• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4001 -
  • ۱۳۹۶ يکشنبه ۲۴ دي

مهدي ذاكريان، استاد دانشگاه و تحليل‌گر مسائل بين‌الملل در گفت‌وگو با «اعتماد»:

ترامپ توان و اختيار لغو يا تغيير برجام را ندارد و نخواهد داشت

مذاكره در موضوعات ديگر فقط به عزم و اراده ايران بستگي دارد

شهاب شهسواري

بيانيه جمعه شب دونالد ترامپ، رييس‌جمهور ايالات متحده در مورد لزوم تغيير برجام و چهار شرطي كه رييس‌جمهور براي پذيرش يك توافق جديد براي اتحاديه اروپا گذاشته است، بهانه‌اي شد تا با دكتر مهدي ذاكريان، مديرمسوول و صاحب‌امتياز فصلنامه بين‌المللي مطالعات بين‌الملل و استاد دانشگاه، در مورد آثار و نتايج عملي اين تهديد ترامپ گفت‌وگو كنيم. در ادامه متن كامل گفت‌وگوي «اعتماد» را با اين استاد دانشگاه و تحليل‌گر مسائل بين‌الملل مطالعه مي‌كنيد.

 

به اعتقاد شما آيا ضرب‌الاجل و تهديدهاي رييس‌جمهور امريكا با اقدام عملي از سوي اتحاديه اروپا و كنگره امريكا براي تامين نظر او همراه خواهد شد؟

ژستي كه اكنون ترامپ گرفته همان ژستي است كه 90 روز پيش براي ايران گرفت و توپ برجام را به زمين كنگره انداخت. حتي كنگره‌اي كه اكثريت آن در اختيار جمهوريخواهان و هم‌حزبي‌هاي خود ترامپ بود، حاضر نشد اقدام عملي انجام دهد و عملا توپ را به زمين خود ترامپ اندخت. حالا ترامپ يك تاكتيك جديد در پيش گرفته است، اين‌بار به جاي كنگره توپ برجام را در اتحاديه اروپا انداخته است و اعلام مي‌كند اگر اروپايي‌ها به ايران فشار نياورند من دوباره تعليق را امضا نمي‌كنم و بايد يك توافق جديد جايگزين برجام شود. چنين حرف‌هايي چيزي جز يك بلوف سياسي نيست.

تمام دنيا مي‌دانند كه برجام توافقي ميان ايران و امريكا نيست، بلكه توافقي ميان ايران و گروه 1+5 و نماينده عالي اتحاديه اروپا بود، در نتيجه هيچ يك از كشورهاي درگير در مذاكره نمي‌تواند در آينده ادعا كند كه اين را قبول ندارم و استدلال بياورد كه نمايندگاني كه از كشور من در مذاكرات حضور داشتند به اندازه كافي باهوش نبودند و خوب مذاكره نكرده‌اند. اين يك قرارداد و توافق چندجانبه است. بنابراين نه ترامپ و نه هيچ كس در دولت ترامپ نمي‌تواند برجام را تعليق كند. تنها گزينه‌اي كه توانايي آن در اختيار ترامپ است اين خواهد بود كه اعلام كند من ديگر به برجام پايبند نيستم و به عنوان يك عضو از آن كناره‌گيري مي‌كنم. اگر چنين اقدامي از سوي ترامپ انجام شود قطعا با مخالفت و با فشار جامعه جهاني روبرو و منزوي مي‌شود و در تلافي ايران بدون اينكه با فشار يا تنبيهي از سوي جامعه جهاني مواجه شود اين حق را خواهد داشت كه از برجام خارج شود و كليه فعاليت‌هايي را كه در گذشته قرار مي‌داد حتي با شدت بيشتر از سر بگيرد، بدون اينكه مورد فشار و بازخواست جامعه جهاني قرار بگيرد. چرا كه ايران تاكنون تمام تعهداتش بر اساس برجام را به استناد گزارش‌هاي آژانس بين‌المللي انرژي اتمي انجام داده و هيچ تخلفي از سوي جمهوري اسلامي ايران گزارش نشده است. در نتيجه من تصور مي‌كنم كه اين توپي كه ترامپ در زمينه اتحاديه اروپا انداخته است، در واقع گل به خودي است و اتحاديه اروپا و روسيه و چين اين قرارداد چند جانبه را محترم خواهند شمرد و 120 روز ديگر ترامپ با همين شرايط مجددا روبه‌رو خواهد شد.

اينكه ترامپ براي خودش ضرب الاجل تعيين كرده و اطمينان داده كه قطعا اين تعليق تحريم‌ها را مجددا امضا نخواهد كرد، آيا باعث نمي‌شود كه 120 روز ديگر، انتظارات از ترامپ كمتر شده‌باشد و هزينه‌هاي ديپلماتيك و سياسي ايالات متحده امريكا براي خروج از برجام كمتر نخواهد شد؟

خير من مثل شما فكر نمي‌كنم! به گمان من ترامپ از زمان انتخابات رياست‌جمهوري احساس مي‌كرد كه به محض اينكه به قدرت برسد برجام را پاره مي‌كند. جرات نكرده تا الان برجام را پاره كند، چرا كه مذاكره‌كنندگان ايراني به اندازه‌اي هوشمندانه، داهيانه و دقيق اين قرارداد را تنظيم كرده‌اند كه هيچ يك از طرف‌هاي قرارداد نمي‌توانند اين تفاهم را يكجانبه نقض كنند چراكه اولا يك توافق چندجانبه است و ثانيا از سوي شوراي امنيت با راي مثبت دايم و غيردايم، حتي بدون يك راي ممتنع، به تصويب جامعه جهاني رسيده است. ترامپ اين اختيار و توانايي را ندارد كه برجام را لغو بكند. امريكا ممكن است يكجانبه از برجام خارج شود، اما هيچ كس ديگر را نمي‌تواند با خودش ببرد يا آنها را مجبور كند كه تحريم‌ها را تعليق كنند. تحريم‌هاي بين‌المللي عليه ايران، اكنون مرده‌اند، اين نص قطعنامه شوراي امنيت است كه مي‌گويد مادامي كه ايران به مفاد برجام پايبند باشد، هيچ يك از تحريم‌ها هسته‌اي كه از طرف شوراي امنيت بر ايران اعمال شده‌بود قابليت اعمال ندارد. حرفي كه ترامپ مي‌زند كاملا غيركارشناسي است و نشان مي‌دهد كه او هنوز در فضاي تبليغات انتخاباتي قرار دارد و مانند كودكي رفتار مي‌كند كه به بلوغ و رشد سياسي نرسيد. ايشان حتي مسائل درون امريكا را به درستي نمي‌شناسد، اگر نوع سخنان او در مورد امريكايي‌ها آفريقايي‌تبار يا مهاجرين لاتين‌تبار ببينيد، متوجه مي‌شويد كه مبناي سخنان او ن‍ژادپرستانه و غيراخلاقي است. فكر كنيد همين فرد با چنين تفكرات نژادپرستانه‌اي ادعا مي‌كند از اعتراضات مردم ايران دفاع مي‌كند؛ مردمي كه از دل و جان كشور خودشان را دوست دارند و به تاريخ و فرهنگ خودشان افتخار مي‌كنند.

كشورهاي اروپايي مرتبا اصرار مي‌كنند كه بايد مذاكرات ديگري براي توافق با ايران در زمينه‌هاي ديگر، جداي از برجام انجام شود. فكر مي‌كنيد اينكه ترامپ اروپا را در گفت‌وگو با ايران تنها گذاشته است و حاضر نيست در گفت‌وگو با ايران حاضر شود، به اروپا براي رسيدن به اين هدف كمك كند يا نه؟

اروپا از زمان به قدرت رسيدن ترامپ و استقرار رژيم ترامپ در امريكا متوجه اين موضوع است كه مواضع منطقي در نظام بين‌الملل و سياست بين‌المللي نيست، در نتيجه بر پايه اولويت‌هايي كه در مسائل بين‌المللي براي خود قائل است، پيشنهادهاي مختلفي براي گفت‌وگو با كشورهاي ديگر مطرح كرده است يا در حال پيش‌بيني سياست‌هاي دوجانبه و چندجانبه‌اي با كشورها و سازمان‌هاي منطقه‌اي است. اتحاديه اروپا متوجه اين نكته است كه در يك حوزه، يعني پرونده هسته‌اي، از طريق گفت‌وگوهاي چندجانبه به موفقيت‌هاي چشمگيري دست يافته است. در همين مسير هم گشايش روابط اقتصادي با اروپا پس از توافق هسته‌اي آغاز شده و استمرار پيدا كرده است. منتها مسائل ديگري هم وجود دارد كه با جمهوري اسلامي ايران اختلاف نظر داشته‌باشد. الان در مسائل مورد اختلاف، دو مورد براي اروپا اولويت دارد: يكي مساله حقوق بشر و ديگري مسائل فعاليت‌هاي موشكي ايران. اين گونه مذاكرات انجام شود يا نه، نه به خواست آقاي ترامپ ربط دارد و نه به نخواستن آقاي ترامپ. اين سرفصل‌ها نزد اروپايي‌ها اهميت داشته و هنوز هم براي آنها حائز اهميت است. اينكه مذاكره در مورد چنين مسائلي امكان‌پذير است يا نه، فقط و فقط به عزم و ارده تهران برمي‌گردد. اگر ايران علاقه‌مند باشد در اين دو موضوع مذاكره بكند، بدون توجه به اينكه ترامپ چه نظري داشته‌باشد، امكان چنين مذاكراتي ميان ايران و اروپا به وجود مي‌آيد.

