استراتژي؛ افزايش هزينههاي برخورد نظام
ناصر ايماني
رهبري روز گذشته در بياناتشان هم به كساني كه در گذشته مسووليتهايي داشتند و مسوولان وقت اشاره كردند. بر اساس بيانات ايشان امروز ما با اين پديده مواجه هستيم كه برخي مديران اعم از مديران گذشته و مديران وقت تلاش ميكنند براي جلب افكار عمومي خودشان را منتقد افراد يا برخي دستگاههاي نظام نشان دهند. البته رفتارشان و برآيند آن انتقاد كردن و منتقد بودن را نشان نميدهد. قطعا مسوولان گذشته و حال حق دارند كه نسبت به عملكرد برخي اجزاي حكومت و افراد يا دستگاههاي نظام انتقاد كنند، منتها برخي پا را فراتر گذاشتند و بعضا شاهد بوديم كه اين افراد با كليت نظام يا اساس انقلاب چه به لحاظ تئوريك چه از منظر عملكرد دستگاهها مخالفت كردند، به طوري كه مخالفتشان مخالفت با نظام تلقي ميشود. اين افراد حق ندارند چنين رفتاري داشتهباشند چرا كه اگر اينگونه فكر ميكردند نبايد مسووليت ميپذيرفتند. مسووليت پذيرفتن از سوي افرادي با اين نوع تفكر خدعه و فريب افكار عمومي و نظام بوده است. اين اتفاق در هيچ نظام سياسي در دنيا رخ نميدهد كه كساني منتقد اساس حكومت يا بسياري از دستگاههاي مهم نظام باشند در حالي كه قبلا مسووليت داشتند يا تمايل دارند مسووليتي را برعهده بگيرند. بحث بر سر جمهوري اسلامي ايران نيست چرا كه در هيچ نظام سياسي اين موضوع قابل پذيرش نخواهد بود. اما سوال اينجا است؛ چرا در سيستم ما چنين اتفاقي رخ ميدهد؟ مشكل اينجا است كه چنين افرادي با حمايتهايي كه از خارج كشور به شكل مستقيم يا غيرمستقيم دارند، تصور ميكنند با مخالفخواني افكار عمومي را جلب ميكنند. اين افراد مسلما در اين زمينه مورد حمايت مستقيم يا غيرمستقيم خارجي قرار ميگيرند. اين موضوعي است كه رهبري هم در مورد آن صحبت كردند.
تقريبا هيچ كشوري در دنيا به اندازه جمهوري اسلامي ايران مورد هجوم تبليغاتي جريان استكباري غرب قرار نميگيرد. تهاجم تبليغات سياسي در 35 سال گذشته مسلما هم بر افكار كساني كه مسووليت داشته يا مسووليت دارند تاثيرگذار خواهد بود. البته مقصود من از طرح اين موضوع، بحث ارتباط با خارج از كشور نيست چرا كه ارتباط موضوعي ويژه است و در مورد افرادي استثنايي اتفاق افتاده يا ميافتد. اين افراد با توجه به فريبي كه از خودشان ميخورند براي اينكه مورد توجه افكار عمومي قرار گيرند به مخالف خواني رو ميآورند. در واقع حمايت هم دارند بيشتر تحريك ميشوند و در نتيجه با چنين پديدهاي مواجه هستيم كه مسوولان گذشته يا مسوولان وقت نوعي مخالف خواني را شروع ميكنند كه چيزي فراتر از انتقاد است.
اين افراد ميخواهند بار ديگر به رئوس قدرت بازگردند از سويي ميدانند كه با سدهايي از سوي نهادهاي نظارتي رو به رو خواهندشد. با اين حال تصور ميكنند از طريق فشار افكار عمومي ميتوانند اين سدها را بشكنند. آنها معتقدند بايد به ميزاني افكارعمومي را تحت تاثير قرار دهند كه نهادهاي نظارتي به خواستهشان تن دهند. اين گروه تلاش دارند هزينههاي رد صلاحيت را بالا ببرند و تصور ميكنند اين اتفاق رخ خواهد داد براي همين شروع به مخالف خواني ميكنند تا ميزان محبوبيتشان را در سطوحي از جامعه كه داراي انتقادات جدي به برخي دستگاهها هستند بالا برده و اين طيف را جذب كنند و در نتيجه هزينه برخورد نظام با خودشان را بالا ببرند. بنابراين به اين روشها روي ميآورند.
تحليلگر