بسيج براي مقابله با اسراييل
رضا نصري
امروز كه دولت ترامپ- با به رسميت شناختن بينالمقدس به عنوان پايتخت اسراييل، مرتكب يك خطاي راهبردي فاحش و يك قانونشكني بيسابقه شده است- لازم است دستگاه ديپلماسي كشور با فراغ بال و خيال آسوده از فرصت به وجود آمده به بهترين شكل بهرهبرداري كند.
براي روشنتر شدن ماجرا، نگاهي انتقادي و جامعتر به صحنه مقابله با اسراييل و عملكرد طرفين بيندازيم:
۱- در سال ۱۹۱۷، يعني يك قرن پيش، يك نامه سه پاراگرافي تحت عنوان «بيانيه بالفور» از طرف وزير امور خارجه بريتانيا خطاب به يك بانكدار انگليسي و عضو جنبش صهيونيسم نوشته شد كه در آن وزير امور خارجه (بالفور) اظهار داشت كه دولت بريتانيا نسبت به ايجاد يك «خانه ملي» براي يهوديان در سرزمين فلسطين «موضع مثبت» دارد. سالها بعد، جريان صهيونيسم اين نامه چند خطي و مبهمِ بالفور به يك شخصيت حقيقي را به عنوان يك «سند حقوقي» معتبر پيش كشيد و آن را در همه محافل بينالمللي در عمل به عنوان بستر حقوقي تاسيس كشور اسراييل به كرسي نشاند. يعني از همين چند خط مكاتبه - كه اسم «تعهد» بر آن نهاد - به بهترين شكل بهرهبرداري سياسي و حقوقي كرد و تا امروز نيز سالگرد نگارش آن را با تبليغات فراوان در همه سفارتخانهها، مجالس رسمي، رسانهها و فضاي مجازي جشن ميگيرد. حال اين طرفِ ماجرا: در سال ۲۰۰۴، مهمترين نهاد و مرجع حقوق بينالملل در سازمان ملل متحد- يعني ديوان بينالمللي دادگستري لاهه- طي يك راي مشورتي ۷۰ صفحهاي، نه تنها اغلب استدلالها و مدعيات حقوقي اسراييل را- كه سالها به اتكاء آن تداوم اِشغال، شهركسازي، تغييرات ساختاري در شهر بينالمقدس، عمليات نظاميساختن ديوار حائل و اقدامات «امنيتي» خود عليه ساكنين سرزمين فلسطين را توجيه كرده بود- مردود دانست...