• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3886 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۳۱ مرداد

شرايط سرخ‌پوستي

محمد زينالي اُناري

بعد از دانشگاه بود كه به‌طور اتفاقي و بالاجبار با يكي از فاميل‌هاي نزديكم صحبت كرديم و به تفاهم نرسيديم. او يك آدم ساده بي‌سواد ولي با منزلت در محيط شهري من بود و به قول او من يك جوان خام بي‌تدبير و اگر از قلب او خبر گرفته باشم، پررو و كم‌ايمان. تعداد او كم نبود، آن ديگري و آن يكي و تقريبا همه‌شان در مورد فيزيك و آسمان طوري فكر مي‌كردند كه وقتي حتي هنگام لامپ بستن و تقسيم غذا براي مهماني همياري مي‌كرديم، حرف‌مان به اين مي‌رسيد كه من چيزي نمي‌دانم و هنوز خام هستم و بي‌تجربه، احتمالا الگوي استاد تجربه در شهر من يك آدم بي‌سواد و عمر گذرانده در بازار و كارهاي ساده و معيشتي بود.
شايد داستان‌هاي زيادي چنين از رويارويي دانشجويان و فارغ‌التحصيلان با شوهر خاله، عمو و همسايه و دوست خانوادگي وجود داشته باشد كه بعد از دانشگاه مورد بي‌مهري زيست‌بوم ميزبان قرار گرفته و شماتت شوند. هم به آنها تهمت بي‌خردي زده مي‌شود و هم به آنها بشارت و ترسي داده مي‌شود كه بايد راه كارهاي بزرگترها را براي زندگي ادامه دهد. هر قدر تحصيل بيشتر باشد و هر اندازه محيط به طرف بافت‌هاي ساده و كم‌سواد نزديك‌تر باشد، احتمال وقوع چنين ديالوگ‌هايي بيشتر است. در نتيجه مي‌توان به اين نكته پرداخت كه تحصيل‌كرده‌ها نسبت به محيط زندگي خود نوعي بيگانگي دارند. هم محيط با آنها خوب نيست و هم آنها گاه با وضع موجود نمي‌سازند.
در هنگام ورود افراد به محيط‌هاي غريبه‌تر، اين اتفاق بيشتر شكننده و سخت است. افرادي كه دانش‌هاي زندگي‌شان متفاوت با محيط است، دچار مشكل مي‌شوند. انگار آنها مانند يك توريست، با محيط غريبه هستند و دو نوع دانش و هستي‌شناسي متفاوت نسبت به زندگي دارند. آنها بايد با همين شرايط بومي كار كنند ولي انگار زبان اين شرايط را نمي‌دانند و چقدر بايد زحمت بكشند تا با محيط بسازند. اگر محيط آنها را رام كند، احتمالا دانش آنها دچار خدشه مي‌شود چرا كه ديگر بايد شرايط محيط را براي دانش خود هم اعمال كنند. اما اگر بخواهند با دانش خود ادامه دهند، احتمالا مورد بي‌مهري و طرد محيط محلي واقع مي‌شوند. شرايط وقتي بدتر است كه فرزندان همين جامعه تحصيل‌‌كرده كه براي خدمت به آغوش آن بازگشته‌اند، اما معرفت محلي مردم براي پذيرش اين دانش چندان پذيرا نيست.
در فيلم‌ها و سرگذشت‌هاي افرادي كه به جوامع سرخپوست مي‌رفتند، مقاومت محيط بومي در برابر ميهمانان و به احتمال زياد در ذهن سرخپوستان، به‌شدت ادامه داشت تا ميهمانان مي‌توانستند زبان آنها را در يافته و احيانا خدماتي به آنان ارايه دهند. برخي از داستان‌هاي عجيب و باورنكردني هم در مورد جزاير آدمخوار‌ها گفته مي‌شد كه ميهمانان احتمالا به ضرب چاقوي گروه‌هاي ميزبان كشته هم مي‌شدند. داستان ورود فرهنگ‌هاي متفاوت به محيط‌هاي بومي هم همين طور است، اما معمولا به دليل ارتباطات خويشاوندي و آشنايي‌هاي بومي فرد با محيط از نقطه‌نظر فضاي شهري و روابط مانوس پيش از تحصيل اين تفاوت چندان مورد توجه نيست. شرايطي كه يك فرد بومي با دانش متفاوت در همان محل دارد، مانند محققاني است كه به يك ميدان مطالعه انسان‌شناختي وارد شده‌اند.
دانستن شگردهايي كه يك انسان‌شناس در محيط فرهنگي جديد به كار مي‌بندد تا با آنان ادغام شده و نسبت به مطالعه آنان اقدام مي‌كند، براي هر فرد مهاجر از دانش جديد به دانش بومي الزامي است. به‌ويژه اينكه اين افراد به نوعي از همان جامعه بوده و بايد براي همان جامعه كار كنند. حتي ورود نيروي انساني تازه‌نفس به يك سيستم اداري هم نيازمند يك‌سري دسته‌بندي‌ها و دقت‌هاي معرفت‌شناسانه‌اي است كه يك انسان‌شناس در كار خود استفاده مي‌كند. اما مردم اغلب مانند يك فرد عادي و هضم شده در روابط اجتماعي وارد محيط‌هاي متفاوت مي‌شوند و در صورتي كه تفاوت‌ها شديد باشد، واكنش‌هاي خطرناك و گاه لرزه بر اندازنده‌اي از سيستم يا محيط ميزبان دريافت مي‌كنند.
شرايط سرخپوستي، شرايطي است كه مي‌بايد يك فرد در همه محيط‌هاي پيرامون خود و به‌ويژه در محيط‌هايي كه اين تفاوت بيشتر است و فرد براي گذران زندگي خود و خدمت به جامعه نيازمند تطبيق با آنان را دارد، حس مي‌كند. مسافران و به ويژه دانشجويان حتما با اين موضوع برخورد خواهند كرد، اما آن چه كه در قرن حاضر بيشتر اتفاق افتاده است، وضعيت دانش‌آموخته‌هايي بوده كه مانند من و حتي از لامپ بستن گرفته تا شيوه كار در سيستم بنگاه و بازار با شرايط صلب و سخت محيط ميزبان برخورد كرده‌اند. ديرزماني بود كه با وجود احترام و ارزش‌گذاري به زندگي دانشجويي، اما نگاه‌هاي متعجبانه‌اي به زندگي و حتي انديشه آنها وجود داشت.
با شدت گرفتن تفاوت‌ها هم در مورد رونق مسافرت فراغتي و تحصيلي و هم در مورد افزايش تحصيل به دليل پايداري ضوابط محيط بومي، كدگذاري‌هاي سنتي و جديد در جامعه ما بيشتر شده است. لذا با گسست‌هايي كه ميان فرهنگ‌ها و دانش‌هاي متفاوت وجود دارد، اين شرايط جاي خود را حفظ كرده است. در هر شرايطي كه عرف‌ها و سنت‌هاي ممتدي وجود دارد، نگاه به فرد تازه‌وارد، نگاهي است كه مي‌تواند همواره ياد‌آور فيلم‌هاي مواجهه با سرخپوستان باشد. فرد جديد وارد مي‌شود و محيط ميزبان نسبت به او عكس‌العمل‌هاي خصمانه‌اي نشان مي‌دهد. اگر تعداد ميهمانان بيشتر باشد، ممكن است مرزبندي هم بيشتر شود، اما اين بايد در ذهن ميهمان باشد كه خلوت و آرامش ميزبان را با گوشزد كردن (احتمال) تغيير شكسته است.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون