كاپيتان هنوز عاشق است!
مهدي بيگدلو
عادت كردهايم به اينكه زود قضاوت كنيم، نديده نتيجه بگيريم و بيالتفات به شرايط، تفاوت بين پاكي و ناپاكي را از هم تميز دهيم. مسعود شجاعي يكي از چند ستارهاي است كه از صفر شروع كرد، لذت پرواز در اوج سپهر ورزش ايران را چشيد و براي اين آب و خاك از جان مايه گذاشت، اما دست آخر، نديد آنچه بايد ميديد را. خط قرمزها را انكار نميكنيم و در خبيث بودن رژيم كودككش اسراييل شكي نداريم. اما دلمان براي ستارهاي ميسوزد كه ميدانيم دل در گروي سربلندي نام ايران و ايراني دارد كه اگر نداشت با اين شدت و حدت براي حضور دوباره زير چتر سفيد فوتبال كشورمان بيتابي نميكرد.
حسرت اين را ميخوريم كه نكند بر سر موضوعي كه ابعاد آن شفافسازي نشد و دليل و منطق طرفين بحث، مورد بررسي قرار نگرفت، نامي از ميان نامهاي ليست مدنظر كيروش خط زده شود و در پس پرده يك سوءتفاهم، ضرر و زياني بيهوده را به جان بخريم.
امروز كافي است فوتبال يونان را رصد كنيد. كاپيتان اول تيم ملي فوتبال ما در زادگاه اساطير و افسانهها، آقايي ميكند و با تكنيكي ناب، چشمها را به سوي خود خيره كرده است.
داشتن مسعود شجاعي و بهره نبردن از او، ظلم به اين فوتبال و به اين فوتبال دوستان است. اگر بحثي بوده، چند ماه از روز واقعه گذشته و در طي اين مدت نيز تنبيه لازم اعمال شده. با همين استدلال معتقديم كش دادن بيش از حد اين موضوع در برهه كنوني خارج از چارچوبهاي مورد تاكيد در مسير تامين منافع ملي ما است و قطع به يقين برخورد با تدبير بيشتر ميتواند بازخورد بهتر و مناسبتري در حل اينگونه مسائل را به دنبال داشته باشد.