• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4005 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۲۸ دي

قتل سعدي عاشق در پاريس

بهار سرلك

 

همه ما معترف هستيم كه توانايي متوقف كردن حس شنوايي‌مان را نداريم. يعني نمي‌توانيم گوش‌مان را مثل چشم‌مان ببنديم. با اين حال استنلي كاول، فيلسوف امريكايي، معتقد بود آدم‌ها صداي خودشان را نمي‌شنوند. آنچه مي‌شنوند صداهاي جامعه و ديگران است كه آدم فكر مي‌كند صداي خودش است. صداي آدم‌ها را سخت بتوان شنيد چون با صداي ديگران تلفيق شده است. تنها راه اينكه هر انساني صداي خودش را بشنود، خواندن روايت زندگي خودش است.   نويسندگي هم با ضبط و ربط همين صداها سروكار دارد ولي بحث نويسندگي فقط حول صداي آدم‌هايي كه در ذهن نويسنده جاري مي‌شوند، نمي‌چرخد و صداي ديوارها، ستون‌ها، درها، خيابان‌ها، كافه‌ها، موزه‌ها و ساختمان‌ها، نيمكت‌ها، نماهاي شهري، عطرها و... را هم شامل مي‌شود؛ گويي كه هر نما و نمادي در شهر، شخصيتي مجزا و مستقل دارد و فقط كافي است موج تو با موج آنها بخواند و روايتش را با گوش جان بشنوي. بعد اگر نويسنده باشي روايتش در خاطرت جا خوش مي‌كند و صدايش دستاويزي براي نقل دلتنگي‌ها، رنج‌ها و دردها، عشق و تجربه‌ها و بالاخره زندگي‌ها مي‌شود.  كتاب «مرگ آقاي سعدي در پاريس» تجربه‌هاي زيسته از زندگي هشت ساله فردي به نام سعيد در پاريس است اما از زبان راوي سوم شخصي روايت مي‌شود كه پاي شنيدن صداي او نشسته و لحن و نگاه خود را هم به آنها افزوده است. او پيش از آن با سفر به اين شهر كوشيده بود صداي تكان‌دهنده پاريس را بشنود؛ شهري كه به راحتي مي‌تواني قدم درون بناهايش بگذاري اما به سختي مي‌تواني مجوز عبور به متن صداهايش را بگيري. بنابراين اين روايت پاريسي رهيافتي مي‌شود به صداي رازگونه اين شهر.  سعيد در اين سال‌ها از خلال تجربه عاشقانه متحمل رنج عجيب و بي‌پاياني مي‌شود؛ رنجي كه با جان و دل به درون خود راه مي‌دهد و با توسل به آن نگاهش را به وقايع جهان پخته‌تر مي‌كند. سيد‌مجيد حسيني، نويسنده كتاب، در اين داستان‌هاي كوتاهِ كوتاه كه گاه فقط نيم صفحه را در‌برمي‌گيرد و مزين به تصويري مرتبط شده‌اند، در جزء جزء اين شهر قامت يك انسان را با ادا و اطوارهاي خاص خودش متصور مي‌شود؛ مثلا شانزه‌ليزه به نظرش آدم توداري است كه درونش اصلا آرام و قرار ندارد: «اين‌جور آدم‌ها گولت مي‌زنند، ظاهر سرخوش و گشوده‌شان فريبت مي‌دهد و گاهي مي‌بيني عمري گذشته و نشناختي‌شان؛ درون اين ناشناختگي‌شان هم يك‌جور درد هست، يك حس تنهايي عميق، يك حس درون‌ريختگي بي‌پايان و يك ‌ظرفيت بزرگ براي ريختن درون و هضم كردن... » در آخر هم مي‌گويد اينها خصلت‌هايي است كه شانزه‌ليزه را با سعيد همزاد كرده است و اين رود سن كه با قدم زدن در كنارش مي‌فهمي دريايي عميق است؛ «درياي جذب درد» كه آدم‌هاي پردرد را به سوي خود مي‌كشاند. سعيد پردرد هم هر روز عصر جذب اين درياي پاريسي مي‌شود و دريا دردهاي سعيد را مثل يك اسفنج به درون خودش مي‌كشد. «شايد هر چه ماهي داشت، از درد سعيد غمباد مي‌گرفتند... سعيد چندي كه گذشت، خود به دريا پيوسته بود» و شده بود ساحل يا «يك همزاد دريا.»  نويسنده، پاريسِ شهره به شهر عشاق را با عاشقانه‌هاي سعدي درهم آميخته و كشته شدن ماري فرانسوا سعدي كارنو، رييس‌جمهور فرانسه در سال 1887 را نه كار آنارشيست‌هاي تروريست بلكه ناشي از عشق آقاي رييس‌جمهور به سعدي شيرازي مي‌داند. ماجرا از اين قرار است كه پدربزرگ كارنو آنقدر شيفته گلستان سعدي بود كه نام فرزندش را سعدي مي‌گذارد. مجيد حسيني مي‌نويسد: «پنجمين رييس‌جمهور فرانسه كه كشته شد، افتاده بود درون عشق سعدي، الان هم خانواده اشرافي كارنو هميشه اسم يكي از بچه‌هاي‌شان سعدي است، اصلا سعدي كارنو به خاطر عشقش كشته شد، اصلا هر كس عاشق اين عاشقانه‌هاي سعدي شود كشته مي‌شود، پاريس هم باشي، هزاران كيلومتر دورتر از شيراز، بنشيني درون غزل‌هاي سعدي، عاشق مي‌شوي و بعد هم راحت تو را مي‌كشند، آدم عاشق، زود كشته مي‌شود.»  راوي معتقد است كلام براي بيان احساسات و درونيات فرد كافي نيست و گهگاه حتي معنا را هم دچار انحراف مي‌كند. مثلا به گفته‌هاي ويتگنشتاين كه ما زبان خصوصي نداريم استناد مي‌كند كه «هيچ كلمه‌اي نمي‌تواند تمام درون ما را بيرون بريزد.» يا در جايي ديگر تقصير خرابكار‌ي‌ها در دوستي را به گردن كلمات مي‌اندازد: « زبان عقل لنگ‌ آيد به پيش لحظه‌هاي عشق/ از آن رو لال‌بازي‌ها پي تفهيم تو كردم.» اين داستان‌هاي كوتاهِ كوتاه تجربه رنج بي‌انتهاي انسان است كه با صداي سعيد نكاتي عميق و فلسفي را عنوان مي‌كند و صداي انسان‌ها را از انتهاي اين رنج‌ها بيرون مي‌كشد و اين در حالي است كه ذره‌اي به شنيده شدن آنها اميد ندارد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون