بار مضاعفي كه تلگرام به دوش كشيد
جعفر محمدي
از چند سال گذشته تاكنون چند اتفاق افتاده است؛ يكي اينكه شبكههاي اجتماعي «ترند» شدند، تلفن و موبايل و بعد از آن ايميل كه قبلا مكالمات معمولي از طريق آنها انجام ميشد، جاي خود را به شبكههاي اجتماعي دادند، شبكههاي اجتماعي در كشور ما سانسور شدند و نتيجه اين شد كه يك پيامرسان بار انواع و اقسام شبكههاي اجتماعي متنوع را به دوش كشيد و وظيفهاش سنگينتر شد.
ديگر اينكه كسب و كارهاي فضاي مجازي شكل گرفته و متنوع شدند. با توجه به اينكه متوسط هزينه ايجاد شغل حداقل حدود دويست و پنجاه ميليون تومان است و اين هزينه در كسبوكارهاي آنلاين نزديك به يك دهم است، مردم به سمت اشتغال در فضاي مجازي حركت كردند. وقتي به سمت اشتغال در فضاي مجازي حركت ميكني، بايد يكسري الزامات و زيرساختها وجود داشته باشد. در اين فضا بايد شيوههاي مناسبي براي ارايه خدمات وجود داشته باشد. در همه جاي دنيا كسب و كارهاي پلتفرمي شكل گرفتهاند اما در ايران خيلي خوب شكل نگرفته و تلگرام بار آنها را به دوش كشيده است. بحث تبليغات آنلاين به خوبي در كشور جا نيفتاد و تبليغات به سمت كانالهاي تلگرامي برده شد. كانالهاي اطلاعرساني هم در كشور اجازه رشد نداشتند و نتيجه آن اين شد كه كانالهاي اطلاعرساني در تلگرام به شكل وحشتناكي رشد كردند. كشور سياستهايش را در بحث توليد محتوا به سمتي برد كه توليد محتواي ايراني، اسلامي و مناسب كاربران داخلي را 10 برابر كنيم درحالي كه مديايي براي عرضه آن نداشتيم و باز اين محتوا هم به تلگرام برده شد. در فناوريهاي مالي چون فضا باز نبود و سيستم بانكي كشور اجازه فعاليت آنچناني نميداد، به عنوان يك ارزش افزوده در كنار ابزارهايي مثل تلگرام قرار گرفتند تا رشد پيدا كند.
در كشور سيستمهاي مختلف فيلتر شدند و در بخشهاي زيادي هم ضعف وجود دارد، به همين دليل به سمت تلگرام كه با شرايط كشور همخواني داشت، حركت كرديم. در نتيجه تلگرام به يك ابزار همه كاره تبديل شد و از نقش خود به عنوان يك پيام رسان فاصله گرفت. از آنجايي كه تلگرام يك مدياي نو بود، به دنبال رشد بود. بازار اوليه آن هم، بازار ايران بود. به همين دليل هر درخواستي كه در بازار ايران وجود داشت، در دستور تيم نابغه تلگرام قرار ميگرفت و اين نياز پاسخ داده ميشد. برد برد براي هر دو طرف؛ هم تلگرام هم كاربراني كه از آن استفاده ميكردند. چنين بود كه نصف فضاي مجازي كشور به تلگرام رفت. تلگرام در اين قضيه رشد كرد و توانست در بقيه دنيا هم كاربراني را جذب كند. يك زماني گفته ميشد كه هفتاد- هشتاد درصد كاربران تلگرام ايراني هستند اما الان كمتر از بيست درصد كاربران آن را ايرانيها تشكيل ميدهند. در نتيجه اهميت كاربران ايراني و رعايت سياستها براي تلگرام پايين آمد و ديگر همكارياي كه قبلا داشت را نخواست ادامه دهد. با توجه به اينكه تلگرام روزانه پانصد كاربر ميگيرد، اگر كل بازار ايران را هم از دست بدهد در يك بازه زماني دو ماهه كل بازارشان را ترميم ميكنند. اين خطر مضاعف است. در اين شرايط بقيه شبكههاي اجتماعي هم بسته شده و جايگزيني براي تلگرام وجود ندارد. شبكههاي داخلي هم به دلايل متنوع؛ زيرساختهاي فني و مباحث حقوقي اجازه رشد پيدا نكردند. در نتيجه يك فضاي انحصاري براي تلگرام ايجاد شد و بدياش اين است كه اگر الان تلگرام را از دور خارج كنيم، نه فقط موضوع پيامرساني دچار مشكل ميشود، زيرساختهاي كسب و كارهاي تجارت الكترونيك هم دچار مشكل ميشوند. اتاق بازرگاني، سازمان نظام صنفي يارانهاي كشور و سازمانهاي ديگري آمارهاي عجيب، غريبي از وضعيت كسب و كارهاي فضاي مجازي ميدهند و اين آمار از آمارهاي واقعي پايينتر است. آمارهاي واقعي خيلي بيشتر از اين حرفهاست. در نتيجه اگر فقط به واسطه رسالت پيامرساني و اطلاعرساني تلگرام آن را از رده خارج كنيم، تمام زيرساختهاي كسب و كاري ما هم از رده خارج شده و دچار معضل ميشوند. اين تفاوتي است كه امروز با سه سال قبل و اينكه يك شبكه اجتماعي در كشور ما با بقيه دنيا دارد. در نتيجه به همين راحتي نميشود از نقش تلگرام چشمپوشي كرد. در بحث شبكههاي اجتماعي براي اينكه به رشد و توسعه پيامرسانهاي داخلي كمك شود، آييننامه حمايت از پيامرسانهاي داخلي در شوراي عالي فضاي مجازي ارايه شد. همان ابتداي كار تعريفي از پيامرسان داخلي ارايه ميشود كه تيشه به ريشه پيامرسانها ميزند. در بخشي از اين آييننامه آمده است كه پيامرسان داخلي، پيامرساني است كه امكان اعمال حاكميت در آن وجود داشته باشد. اين بالاترين خطر براي كاربري است كه نگران فضاي خصوصياش است. در شبكههاي اجتماعي مهمترين عامل موفقيت بحث امنيت حريم خصوصي است. پس ضمن اينكه بقيه قوانين به حريم خصوصي و محرمانگي اطلاعات مشكل ايجاد ميكند. براي موفقيت يك پيامرسان مولفههاي مختلفي وجود دارد:
۱) مولفه اعتماد مردم؛ كه متاسفانه با اين شرايط اعتماد مردم فرار ميشود و خيلي سخت ميتوان اعتماد مردم را به دست آورد.
