گفتوگو با فرمانده گردان بهداري مستقل بهداشت و درمان شهيد فياضزاده ارتش
شب اول مردم مستاصل شده بودند
ثمر فاطمي
حضور چشمگير نيروهاي نظامي براي امدادرساني به زلزلهزدگان در استان كرمانشاه تا حدودي از كاستيهاي امدادرساني به مردم مصيبت زده كم كرده و موجب شده توان ارايه خدمات بهداشتي و درماني به مردم افزايش پيدا كند. نيروهاي ارتش در شهر سرپلذهاب امدادرساني ميكنند و نيروهاي سپاه پاسداران به سراغ روستاهاي اطراف شهر رفتهاند تا ياريگر زلزلهزدگان باشند. تنها بيمارستان شهر سرپلذهاب به طور جدي آسيب ديده است و عملا شهر بيمارستان ندارد. در اين شرايط نيروي زميني ارتش در كنار هلالاحمر و ساير نهادهاي امدادي سعي كرده خدمات درماني گستردهاي را به زلزلهزدگان ارايه دهد تا جاي خالي بيمارستان شهر كمتر احساس شود. در شرايط بحراني شهر، بيمارستان صحرايي ارتش شبانهروزي مملو از مردماني است كه هر يك براي دردي و رنجي به اينجا مراجعه ميكنند. اينجا آنقدر شلوغ است كه صدا به صدا نميرسد. سرهنگ آموزش محمد اميري، فرمانده گردان بهداري مستقل بهداشت و درمان شهيد فياضزاده براي 15 دقيقه از شلوغيها كمي فاصله گرفت و درباره شرايط امداد رساني با «اعتماد» گفتوگو كرد.
چه زماني به شما اعلام شد كه بايد براي امدادرساني به منطقه بياييد؟
ما از يك ماه پيش براي اجراي مانوري كه با كشور عراق داشتيم در مناطق حاشيه مرز مستقر بوديم. يك بيمارستان صحرايي مجهز داراي اتاق عمل، ايسييو و ساير تاسيسات متعلقه را همراه داشتيم. بعد از مانور هم چون مراسم اربعين در راه بود به ما دستور داده شد كه در منطقه بمانيم. چون احتمال اين ميرفت كه مرز خسروي باز شود و برخي زايران از آنجا عبور كنند كه البته متاسفانه باز نشد.
چون در منطقه حضور داشتيم همان شب زلزله بعد از اطلاع از حادثه ساعت يازده شب با دستور امير دكتر بابلي به سمت سرپلذهاب حركت كرديم. از طرف ديگر هم امير آريان فر فرمانده قرارگاه غرب ارتش به سرپل ذهاب آمدند. به محض رسيدن مستقيم به سراغ بيمارستان آمديم. متاسفانه ساختمان تقريبا منهدم شده بود و چيزي به عنوان بيمارستان باقي نمانده بود. مصدومان و مجروحان روي تختها در محوطه بيمارستان بودند. ما جزو نخستين يگانهايي بوديم كه به منطقه رسيده بوديم. تعدادي از نيروهاي هلال احمر و اورژانس هم حضور داشتند.
وقتي با بيمارستان تخريب شده شهر مواجه شديد، چه كار كرديد؟
نخستين كار اين بود كه همكاري كرديم مريضها در وضعيت پايدار قرار بگيرند. تلاش كرديم خونريزي بيماران كنترل شود و مجروحاني كه آنجا بودند خدمات اوليه را دريافت كنند.
قبل از ورود شما به اندازه كافي خدماترساني شده بود؟
در آن شرايط همه داشتند با سرعت كار ميكردند. واقعا كسي كوتاهي نميكرد اما تعداد زيادي از خانهها آسيب ديده بودند. تعداد مراجعان آنقدر زياد بود كه رسيدگي به مردم خارج از توان نيروهاي هلالاحمر و اورژانس بود. از طرف ديگر مردم هم مستاصل بودند. در بعضي ساختمانها خانوادههاي روستايي زير آوار مدفون شده بودند. مردم يقه هر كسي را كه روپوش سفيد به تن داشت ميگرفتند و تقاضاي كمك ميكردند. در همان لحظات يك نفر يقهام را گرفت و گفت دكتر 9 نفر از اعضاي خانواده دوازده نفري ما مردهاند. يه كاري كن اين يك نفر نميره. وقتي بيمار را معاينه كردم ديدم قطع نخاع شده. نخاع بيمار به دليل جابهجايي نادرست آسيب ديده بود.
شب اول چند نفر نجات پيدا كردند؟
حدود 500 نفر را شب اول نجات داديم. البته آمار اتاق عمل صحرايي را نداريم اما جراحيهاي زيادي تاكنون انجام شده است. دو تيم جراحي متخصص رشتههاي مختلف اين جا هستند. سازه متحركي كه ما به عنوان بيمارستان صحرايي نصب كردهايم، دو بخش بستري دارد كه 60 نفر به طور متوسط در آن بستري هستند. الحمدالله الان وضعيت تثبيت شده است و مراكز درماني ديگري هم مستقر شد. هوانيروز هم كار بزرگي كرد. حجم عظيمي از مجروحان با هليكوپتر جابهجا شدند و به مراكز درماني ديگر منتقل شدند. فقط در بيمارستان 520 ارتش 300 نفر را بستري كردهايم.
بيمارستان صحرايي شما تا چه زماني در شهر مستقر خواهد بود؟
با توجه به تخريب كامل بيمارستان حدس ما اين است كه ماموريت مان بلندمدت باشد. بر اساس فعلا بر اساس دستوري كه داريم بايد در شهر كارمان را ادامه بدهيم.