نگاهي به فلسفه دين-2
وضعيت مطالعات فلسفي دين
حسين سخنور
وضعيت فلسفه دين در دنيا
فلسفه دين در دنيا در سالهاي اخير نسبت به چند دهه گذشته بيشتر مورد توجه واقع شده است و فيلسوفان حرفهاي در مواجهه با مسائل سنتي تكنيكهاي جديدي به كار ميبرند و به دستاوردهاي مهم و جديدي نيز نائل ميشوند. در سال ۱۹۸۰تايم خبر داد كه علاقه به پژوهشهاي فلسفي در باب دين احيا شده است. به تدريج عده بيشتري از مردم درمييابند كه مباحث پيرامون اعتقاد به خداوند فوقالعاده مهماند. (مقدمه كتاب «عقل و اعتقاد ديني») پژوهشگر اديان نه فقط براي شناخت گوناگوني باورها و كردارهاي «دينورز» (homo religious)بلكه به هدف درك ساختار، ماهيت و پويش تجربه ديني ميكوشد. او- همانند يك جامعهشناس كه به دنبال يافتن قوانين رفتار اجتماعي بشر است- ميكوشد اصول جاري و ساري در زندگي ديني را كشف كند تا بداند كه آيا در حوزه ديني هم قوانيني حاكم هست يا نه. علم دين حقيقي يا دانش دين صرفا با تلاش براي شناخت نظام و ساختاري آغاز ميشود كه غناي تاريخي متمايز دين را قوام ميبخشد. قرن نوزدهم شاهد آغاز دينپژوهي در معني جديد آن بود كه در آن روشهاي كاوش تاريخي، علوم فقهاللغوي، نقد ادبي، روانشناسي، انسانشناسي، جامعهشناسي و ديگر رشتهها را به كار گرفتند تا بلكه با هم از پس ارزيابي تاريخ، خاستگاهها و كاركردهاي دين برآيند. (مقدمه كتاب «دينپژوهي») قرن نوزدهم آغاز است و قرن بيستم اوجگيري مطالعات دينپژوهانه جديد است و در همين دوران است كه نامدارترين فيلسوفان دين مطرح ميشوند و آثارشان بين عموم مردم نيز نفوذ ميكند. از جمله بزرگترين فيلسوفان دين اين دوران كه براي ما ايرانيان نيز چهرههايي آشنا هستند، ويليام پي. آلستون (۲۰۰۹-۱۹۲۱)، جان هيك (۲۰۱۲-۱۹۲۲)، آلوين پلانتينگا ( ۱۹۳۲) و ريچارد سويينبرن ( ۱۹۳۴) هستند كه البته هر چهار فيلسوف، با وجود اختلافاتي كه در برخي موضوعات فلسفه دين دارند، در يك تقسيمبندي كلي، جزو فيلسوفان دين خداباور هستند كه پيشرفت غيرقابل تصور فلسفه دين در دهههاي اخير حاصل تاملات آنان است و به همين دليل يكي از سختترين كارهاي دانشجويان اين رشته اين است كه بخواهد يكي را بر ديگري ترجيح دهد. واقعا آلستون بزرگتر است يا پلانتينگا؟ هيك يا سويينبرن؟ سخت بتوان دست به انتخاب زد، گرچه نويسنده بيش از همه دل در گروي آلستون دارد. در مقابل مشهورترين فيلسوفان دين خداناباور، عبارتند از: جي. ال. مككي (۱۹81-۱۹17)، آنتوني فلو (2010-1923) و ويليام لئونارد راو، كه ميگويند در يك تجربه نزديك به مرگ
(near death experience)، خداباور شده بود. طبيعتا فرصت و مجال اين نيست كه آرا و نظرات و اختلافات فني و جزئي هريك از اين بزرگان فلسفه دين بازگو شود، چراكه ذكر فهرستبار اين موارد، نه يك مقاله ديگر، بلكه خود يك كتاب مستقل ميشود.