۲) سرمايهگذاري؛ پيامرسانها همه پذيرفتهاند كه از روز اول يك بيزنس درآمدزا نيستند و نقطه سر به سري طولاني دارد و سرمايهگذاري در سطح بالا ميخواهد. در نتيجه كسي كه ميخواهد سرمايهگذاري كند بايد يك حاشيه امنيت داشته باشد كه تا چهار پنج سال اين پيام رسان فقط روي كار است. در نتيجه سرمايهگذار سمتچنين كاري نميآيد. در اين شرايط دو اتفاق ميافتد؛ يا سرمايهاي وجود ندارد و به همين دليل پيامرساني شكل نميگيرد يا اينكه سرمايه از سمتنهادهاي خاصي كه اعمال حاكميتهاي خاصي ميكنند، ميآيد و باعث ميشود كه بقيه مولفهها دچار مشكل شوند. پس از نظر اقتصادي هم سرمايهگذاريها به دليل نداشتن حاشيه امن، دچار مشكل ميشوند.
توسعه زيرساختهاي فني و اينكه هرچقدر هم بگوييم كه كارمان درست است و تمام نابغههاي اپل و گوگل ايراني هستند، كاري درست نميشود. الان در كشور زيرساخت ابري درست و حسابي نداريم. امروز همه از ديد فني اين مشكل را ميبينند. اينكه ما انتظار داشته باشيم كه يك پيامرسان كار انواع و اقسام پلتفرمهاي ديگر را هم انجام بدهد، فشار فني بسيار سنگينتر ميشود و در نتيجه اوضاع بدتر و بدتر ميشود. از لحاظ حريم خصوصي نه فقط روي كاغذ بلكه درواقع هم اين اعتماد براي كاربر ايجاد شود. وقتي كه روي كاغذ نوشته شود كه هيچكس به اين ديتا دسترسي ندارد اما پس فردا در دنياي واقعي و در بيزنسهاي مشابه نقض اين موضوع ديده شود، بديهي است كه مردم اعتماد نكنند. بنابراين بايد اين قضيه حريم خصوصي و اعتماد كاربر برطرف شود. همچنين ما بايد سرمايه بخش خصوصي را وارد بخش اقتصادي كنيم و لازمه اين هم ايجاد حاشيه امنيت است. اينكه هر روز براي استارتآپهاي بزرگ مشكل ايجاد كنيم، آنها را فيلتر كنيم و كارهايي مشابه آن، حاشيه امنيت پايين ميآيد و كسي حاضر به سرمايهگذاري نخواهد بود. بايد به صورت ارگانيك زيرساختهاي مورد نياز براي توسعه كسب و كارهاي فضاي مجازي را ايجاد كنيم كه مهمترين آنها كسبوكارهاي پلتفرمي هستند. در حال حاضر نمونههاي موفق پلتفرم اسنپ و تپسي هستند كه به دلايل خاصي موفق شدهاند. پلتفرمهاي ديگر اگر شكل نگيرد اين فشار از روي شبكههاي اجتماعي برداشته نميشود. اگر اين كار انجام شود، در صورتي كه مجبور شويم شبكه اجتماعي خارجي را هم نگه داريم، خيلي به آن وابستگي نداريم و اگر پيامرسان داخلي بخواهد رشد كند هم فشار وحشتناكي روي آن نخواهد بود. در نتيجه بايد در توسعه فضاي كسب و كاري، به كسب و كارهاي آنلاين اجازه رشد بدهيم. پيامرسانهاي داحلي واقعا توان ندارند كه ۱۷-۲۰ ميليون كاربر را ساپورت كنند. بنابراين بايد تلگرام حداقل براي كوتاهمدت باز شود. روش عقلاني اين است كه بقيه شبكههاي اجتماعي ديگر را هم حتي كنترل شده باز كنيم كه اين فشار تقسيم شود و نقطه گلوگاه در كشور نداشته باشيم. يكسري از چيزهاي ديگر كه حتي پيامرسان و شبكه اجتماعي نيستند مثل يوتيوب را هم باز كنيم كه باري كه الان پيامرسان ميكشد و يك طيفي از كاربران به اين دليل از آن استفاده ميكنند، ديگر از پيامرسان استفاده نكنند. اگر همه اين كارها را انجام دهيم در ميانمدت ميتوان بار اين نقطه بحراني را پخش كرد و فرصت هم بدهيم كسب و كارها در كشور رشد كنند.
عضو هياتمديره سازمان نظام صنفي رايانهاي استان تهران