روسيه شريك مناسبي
براي ايران است
هادي حقشناس*
همسايه شمالي ايران بيشك يكي از قدرتهاي مهم امروز جهان است. اين كشور در برخي از صنايع به مراتب از هر كشور ديگري پيشرفتهتر است و در شرايطي كه دو كشور زير فشار يك دشمن مشترك، يعني ايالات متحده قرار دارند، طبيعي است به يكديگر نزديك شوند. در اين ميان بايد توجه داشت در علم اقتصاد دوست و دشمن ابدي معنا ندارد و تنها منفعت ابدي است.
در چند هفته اخير و پس از آنكه مشخص شد رييسجمهوري ايالات متحده قصد ندارد از موضع خصمانه خود عليه ايران بكاهد، دولتمردان ايراني بخشي از توجه خود را به همسايه شمالي معطوف كردند. اين توجه به ويژه در بخش انرژي مشهودتر از بخشهاي ديگر است. واقعيت مطلب اين است كه چه در زمان شوروي سابق و چه در زمان فعلي، هنگامي كه به بررسي روابط همسايه شمالي با امريكا توجه ميكنيم، متوجه خواهيم شد در طول تاريخ اين كشور با ايالات متحده بارها دست به گريبان شده است و هميشه اين دو كشور در مقابل يكديگر صف آرايي ميكردند. شايد تنها تفاوتي كه در عرصه بينالمللي ميان امروز روسيه و شوروي سابق قابل اتكا باشد اين است كه در زمان شوروي اين كشور به مراتب قويتر بود و در معادلات جهاني قدرت مهمتري محسوب ميشد. در اين ميان تفاوتها در غرب و شرق بيش از گذشته است. امروز اروپا در اتحاديهاي متحد شده و خود را تبديل به يكي از ابرقدرتها كرده است و در شرق آسيا نيز چين قرار دارد. اين كشور با سرعت به سمت توسعه در حال حركت است و در عرض چند دهه توانست بيشترين توليد ناخالص جهان را از آن خود كند و حالا تبديل به كشوري شده كه بسياري باور دارند ابرقدرت بعدي جهان است. در اين مسير اگر ايران بتواند چين، روسيه و خودش را در يك بلوك سازماندهي كند ميتواند به اين تغيير فاز جهاني كمك كند. در حال حاضر امريكا در سراشيبي قرار دارد و امكان ابرقدرتي چون گذشته را ندارد و به همين دليل است كه تمام سياست ترامپ در منطقه حول گرفتن نفت رايگان از خليج فارس دور ميزند. يكي از ضعفهاي ديپلماسي در سالهاي پس از انقلاب اين بوده كه كشور به جاي تمركز ديپلماتيك بر منافع اقتصادي، در رابطه سياسي با دولتها تنها مباحث سياسي را حائز اهميت ميدانست. به همين دليل است كه براي مراسم اربعين بيش از دو ميليون ايراني راهي كشور عراق ميشوند و كمك مهمي به رشد اقتصادي اين كشور ميكنند ولي صادرات غيرنفتي ايران به اين كشور به مراتب اندكتر از آن چيزي است كه ميتوانست باشد. در مورد روسيه نيز ماجرا به همين شكل است؛ ايران با اين كشور رابطه نزديكي دارد چراكه در سياست ضد امريكايي با يكديگر همسو هستند اما اين روابط همواره حول اين مسائل دور زده است و از عمق يافتن روابط اقتصادي حذر شده است. اين ميان سوابقي در روابط دو كشور هم وجود دارد كه به اعتمادها خدشه وارد ميكند. مثلا در زماني كه تحريمها عليه ايران به تصويب ميرسيد، روسيه از حق وتو خودش استفاده نكرد و نظارهگر ماجرا شد حال آنكه روسها همواره در مقابل تحريم سوريه ايستادگي كردند و با وتو كردنهاي مكرر خود توطئه امريكا را نقش برآب كردند. به هر حال در اقتصاد متحد هميشگي نداريم همانطور كه دشمن هميشگي هم معنا ندارد. ايران بايد بتواند با وجود اينكه برخي سوابق نادرست شركاي خود را ميداند، با آنها روابط خوبي داشته باشد و بتواند پويا عمل كند. ايران ميتواند بخشي از نيازهاي استراتژيك خود از جمله فناوريهاي آيتي، غلات، چوب، كاغذ و فلزات را از اين كشور تامين كند و بخشهايي از نياز به تكنولوژي كشور هم پاسخ بگيرد. همچنين چندان برازنده ايران نيست كه نيازهاي خود را از دورترين كشورهاي جهان تامين كند اما با 15 همسايه خود روابط جدي و چنداني نداشته باشد. كمتر كشوري در جهان به اندازه ايران همسايههاي گوناگون دارد و اين فرصتي بزرگ براي اقتصاد است. ايران هر چند هيچگاه قصد استعمار كشورهاي همسايه را نداشته و همواره از استقلال آنها دفاع كرده است ولي هيچگاه روابط سياسي خودرا به اقتصاد تعميم نداده است. اين در شرايطي ممكن ميشود كه روابط دو كشور در سطح اقتصادي گسترش پيدا كند. با توجه به سبقه ايران و روسيه و دشمني مشترك اين دو با امريكا، نكته ديگر هم بايد مدنظر باشد. بسياري از كشورهاي جدا شده شوروي سابق، به ويژه كشورهاي همسايه شمالي ايران همچنان زير سايه و تحت سياست روسيه هستند و خود را در بلوك اين كشور ميبينند. اكنون براي روابط با اين كشورها چارهاي جز افزايش روابط با روسيه وجود ندارد و به بيان ديگر كليد دسترسي ايران به بازارهاي آسياي ميانه روسيه است. علاوه بر اين بايد مدنظر داشت كه روسيه از قدرتمندترين كشورهاي امروز و عضو كشورهاي G20 است و روابط ايران و روس ميتواند فرصتها و ظرفيتهاي بسياري را براي اقتصاد ايران مهيا كند. همچنين كشور هم متحدي قدرتمند در بزرگترين نهادهاي سياسي و اقتصادي جهان خواهد داشت. البته نبايد از نظر دور داشت كه ايران نميخواهد در بلوك روسيه قرار بگيرد و خود را وابسته به اين كشور كند، بلكه برعكس؛ علاوه بر روابطي كه ميان دو كشور وجود دارد ايران بايد متحدان گوناگوني براي خود بيابد و روابط با روسيه زماني ميتواند مفيد باشد كه روابط با كشورهاي اروپايي و چين هم بهتر از امروز باشد و ايران بتواند با فراغ بال و استقلال كامل متحداني براي خود بيابد؛ اتفاقي كه در سالهاي پس از انقلاب ايران هميشه وجود داشته و هيچگاه ايران خود را به هيچيك از استراتژي ابرقدرتهاي جهان منوط نكرده است.
* كارشناس اقتصادي