تحولات اخير چه تاثيري بر تصميم تهران براي مذاكره يا عدم مذاكره در موضوعات ديگر خواهد داشت؟

نهايتا تصميم در هر موردي بر عهده مقامات جمهوري اسلامي ايران است. براي مثال مي‌توان گفت مذاكره در حوزه حقوق بشر ميان ايران و اتحاديه اروپا به صورت غيررسمي جريان دارد. اگر خواست ترامپ را كنار بگذاريم و به صورت مستقل بخواهيم اولويت‌هاي جمهوري اسلامي ايران و اتحاديه اروپا را بررسي كنيم، حتي اگر زماني ايران تصميم بگيرد به صورت جدي، همان شكل كه در مورد برجام اتفاق افتاد، در مورد مساله ديگري وارد گفت‌وگو با اتحاديه اروپا شود، باز هم وارد بازي برد- برد شده است. در چنين شكلي از گفت‌وگوها ايران چيزي از دست نمي‌دهد، همان‌گونه كه در برجام ما چيزي از دست نداديم و چيزهايي هم به دست آورديم، البته منظور اين نيست كه هيچ امتيازي به طرف مقابل نداديم، امتيازهايي داده‌ايم و در برابرش امتيازهاي زيادي گرفتيم. يكي از بارزترين امتيازهايي كه از اتحاديه اروپا گرفتيم، همين سيلي‌هاي محكمي است كه از سوي جامعه بين‌المللي بر گونه امريكا نواخته‌ مي‌شود، از روزي كه ترامپ به مقام رياست‌جمهوري امريكا رسيده به صورت مستمر از اروپا سيلي خورده. بارها تكرار كرده كه من قصد دارم برجام را لغو كنم و يك سال است كه در اين كار ناكام مانده، اين دقيقا نشان مي‌دهد كه چقدر ايران توانسته دست و پاي ابرقدرت جهاني را ببندد. در مورد موضوع حقوق بشر هم ما اگر با اروپا وارد گفت‌وگو بشويم، باز هم مي‌توانيم به همين شكل امتيازهاي مهمي دريافت كنيم چراكه دست ما به لحاظ حقوق بشري خالي نيست و نگاه و ديدگاه خاصي داريم كه مي‌توانيم از طريق آن امتيازهايي بگيريم. ارزش‌ها و هنجارهايي كه از زمان ايران باستان، دوران اسلام و حتي دوران مدرن براي ما ايرانيان ايجاد شده است، بسيار مهم و ارزشمند هستند، مثلا مساله نهاد خانواده. در برابر حقوق بشر اروپايي برخي از ارزش‌ها را تبليغ مي‌كند كه نهاد واقعي خانواده را به خطر مي‌اندازد، از جمله مسائلي مانند هم‌جنس‌گرايي. نوع نگاه و هنجارها در گفت‌وگوها بسيار مهم هستند، اين نشان مي‌دهد كه ما در گفت‌وگوهاي حقوق بشري نه تنها دست خالي نيستيم بلكه مي‌توانيم چيزهايي را هم به اروپايي‌ها ياد بدهيم. اتفاقا حرفي كه اروپايي‌ها و بخشي از جامعه امريكا در مورد حقوق بشر مي‌زنند، با اصل اعلاميه حقوق بشر در تعارض قرار دارد، همين است كه در چنين مذاكراتي ما چيزهاي زيادي داريم كه مي‌توانيم عرضه كنيم. ديدگاه ما بايد اين باشد كه ما به لحاظ حقوق بشري در منطقه خودمان از بسياري ديگر از كشورها جلوتريم و با نشان دادن اين موضوع زمينه را بايد براي اين فراهم كنيم كه با استفاده از اولويت حقوق بشر براي اروپايي‌ها، نه تنها تحريم و فشار به ايران بايد كنار گذاشته‌ شود بلكه بايد تعرفه‌هاي ترجيحي نسبت به ديگر كشورهاي منطقه براي تجارت و روابط سياسي و فردي و اجتماعي دريافت كنيم.

البته نبايد تصور كنيد كه ذاكريان مي‌گويد ايران از لحاظ حقوق بشر، بهشت مطلق است، خير! ما هم خطاهايي داريم، اما ديدگاه اين است كه اين خطاها بايد به صفر برسد. ديدگاه اساسي در جمهوري اسلامي از ابتدا اين بوده كه با هر خطاكاري بايد برخورد شود و همه از دادستان و مقام دولتي گرفته تا مردم عادي بايد به قانون اساسي احترام بگذارند. اگر حذف و حصر غيرقانوني هم در كشور صورت بگيرد، قطعا انتقاد و اعتراض به آن وارد است و تكرار هم مي‌شود، اما اين مسائل، مساله داخلي ما است، به خارجي‌ها ارتباطي ندارد، مساله‌اي است كه خودمان امكان بحث و گفت‌وگو و حل و فصل داخلي آن را داريم و در مورد چگونگي حل و فصل آن تصميم مي‌گيريم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون