غلامرضا موسوي ايده فيلمسوزي در سينما را به چالش كشيد
پذيرش سليقه مخاطب
«فيلمسوزي» بحث ديروز و امروز سينماي ايران نيست؛ از دهه 80 و با افزايش توليدات آثار سينمايي، برخي تهيهكنندگان به زمان اكران فيلمهايشان معترض بودند. آنها معتقدند هنوز در فصلهايي از سال از جمله بهار و تابستان، ميل مردم به سينما رفتن بيشتر است و به همين خاطر صاحبان آثار تمايل دارند فيلمهايشان را در اين مقاطع روي پرده ببرند. از طرف ديگر، نميتوان ايده «فيلم خوب در هر شرايطي مخاطب دارد» را ناديده گرفت؛ ايدهاي كه بسياري از سينماگران به آن رسيدهاند و تلاش ميكنند همكاران خود را به درك اين واقعيت مجاب كنند.
غلامرضا موسوي يكي از تهيهكنندگان سينما هم اخيرا در گفتوگو با ايلنا مساله «فيلمسوزي» را به چالش كشيده است: «اعتقادي به فيلمسوزي ندارم و فكر ميكنم دو گروه اين بحث را به راه انداختند. گروهي كه ميخواهند آثارشان را در آينده اكران كنند و قصد دارند با راهاندازي چنين مباحثي در رسانهها مطرح شوند و گروه ديگر؛ كساني هستند كه تلاش كردند فيلمهايشان به فروش خوبي برسند اما مخاطبان از آنها استقبال نكردند و براي توجيه سرمايهگذاران خود بحث فيلمسوزي را راهاندازي كردند.»
به گفته اين تهيهكنند، هر فيلمي اگر المانهاي يك اثر قابل قبول را داشته باشد، ميتواند پاي مخاطبان را به سالنهاي سينما باز كند: «سينمادار به دنبال اين است تا فيلمي را اكران كند كه تماشاچي بيشتري به سالن بيايد. اگر ما فيلمهايي داشته باشيم كه مخاطبان را به سينما بكشاند قطعا فيلمهاي كم مخاطب نيز ميتوانند از اين مساله بهرهمند شوند و مخاطب آنها افزايش پيدا كند.»
در عين حال موسوي در ميان صحبتهاي خود به اين نكته اشاره كرد كه استقبال عامه مردم از تماشاي برخي فيلمها بيشتر است. يكي از اين گونهها، كمدي است كه معمولا عمده فروش گيشه در هر دورهاي به آنها اختصاص مييابد. در اين ميان فيلمهاي فرهنگي، هنري و تجربي سهم كمتري دارند و موسوي هم اختصاص سالن بيشتر به اين نوع فيلمها را در افزايش فروش آنها بيفايده ميداند: «قطعا فيلمهاي فرهنگي كه آثار ارزشمندي هستند بايد به نمايش دربيايند و اكران شوند اما اكران اين فيلمها بايد با حمايت دولت باشد. نميتوان از بخش خصوصي انتظار داشت كه فيلمي را كه مخاطب زيادي دارد اكران نكند و در عوض فيلمي را اكران كند كه مخاطب كمتري دارد. مخاطب بعضي از فيلمها كاملا مشخص است. حال اگر به آن فيلم به جاي چهار سالن، 40 سالن سينما داده شود، مخاطبش افزايش پيدا نميكند بلكه همان تعداد تماشاگر در بين سالنها تقسيم ميشود.» «احترام به سليقه مخاطب» از جمله نكات قابل توجه اظهارات غلامرضا موسوي است؛ به قول او ما نميتوانيم مخاطب را مجبور كنيم به تماشاي فيلمهايي برود كه مورد علاقه خودمان است: «با آژانكشي نميتوان مخاطب را به سينما آورد و اين روش در همه جاي دنيا مرسوم است زيرا سينما يعني انتخاب.» با اين همه نبايد نقش فرهنگسازي سينما و تاثير اين هنر را در افزايش سطح سليقه مخاطب ناديده گرفت؛ سهمي كه اين روزها چندان به چشم اهالي هنر نميآيد.