وضعيت فلسفه دين در ايران
عمده مباحث فلسفه دين در ايران، توسط روشنفكران ديني، در دهه ۷۰، براي اولينبار مطرح شدند. در اين ميان، نقش كساني چون عبدالكريم سروش، محمد مجتهدشبستري و مصطفي ملكيان غيرقابل انكار است، تا جايي كه برخي آثار و نوشتهها و سخنرانيهاي اينان، هنوز هم به عنوان منابع درسي دانشجويان فلسفه دين به حساب ميآيد، گرچه رفتهرفته با ظهور چهرههاي جديدتر در اين حوزه، از سهم روشنفكران ديني در سبد فلسفه دين ايران كاسته شده و چهرههاي جوانتر آكادميك جاي آنان را گرفتند، افرادي مثل محمود مرواريد (عضو هيات علمي گروه فلسفه تحليلي IPM)، آرش نراقي (دانشيار كالج موروين)، ابوالقاسم فنايي (عضو هيات علمي دانشگاه مفيد قم)، رسول رسوليپور (استاد دانشگاه خوارزمي)، اميرعباس عليزماني (استاد فلسفه دين دانشگاه تهران)، مهدي اخوان (دانشگاه علامه طباطبايي) و... همانطور كه در بخش نخست آمد، لازم است تا مباحث اصلي اين رشته مطرح شوند تا به غير از عنوان كلي فلسفه دين، مخاطب كمي با جزييات اين رشته بيشتر آشنا شود. بدين منظور مناسب ديدم همان عناوين درسي دانشگاهي بيايد تا در نهايت اختصار اين مهم برآورده شود: به غير از «مساله شر» كه به عنوان مثال در بخش دوم آورديم، ساير دروس اين رشته كه هركدام منابع متعددي را به خود اختصاص دادهاند، عبارتند از: چيستي دين، تاريخ و الهيات مسيحي، زبان ديني و هرمنوتيك ديني، معرفتشناسي ديني، قلمروي دين و انتظار بشر از دين، علم و دين، دين و سياست، برهانهاي اثبات وجود خدا، تجربه ديني، دين و اخلاق، عقل و ايمان، پلوراليزم ديني و... البته فلسفه دين از آنجايي كه بيشتر رشتهاي وارداتي بود و متكي به منابع ترجمه شده غربي، در راستاي انسانيسازي علوم انساني، برنامههاي درسياش در يكصدوهفدهمين جلسه شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني مورخ ۳۰/۱/۹۵ مورد بازنگري قرار گرفت و چنين تغييراتي داشت: نبوت، وحي و تجربه ديني، حقانيت دين و رستگاري بشر، دين و سبك زندگي (حيات طيبه)، قلمروي دين و جامعيت آن، اعجاز و... با اين تغييراتي كه در عناوين و سرفصلهاي دروس به وجود آمده است، معلوم نيست فلسفه دين، فلسفه باقي ميماند يا به تدريج به سمت الهيات و كلام هدايت ميشود؟ اين معرفي و آشنايي از فلسفه دين در ايران را با ذكر دانشگاههايي كه اين رشته را تدريس ميكنند، پايان ميدهيم. در مجموع ۱۱ مجموعه آموزشي و دانشگاهي اين رشته را در مقاطع تحصيلات تكميلي تدريس ميكنند كه عبارتند از: دانشگاه تهران (پرديس قم و تهران)، دانشگاه علامه طباطبايي، دانشگاه مفيد قم، دانشگاه اديان و مذاهب، دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقيقات، دانشگاه بينالمللي امام خميني قزوين، دانشگاه زنجان، دانشگاه باقرالعلوم، دانشگاه تربيتمدرس و دانشگاه پيام نور. بر اين مجموعههاي آموزشي، انجمن علمي فلسفه دين ايران را هم بيفزاييد كه رياست آن هماكنون بر عهده حميدرضا آيتاللهي است.