• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3955 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۲۴ آبان

بررسي چند دهه اخير شعر افغانستان با محمد كاظم كاظمي

تنوع و تكثر در شعرِ شاعران افغانستان

هادي حسيني‌نژاد

دوستداران شعر در كشور ما، محمدكاظم كاظمي، شاعر افغانستاني‌تبار مقيم ايران را از سال‌ها قبل با غزل‌ها و غزل‌مثنوي‌هاي مشهورش مي‌شناسند. ضمن اينكه او دبيري يازدهمين دوره از جشنواره شعر فجر ايران را به عهده داشت؛ جايزه‌اي كه به شكل ويژه به بررسي شعر شاعران افغانستان نيز پرداخت. با اين اوصاف با موضوع بررسي جريان شعر چند دهه اخير افغانستان، سراغ او رفتيم.

 

ارتقاي شعر افغانستان در سايه امنيت نسبي

كاظمي درباره سابقه جريان‌هاي شعري افغانستان در 30 سال اخير گفت: «در دوره‌هاي جنگ و جهاد، بسياري از شاعران پراكنده شدند در كشورهاي ديگر و براي آنهايي كه در كشور ماندند، زمينه فعاليت چندان مناسب نبود. منظورم از آغاز دهه هفتاد تا دهه هشتاد است؛ زماني كه مملكت بعد از فروپاشي دولت كمونيستي دچار جنگ‌هاي داخلي بين مجاهدين و ارتش طالبان بود. منتها بعد از آن دوره، دو اتفاق فرخنده براي شعر افغانستان رخ داد؛ يكي اينكه به طور نسبي امنيت و آرامش به كشور بازگشت و اين آرامش، زمينه رشد شعر را در كشور فراهم آورد؛ آنچنان كه شاعران جوان توانستند بدون اينكه چندان دغدغه جنگ يا مهاجرت داشته باشند، به فعاليت‌هاي ادبي خود بپردازند. در عين‌حال اتفاق ديگر، بازگشت بخشي از آن دسته شاعران كه به دليل آغاز جنگ مهاجرت كرده بودند، به كشور بود. بعضي از اين چهره‌ها با دست‌مايه‌ها و ظرفيت‌هاي خوبي به وطن بازگشتند و زمينه‌ساز پيشرفت‌هايي براي جريان‌هاي شعري افغانستان شدند.

از طرف ديگر برخي نهادها و مراكز ادبي كه فعاليت‌شان متوقف مانده بود، بازگشايي شدند و فعاليت‌هاي خود را از سر گرفتند كه مجموعا اتفاقات خوبي را براي جريان‌هاي ادبي و شعري رقم زدند؛ مانند انجمن نويسندگان افغانستان و انجمن قلم. همچنين شاهد تاسيس مراكز تازه‌اي هم بوديم كه به رشد ادبيات و شعر كمك بسزايي كردند. اين تحولات باعث شد جريان‌هاي شعري افغانستان تا حد زيادي رونق پيدا كند. البته فعاليت‌هاي ادبي در طول اين سال‌ها، بيشتر در سه كانون بزرگ؛ يعني شهرهاي كابل، مزارشريف و هرات جريان داشته اما در ساير شهرها نيز متوقف نمانده است.»

 

تكثر و تنوع در آثار شاعران افغان

وي درباره تحولات فني شعر در سال‌هاي اخير نيز توضيح داد: «شعر شاعران افغانستان دچار تحولات قابل توجهي در عرصه شعر كلاسيك و مدرن شده و بخش قابل توجهي از اين تاثيرات، حاصل آشنايي و قرابت شاعران افغان با شعر شاعران ايراني بوده است؛ خصوصا با امكاناتي كه فضاي مجازي و شبكه‌هاي اجتماعي در دسترس همگان قرار داد. البته رفت‌وآمدها، جلساتي كه شاعران دو كشور در آنها شركت داشته‌اند- مانند جلسات مربوط به جشنواره شعر فجر در سال‌هاي اخير- و همچنين مطالعه كتاب‌ها و دفاتر شعر شاعران ايراني نيز در شعر شاعران جوان افغانستاني تاثيرات قابل مشاهده‌اي داشته است. در مجموع بايد گفت شاعران افغان به خوبي توانسته‌اند از تجربيات شاعران ايراني بهره برده و از اين آموزه‌ها در راستاي ارتقا و تحول شعر خود استفاده كنند. البته طبيعي است كه جلوه‌هاي بومي، رنگ و بوي موضوعات و فضاهاي بومي و خصوصيات سبكي كه از پيش وجود داشته، همچنان در شعر افغانستان وجود دارد. بطور كلي شعر افغانستان در سال‌هاي اخير چه به لحاظ فرم و قالب و چه به لحاظ مضامين و فضاها داراي تكثر و تنوع بيشتري نسبت به سال‌ها و دهه‌هاي دورتر شده است.»

 

وقتي جوان‌ترها جاي پيشكسوت‌ها را مي‌گيرند

سراينده مجموعه شعر «پياده آمده بودم»، در توضيح فضاي كار و انتقال تجربه بين نسل‌هاي مختلف شاعران افغانستاني گفت: «در گذشته اغلب سبك چند شاعر پيشكسوت رواج داشت و حتي شاعران جوان‌تر هم از آنها تبعيت مي‌كردند. مثلا در شعر كلاسيك استاد خليل‌الله خليلي را داشتيم كه پيشواي بسياري از شاعران افغان بود. در گرايش‌هاي نو هم شاعراني مانند پرتو نادري، واصف باختري و در گرايش نئوكلاسيك، شاعراني مانند عبدالسميع حامد پيروان خود را داشتند. به طوري كه مي‌شود گفت شعر افغانستان تا قبل از دهه هشتاد در دو، سه جريان كلي سير مي‌كرد اما بعد از آن دوره، تكثر به وجود آمده به معناي تجربه جريان‌ها و اتفاقات تازه در شعر افغانستان بود؛ آنچنان كه شاعران نسل‌هاي بعدي در سبك‌هاي نسبتا مدرن‌تري فعاليت خود را آغاز كردند كه برخي از آنها، جريان‌هاي ريشه‌دارتر و اصيل‌تري را شامل مي‌شوند و برخي هم مانند يك‌سري از جريان‌هاي شعري در ايران، زودگذرترند. درمجموع مي‌شود گفت در دوره‌هاي قبل بيشتر شاعران پيشكسوت افغانستان مورد توجه بودند اما در سال‌هاي اخير، اين شاعران جوان هستند كه بيشتر مورد توجه مخاطبان قرار مي‌گيرند كه ما اين واقعيت را در برگزيدگان جشنواره شعر فجر سال گذشته نيز ديديم.»

 

كتاب‌ها در افغانستان مميزي نمي‌شوند

در بخش ديگري از گپ‌وگفت‌مان با كاظمي، از شرايط انتشار مجموعه شعر در افغانستان پرسيديم و او پاسخ داد: «از نظر مسائل مربوط به صدور مجوز، در افغانستان كارها به مراتب سهل‌تر از ايران پيش مي‌رود و تقريبا مي‌شود گفت كتاب‌ها در افغانستان مميزي نمي‌شوند. از نظر هزينه‌هاي انتشار هم مشكل زيادي وجود ندارد چراكه كتاب‌ها زياد پرهزينه چاپ نمي‌شوند. اما مشكلي كه در افغانستان نيز مانند ايران و حتي بدتر از آن وجود دارد، مساله توزيع كتاب است؛ خصوصا در حوزه ادبيات و شعر تاليفي...»

 

حال بازار كتاب افغانستان هم خوبي نيست

«... به طور كلي وضعيت بازار كتاب در افغانستان هم مانند ايران وضعيت مطلوبي نيست. همان طور كه در ايران، برخي از ناشران وابسته به نهادهاي دولتي هستند و با استفاده از حمايت‌هاي دولتي، امكان انتشار آثار شاعران جوان و كتاب‌‌اولي‌ها را فراهم مي‌كنند، در افغانستان هم شاعران جوان بايد از طريق مراكز و نهادهاي دولتي براي انتشار كتاب‌هاشان اقدام كنند؛ وگرنه مانند ايران بايد هزينه انتشار كتاب‌شان را شخصا بپردازند. غالبا هم توزيع خوبي ندارند، به خاطر همين شمارگان مجموعه شعرها پايين است و در حد هديه به ديگران كتاب چاپ مي‌شود.

نقش فقر مردم و قدرت خريد پايين‌شان در خريد كتاب را هم نبايد در ضعيف بودن و كم‌رونق بودن بازار كتاب افغانستان ناديده گرفت.»

 

زبان مشترك و ظرفيت انتشار در ايران

با توجه به زبان مشترك فارسي، اين دغدغه از گذشته وجود داشته كه مي‌شود بازار نشر ايران و افغانستان را در ارتباط با يكديگر، گسترش داد. نويسنده كتاب «اين قند پارسي، فارسي دري در افغانستان امروز» درباره اين دغدغه و امكان توزيع و ارايه مجموعه شعر شاعران افغانستان در ايران گفت: «اين ظرفيت واقعا در مجموعه شعر شاعران افغان وجود دارد ولي متاسفانه هميشه روند انتقال كتاب بين دو كشور، از ايران به افغانستان بوده است و محصولات منتشر شده در كشور افغانستان، معمولا به بازارهاي ايران راه پيدا نمي‌كنند. علت عمده اين مساله هم محدوديتي است كه در زمينه واردات كتاب به ايران وجود دارد. منظورم قوانين و قواعدي است كه بعضا خيلي دست‌وپاگير مي‌شوند؛ آنقدر كه وقتي دوستان يك نسخه كتاب به عنوان هديه از افغانستان براي ما پست مي‌كنند، اين كتاب‌ها با بازرسي‌هاي مختلف و بعضا سختگيرانه روبه‌رو مي‌شوند تا مجوز رسيدن مرسوله به دست‌گيرنده صادر شود.

البته اين مساله را نبايد ناديده بگيريم كه كتاب‌ها براي انتشار در افغانستان مشكل قانوني ندارند اما همان كتاب‌ها ممكن است با قوانين داخلي ايران سازگاري نداشته باشند؛ خصوصا كتاب‌هايي كه رويكردهاي سياسي خاصي را دنبال مي‌كنند. پس طبيعي است كه براي انتشار مجموعه شعرهاي شاعران افغانستان در ايران مشكل به وجود بيايد چراكه اين كتاب‌ها از فيلتر مميزي جمهوري اسلامي ايران نگذشته‌اند. البته به لحاظ مسائل اقتصادي هم محقق شدن اين دغدغه، ملزوماتي را مي‌طلبد؛ به گونه‌اي كه اين رويه بايد با حمايت مالي نهاد يا مركز خاصي در ايران صورت بگيرد؛ چه در چاپ و چه در توزيع و فروش. به خاطر آنكه كيفيت كتاب‌ها از نظر فيزيك و كتاب‌آرايي، طراحي جلد و جنس و صحافي در افغانستان، پايين‌تر از كيفيت استاندارد در ايران است. ولي با وجود تمام اين موانع، كاش مكانيزمي باشد كه كتاب‌هاي افغانستان در ايران، مركزي براي ارايه داشته باشند؛ ولو اينكه اين مركز، يك مركز دولتي و رسمي مانند رايزني فرهنگي، سفارت يا كنسولگري‌ باشد.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون