همهپرسي استقلال؛ منازعه حقوقي متوقف در مناقشه سياسي
همانگونه كه گفتم در مثالي مانند كبك، دولت كانادا اين حق را در اختيار شهروندان منطقه قرار داده است، اما لزوما به اين معني نيست كه در همه جاي دنيا چنين مثالي كاربرد داشتهباشد. اينكه تمام مردم عراق جمعا بايد در تصميمگيري در مورد كردستان مشاركت كنند يا فقط مردم استقلالطلب، مسالهاي است كه رويههاي حقوق بينالملل جواب دقيقي در مورد آن نميدهد. در عين حال اين سوال هم كه آيا دولت مركزي عراق حق دارد با توسل به زور جلوي تلاش اقليت كردها براي اعلام استقلال را بگيرد، باز هم جواب مشخصي در رويههاي حقوق بينالملل ندارد. به دليل همين ابهامها است كه بهترين راه همواره انتخاب راهكار مسالمتآميز و گفتوگو ميان دولت مركزي و گروهي كه خواهان استقلال است، بهترين راهكار توصيه ميشود. بحث اعلام استقلال، متوقف در يك بحث سياست بينالملل يعني «شناسايي» است. گاهي يك جمعيت تمام شرايط براي تشكيل يك دولت را داشتهباشد اما به دليل عدم شناسايي از سوي كشورهاي ديگر، بدون حق حاكميت باقي بماند، نمونه چنين جمعيتي را ميتوان در وضعيت فلسطينيها مشاهده كرد كه تمام شرايط را براي تشكيل دولت مستقل دارند، اما چون از سوي ديگر كشورها به رسميت شناختهنشدهاند، هنوز تحت عنوان كشور به رسميت شناختهنشدهاند، در شرايطي كه ممكن است جمعيتهايي كه بسياري از شرايط را نسبت به فلسطينيها ندارند، به دليل شناسايي جهاني توان تشكيل دولت مستقل داشتهباشند. همين باعث ميشود كه يك تصميم سياسي براي شناسايي جهاني ميتواند بر هر حكم حقوقي در اين زمينه غلبه كند. نهايتا حتي در صورت اعلام استقلال يك منطقه، مشكل تازهاي پديد ميآيد و آن مساله مرزهاي داخلي است. بر خلاف مرزهاي بينالمللي، مرزهاي داخلي تعريف مشخصي ندارند. مرزهاي بينالمللي بر اساس حقوق بينالملل مشخص و داراي ثبات هستند و نميتوان آن را بدون توافق طرفين جابهجا كرد، اما در مورد مرزهاي داخلي چه كسي ميتواند تعيين كند كه مرز كردستان عراق دقيقا كجاست؟ بسياري از مرزهايي كه در حال حاضر در خاورميانه به رسميت شناختهشده است، همان مرزهاي اداري است كه در دوران استعمارزدايي از خاورميانه، از سوي استعمارگران پيشين تعيين شده است و اكنون از نظر جامعه جهاني به رسميت شناختهميشود. اما در مورد مرزهاي منطقه كردستان، مشخص نيست كه چه كسي با چه مداركي ميتواند مرزهاي كردستان را مشخص كند. قطعا چنين موضوع مناقشهانگيزي ممكن است در آينده باعث بيثباتي و مشكلات عديدهاي شود.