تهديد احتمالي براي جريان اصلاحات
علي صوفي
فعال سياسي اصلاحطلب
مهمترين سازوكار جريان اصلاحطلبان در حال حاضر شوراي عالي سياستگذاري است. اين شورا شامل شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات است كه متشكل از احزاب اصلاحطلب و تعدادي از چهرههاي تاثيرگذار ملي، استاني و شهرستاني است. بازنگري و نوسازي جريان اصلاحات همچنان به عنوان يك ضرورت احساس ميشود كه بايد در قالب سازوكارهاي موجود صورت بگيرد. در راس همه اينها كاريزمايي است كه آقاي سيد محمد خاتمي دارد. امروز اعتمادي كه مردم نسبت به اصلاحطلبان دارند ذيل اعتمادي است كه به آقاي خاتمي دارند. اينجا است كه يك نقطه ضعف و سوال در برابر جريان اصلاحات قد علم ميكند. اينكه آيا اصلاحطلبان منهاي آقاي خاتمي ميتوانند اعتماد مردم را حفظ كنند. امروز به وضوح ميتوان حس كرد كه قسمت اعظم اين اعتماد مربوط به كاريزما و اعتماد مردم به آقاي خاتمي است. البته اينكه پتانسيلي به نام آقاي خاتمي در بين اصلاحطلبان وجود دارد، اوج قوت اصلاحطلبان را نشان ميدهد. اما در عين حال بايد اصلاحطلبان فينفسه هم بتوانند اين اعتماد عمومي را جلب كنند تا در مواقع مقتضي نظر و راي شان بر مردم تاثيرگذار باشد.
اين سوالي است كه امروز بايد به محك گذاشته شود و بايد در پي پاسخ به آن بود. اصلاحطلبان در هر حال بايد سازوكارهايشان را آنچنان توسعه داده و تقويت كنند و آنچنان قوت پيدا كنند كه در هر شرايطي در آينده بتوانند اعتماد مردم را جلب كنند. نكته اصلي كه نياز است اصلاحطلبان در اين مورد اهتمام به خرج دهند همين جا است. پر كردن خلأ شخصيت رييس دولت اصلاحات چيزي نيست كه به اين راحتي امكانپذير باشد. به هر حال در شرايط كنوني بايد سازوكارهاي جريان اصلاحات در سياستورزي تقويت شود. اصلاحطلبان در كنار آقاي خاتمي بايد مورد اعتماد مردم قرار بگيرند و اين يك كار درازمدت است و برنامهريزي خاصي را ميطلبد. به هر حال بايد توجه داشت كه كاريزماي رييس دولت اصلاحات برآمده از سازوكار حزبي و تشكيلاتي نبوده است. اگر چنين بود تقويت كار حزبي ميتوانست جبرانكننده اين خلأ باشد اما اينطور نيست. نوعي ارتباط معنوي بين رييس دولت اصلاحات و مردم به وجود آمده است كه نميتوان براي آن جايگزين تراشيد. در اين راستا اصلاحطلبان بايد بازنگرياي در جريان اصلاحات در آينده انجام دهند.
مساله ديگري كه نياز به بازنگري دارد، ارتباط اصلاحطلبان با دولت است. اصلاحطلبان بايد در نخستين فرصت رابطه خودشان را با دولت از نظر تامين مطالبات مردم مشخص كنند. به هر حال مردم به اصلاحطلبان اعتماد كردند و ترديدي نيست كه راي آقاي روحاني وابسته به همين اعتمادي است كه مردم به اصلاحطلبان و آقاي خاتمي داشتند. روند عملكرد دولت و به هر حال جو نارضايتياي كه تاحدودي در انتخاب كابينه بروز كرد ممكن است به اعتماد آسيب بزند. به ويژه اگر دولت نتواند بر مشكلات فايق بيايد و نظر مردم را تامين كند، به ضرر جريان اصلاحات خواهد بود.
همچنين اصلاحطلبان بايد فكري براي كادرسازي درون خود كنند. الان براي كادرسازي تنها فرصتي كه در اختيار است، ذيل فعاليت حزبي است. به اين دليل كه جايي در قدرت ندارند. نه دولت را براي كادرسازي در اختيار دارند و نه در ديگر حوزههاي قدرت چنين جايگاهي دارند. بنابراين تنها ميتوانند به وسيله احزاب براي تربيت كادر جوان برنامهريزي كنند تا در فرصتهاي انتخاباتي، اين نيروها را به صحنه بياورند.