گروه جهان| روز دوشنبه 22 كشور اروپايي، پيمان جديدي را امضا كردند كه از سوي رييس سياست خارجي اتحاديه اروپا «گامي تاريخي» در اتحاديه توصيف شد. بر اساس اين توافقنامه، دولتهاي عضو اتحاديه اروپا توافق كردند كه يك نيروي مشترك دفاعي با عنوان «پيمان همكاريهاي ساختاري دايم» ايجاد كنند. پنج كشور اروپايي اين توافق را امضا نكردهاند، اما حتي بريتانيا كه در حال ترك اتحاديه اروپا است نيز ميتواند در آينده به اين پيمان بپيوندد. مرتضي مكي، كارشناس مسائل اروپا معتقد است كه امضاي اين پيمان نخستين گام در جهت ايجاد ارتش مستقل اروپايي است و ميتواند به اين آرزوي ديرينه اروپاييها براي استقلال در دفاع و امنيت، جامه عمل بپوشاند. در ادامه، متن كامل گفتوگوي مرتضي مكي، كارشناس مسائل اروپا را با «اعتماد» مطالعه ميكنيد:
امضاي پيمان همكاريهاي ساختاري دايم (PESCO) به عنوان گام اول در تشكيل ارتش مشترك اروپايي تا چه اندازه داراي اهميت است؟
پيماني كه 22 كشور اروپايي روز دوشنبه در بروكسل امضا كردند، گام مهمي در جهت خوداتكايي امنيتي كشورهاي عضو اتحاديه اروپا است. كشورهاي اروپايي همواره چه در دوره جنگ سرد و چه بعد از آن، به دنبال نوعي ترتيبات امنيتي مستقل بودند. اما طي دهههاي گذشته به خاطر قرار گرفتن زير چتر ناتو و تسلط امريكا بر جبهه غرب، سايه ناتو و امريكا همواره بر امنيت اروپا قرار داشت و ايجاد يك نهاد امنيتي و نظامي مستقل براي اروپا عملي نشد.
تحولاتي كه طي سالهاي اخير رخ داده است و با روي كار آمدن دونالد ترامپ در امريكا سرعت بيشتري پيدا كرده است، اروپاييها احساس نياز بيشتري به ايجاد نهاد امنيتي مشترك پيدا كردهاند. فشار دولت دونالد ترامپ بر اروپا براي ايفاي نقش فعالتر و مشاركت بيشتر اروپا در هزينههاي نظامي و امنيتي و بودجه ناتو، در كنار نوع رويكردهايي كه دولت امريكا در برابر بحرانهاي مبتلابه اتحاديه اروپا، از جمله بحران پناهجويان و تنش در روابط با روسيه اتخاذ كرد، دولتهاي اروپايي را به اين سمت متمايل كرد كه اتحاديه امنيتي جديدي را پيگيري كنند. برگزاري همهپرسي برگزيت و خروج بريتانيا از اتحاديه اروپا نيز اين انگيزه را در بين دولتهاي اروپايي بيشتر كرد. هر چند در توافقي كه دوشنبه ميان 22 كشور اروپايي امضا بر اين نكته تاكيد شده است كه اقدام دولتهاي اروپايي براي تشكيل يك صندوق مشترك دفاعي با حدود 5 ميليارد يورو سرمايه براي رويارويي با ناتو نيست بلكه گامي در جهت همراهي در كنار ناتو است، اما اين نشان ميدهد كه دولتهاي اروپايي علاقهمند هستند كه اروپاييها با كمترين تنش ممكن با ايالات متحده امريكا و بريتانيا بتوانند به همكاريهاي مشترك دفاعي و نظامي مستقل برسند. امضاي توافق اخير با حضور وزراي خارجه و دفاع 22 كشور اروپايي، نخستين گام در جهت رسيدن به اين هدف نهايي خواهدبود.
چنين اقدامي تا چه حد نشاندهنده جدايي در سياستهاي اروپا و امريكا و افزايش شكاف در دو سوي اقيانوس اطلس است؟
امضاي چنين توافقي را نبايد به اين معني برداشت كرد كه دولتهاي اروپايي قصد جدايي از جبهه ايالات متحده امريكا يا ناتو دارند. دولتهاي اروپايي قصد ندارند از زير سايه چتر حمايت ناتو خارج بشوند يا آن را تضعيف كنند. اروپاييها ميدانند كه ايجاد يك سياست مشترك خارجي و دفاعي، دشوارترين كار در تشكيل اتحاديه و گسترش همگرايي است و قصد ندارند تلاشهاي پيشين در اين راستا را از ميان ببرند. در گذشته اروپاييها با چالشها و موانع جدي در اين مسير مواجه شدهاند. اخيرا با روي كار آمدن دونالد ترامپ در امريكا و سياستهاي حمايتگرايانه (Protectionism) او و همچنين خروج بريتانيا از اتحاديه اروپا، چالشها و موانع اتحاديه اروپا براي رسيدن به يك سياست خارجي و امنيتي مشترك كاهش پيدا كرده است، ولي به هر حال اروپاييها دستاوردهاي گذشته و استفاده از چتر امنيتي ناتو قطعا در برنامههاي آنها قرار دارد و تشكيل پسكو گامي در رويارويي يا تضعيف ناتو نخواهد بود.
كاري كه اروپاييها انجام ميدهند ايجاد يك نيروي امنيتي مستقل است تا در مكانها و موقعيتهايي كه امريكاييها مشاركت نميكنند و مايل به همكاري نيستند، در اين موقعيتها بتوانند با همكاريهاي نظامي و دفاعي چالشها را مديريت كنند. بحران پناهجويان براي اروپاييها به وضوح روشن كرد كه تا چه اندازه با شكافها و اختلافات در جبهه غرب مواجه هستند و اين بحران درسي براي آنها شد تا در يك جمعبندي بتوانند بر سر راهكاري براي رسيدن به ساز و كار امنيتي مستقل بعد از بارها تلاش ناموفق، توافق كنند.
تعدادي از كشورهاي عضو اتحاديه اروپا اين پيمان را امضا نكردهاند؛ اين چه تاثيري در نحوه اجرا و موفقيت پيمان پسكو خواهد داشت؟
با توجه به اينكه 5 كشور عضو اتحاديه اروپا، ايرلند، دانمارك، پرتغال، بريتانيا و مالت، اين پيمان امنيتي را امضا نكردهاند، اين احتمال وجود دارد كه كشورهاي محوري اتحاديه اروپا، يعني فرانسه و آلمان، ايده محوري «اروپاي دو سرعته» را اجرايي كنند، يعني در بحث همگرايي اتحاديه اروپا را به دو بخش تقسيم كنند، به خصوص در موضوع همكاريها و همگرايي امنيتي، اين موضوع جلوه بيشتري دارد و برخي از كشورهايي كه در اين زمينه حاضر به همكاري نيستند، پيشرفت به صورت «دو سرعته» پيش ميرود. بحث پناهندگان، بحث اختلافات با روسيه، بحث اختلافات داخلي اتحاديه اروپا و موضوعات ديگر، بحثهايي هستند كه بر اساس مبناي اروپاي «دو سرعته» اجازه ميدهد كه كشورهايي كه در حال حاضر مايل به همكاري و همگرايي با اكثريت كشورهاي اتحاديه اروپا نيستند، بعدا به اين فرآيند بپيوندند.
حوزه امنيتي و دفاعي، حوزهاي است كه با استفاده از ايده اروپاي دو سرعته، فرصت اجراي بهتري دارد. بر خلاف موضوعات اقتصادي، اجتماعي و سياسي كه در درون كشورهاي مستقل عضو اتحاديه اروپا، مقاومتهاي بيشتري براي همگرايي وجود دارد در حوزه امنيتي و دفاعي، كشورهايي كه توانايي كمتري در تامين هزينههاي دفاعي و پوشش امنيتي خود دارند، راحتتر حاضر به پيوستن به يك پيمان جمعي خواهند بود. به گمان من نخستين گام اتحاديه اروپا در ايجاد يك نهاد نظامي و دفاعي مستقل، گام موفق آيندهداري خواهد بود و ميتوانند ديدگاه اميدوارانهتري به همكاريهاي امنيتي و دفاعي داشته باشند.
فكر ميكنيد واكنش امريكا به اين توافق و تشكيل اين نيروي دفاعي چه خواهد بود و با توجه به نگرانيهايي كه دولت امريكا در مورد هزينههاي امنيتي دولتهاي اروپايي به خصوص پرداخت سهم دو درصدي كشورهاي عضو ناتو مطرح كرده است، آيا ايجاد يك نهاد جديد باعث افزايش نگراني امريكا نخواهد شد؟
امريكاييها هنوز واكنش منفي نشان ندادهاند و اين انتظاري كه امريكاييها مطرح ميكنند كه هر كشور عضو ناتو 2 درصد از بودجه دفاعي خود را براي ناتو هزينه كند، به اين دليل است كه قصد دارد وابستگي امنيتي كشورهاي اروپايي به امريكا را كاهش دهد. در نتيجه تصور ميشود كه ايجاد يك نهاد امنيتي مستقل در اروپا، در راستاي ديدگاهها دولت جديد امريكا باشد و اجازه ميدهد كه اروپا نقش بيشتري در تامين امنيت و دفاع از خود بازي بكند كه نهايتا باعث كمتر شدن مسووليتها ناتو و تقويت اين پيمان خواهد شد. اين گام دولتهاي اروپايي با توجه به تاكيد آنها بر اين نكته كه اين پيمان مكمل ناتو است و نه در برابر آن، باعث شده است كه دولت امريكا واكنش منفي نسبت به آن نداشتهباشد. ضمن اينكه قرار نيست دولتهاي اروپايي بودجه جديد و مستقلي براي تشكيل اين نيروي دفاعي مشترك اختصاص بدهند، بلكه منابع آن قرار است از مديريت بودجه دفاعي دولتهاي اروپايي تامين بشود. در واقع اين پيمان به معناي هماهنگي و همگرايي بيشتر دولتها از طريق نيروهاي نظامي و بودجه دفاعي كنونيشان خواهد بود.