پاييزِ گرم
امين شول سيرجاني
برگ درختان نريخته. باران نباريده و هنوز بخاريها و شوفاژها و دستگاههاي گرمايشي كارشان را شروع نكردهاند. اين ويژگي پاييز در تهران و بسياري از كلانشهرهاست. متخصصان اقليمشناسي ميگويند اينكه پاييز هنوز شروع نشده يعني اينكه تابستان ادامه دارد. توضيحات متخصصان نشان ميدهد كه اين پديده ناشي از خرابكاريهاي پايانناپذير انسان است. انساني كه خودش را مالك بيچون و چراي زمين ميداند و اگر بتواند براي حداكثر كردن سود و منافع كوتاهمدت حاضر است به هر جايي از طبيعت
دستدرازي كند.
كوه بتراشد و هتل بسازد. زمين كشاورزي را خشك كند و به جايش كارخانه احداث كند. آنقدر به افزايش توليد بينديشد كه فراموش كند كه مصرف بيرويه انرژي چه بلايي بر سر همنوعانش ميآورد. از اين دست رفتارها زياد از سوي انسان روي ميدهد. آن هم عموما در پوشش واژگاني چون توسعه، كار علمي، پيشرفت و... آنچه در اين ميان به فراموشي سپرده شده است كيفيت زيستن انسانهايي است كه بايد اكنون و آينده عواقب شعبدهبازيهاي همنوعانشان را به جان بخرند. زمين گرم شده است و كمكم نشانههايش سر برآوردهاند.
12 دسامبر سال 2015 سران 195 كشور جهان به اين نتيجه رسيدند كه اگر جلوي افزايش گرمايش زمين گرفته نشود همه قرباني ميشوند. بر اساس معاهده تاريخي پاريس، سران كشورها متعهد شدند كه براي مقابله با تغييرات اقليمي و باز شدن گرهها براي اقدامات عليه تغيير اقليم و همچنين سرمايهگذاري براي اقتصادي كم كربن، مقاوم، انعطاف پذير و پايدار كوشش كنند. هدف اصلي اين توافق كنترل افزايش دماي زمين و كوشش براي محدود كردن دما نسبت به سطح آن قبل از صنعتي شدن است. اما اينكه اين معاهده چقدر ختم به خير شود چندان روشن نيست. مخالفتهاي برخي صاحبان ثروت در كشورهاي توسعهيافته و از سوي ديگر سياستمداراني چون دونالد ترامپ با اين معاهده نشان ميدهد كه هنوز بشر بيش از هر چيز به «سود» ميانديشد.
حالا شايد عدهاي از كساني كه اين نوشته كوتاه را ميخوانند با خودشان بگويند خوب گازهاي گلخانهاي را كه بيشتر كشورهاي صنعتي توليد ميكنند و نتيجه بگيرند كه ما كارمان خيلي درست است. اما واقعيت اين است كه چو نيك بنگريم «ما» و «آنها» ندارد.
هر كسي و هر كشوري به سهم خودش در اين خرابكاري جهاني نقش دارد. تا دير نشده بايد دست به كار شويم و به سهم خودمان از آلودهتر كردن هوا دست بكشيم. سخنان آغشته به تعارف سياستمداران موجب شده تا بيثباتي اقليمي هر روز بيش از گذشته سايهاش بر سر ما گستردهتر مي شود.
اين وضعيت حالا ما را به جايي رسانده كه نبايد به تعارفات سياستمدارن و صاحبان صنايع آلاينده دل خوش كنيم. بلكه تا دير نشده بايد به فكر استقرار صنايعي باشيم كه كمتر به محيط زيست آسيب بزنند. هر چه باشد هم ما و هم آيندگان بايد روي همين زمين زيست كنند. مراقب باشيم كاري نكنيم كه بارش باران و برف براي فرزندانمان تبديل به آرزو شود و براي ما خاطره سالهاي دور.