‌گردند كه به قول خودشان «بلد است حرف بزند.» اما تا بلد حرف زدن از راه برسد، مهدي احتياط را كنار مي‌گذارد و مي‌گويد: « اصلا اين‌طور نيست كه مردم آمادگي پذيرش وزير زن را نداشته باشند، چطور توي خارج زنان وزير هستند؟ اينجا هم ما بايد كم‌كم مثل خارجي‌ها عادت بكنيم. نبايد كه براي هميشه همين‌جور بمانيم.» چند سالي است كه ديگر كار ثابتي ندارد اما مي‌گويد كه قبلا آبدارچي بوده. او برخلاف مدير نمايشگاه ماشين زعفرانيه براي حوزه توانمندي زنان مرزي نمي‌گذارد. خودش در ادارات و شركت‌هايي كه به‌عنوان آبدارچي كار كرده شاهد كار زنان در مسووليت‌‌هاي مختلف بوده و حالا معتقد است: «اقتصاد و فرهنگ و غيره فرقي ندارد، وزير بايد كار كند و هر كسي كه بتواند كار را انجام دهد همان خوب است. من با مدير شدن زنان هيچ مشكلي ندارم.»
مهدي 46 ساله ليوان چاي را مي‌گذارد روي ميز و خودش هم مي‌نشيند تا جواب سوال را بدهد. قبلا در زنجان نانوايي داشته و حالا دو سالي است كه يكي از آن مغازه‌هاي كوچك گوشه ميدان راه‌آهن را اجاره كرده و املت و نيمرو و چاي مي‌فروشد. بدون اينكه لازم باشد فكر كند سريع جواب مي‌دهد: «بله زنان بايد وزير باشند.» مي‌گويد كه زنان كارايي بهتري نسبت به مردان دارند: «مردها سر وقت به كارهاي‌شان نمي‌رسند، خيلي‌هاي‌شان فقط مي‌روند كه كارت بزنند اما زنان درست كار را انجام مي‌دهند.» چرا فكر مي‌كند كه زنان كار را بهتر پيش مي‌برند؟ « من 11 سال دهيار يك روستا بودم و آنجا با خانم‌ها برخورد داشتم. در همان دهياري يك همكار خانم داشتيم كه از من بهتر كار مي‌كرد. در كارشان دقيق‌تر هستند.» تجربه‌اش از ديدن زنان در موقعيت‌هاي مديريتي را هم تعريف مي‌كند: «آن زمان در استانداري زنجان معاون سياسي خانم داشتيم، معاون امنيتي خانم داشتيم، خيلي زنان را در شغل‌هاي مديريتي ديده‌ام و به نظرم كارايي‌شان از مردان بهتر بود.» او هم معتقد است كه عامه مردم با انتخاب وزير زن مشكلي ندارند: «مردم چه مشكلي ممكن است داشته باشند؟ مردم فقط مي‌خواهند كه وزير كارش را درست انجام دهد كه آن هم از نظر من توسط زنان بهتر انجام مي‌شود.» آقا مهدي ليوان چاي را دوباره پر مي‌كند، كمي درمورد آب و هواي خوش روستاهاي زنجان مي‌گويد و رودخانه قزل اوزن، قبل از پايان گپ كوتاه دوباره يادآوري مي‌كند: «مردم با وزير زن مشكلي ندارند، البته اگر دولت قبول كند كه وزير زن بگذارد.»
از شمال تا جنوب تهران، از ميان كساني كه به اين سوال پاسخ دادند هيچ‌كس با حضور وزير زن در كابينه مخالفت نداشت.

 

به داشتن وزير زن افتخار مي‌كنيم
درست مقابل ورودي متروي منيريه صداي بلند مداحي از بلندگوهاي بزرگ به آسمان مي‌رود. جشن تولد حضرت معصومه بر پا است و كمي دورتر از بلندگوها غرفه‌اي برپا شده كه زن‌هاي چادري دورش حلقه زده‌اند. غرفه متعلق به يك موسسه فرهنگي- مذهبي است و امروز طرح تعويض چادرهاي كهنه با نو را اجرا مي‌كنند. چادرهاي كهنه را تحويل مي‌گيرند و با نزديك به بيست درصد تخفيف چادرهاي نو به مشتري‌ها مي‌فروشند. بحث سر پارچه حرير اسود و چادر عربي و يقه حجاب داغ است. زن 55 ساله‌ مسوول غرفه است، نامش زهرا است و با حوصله‌تر از دختر جواني است كه دارد با مشتري‌ها سروكله مي‌زند و با لبخند جواب همه را مي‌دهد. حرف وزير زن كه پيش مي‌آيد با همان لبخند پاسخ مي‌دهد: «براي ما شايسته‌سالاري مهم است، زن و مرد براي‌مان فرقي ندارد. بايد شخصي وزير شود كه توان و تعهد كاري داشته باشد و واقعا مديريت جهادي داشته باشد. اما افتخار مي‌كنيم اگر وزير زن هم در كابينه باشد، اين قدرت خانم‌ها را در موقعيت‌هاي اجرايي رده بالا مي‌رساند.» خودش از سال 60 مشغول كارهاي فرهنگي و قرآني است و حالا هم به خاطر هفته عفاف و حجاب در اين غرفه مشغول به كار است: «واقعا بايد به زنان سهمي اختصاص دهند و ان‌شاءالله كه اگر اين سهميه اختصاص داده شد، زناني كه انتخاب مي‌شوند از آن به‌درستي استفاده كنند.»

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون