ایران و نظامات کسب درآمد
مجيد وحيد
فضای کشورها باید فضای کسب درآمد قانونی باشد. بنابراین، ما در اینجا بحثی از درآمدهایی که از طریق قاچاق به انحاي مختلف یا از راههای غیر قانونی دیگر به دست میآید نخواهیم داشت. البته، شک هم نداریم که وجود و رواج امکان درآمدزایی به روشهای غیرقانونی بر بنیاد هر کشور و اقتصادی لرزههای عظیمی خواهد انداخت.به طور کلی، سه گرایش در خصوص درآمد و ثروت با سه دسته فعالیت در پیوند قرار میگیرد. گرایش اول، مربوط به کسانی میشود که در زندگی مایل به کسب درآمدهای بسیار بالا هستند و نیز آنهایی که کمال مطلوبشان جایافتن در طبقه ثروتمند است. حوزه فعالیت اینان، بخش خصوصی است. بخش خصوصی در هر کشور، باید شرایطی را ایجاد کند که کسانی از راههای قانونی تا حد ممکن درآمدهای بالا و ثروتهای فراوان به دست آورند و البته از طریق مالیاتهای گوناگونی که بر کار و فعالیتشان اِعمال مي شود، دِین خویش را به کشور و جامعهای که در بستر آن به همه اینها دست یافتهاند ادا کنند. بخش خصوصی، بنابراین، این امکان را برای صاحبان بنگاهها فراهم میسازد که به تناسب اندازه بنگاه خود صاحب درآمد و ثروت شوند و به همان تناسب امکان فرصتهای شغلی برای طیف گستردهای از اتباع کشور را که در ردههای مختلف طبقه متوسط قرار میگیرند، پدید آورند. بنابراین، اساس درآمد، ثروت و اشتغال را باید در بخش خصوصی یافت.گرایش دوم مربوط به آنان میشود که حوزه فعالیت عمومی را به عنوان حرفه برمیگزینند. اینان به خدمت دولت و نهادهای عمومی درمیآیند زیرا قاعدتا مایل به اقدام در حوزه مصالح عمومی هستند. یک معلم، یک دانشگاهی، یک قاضی، یک نظامی، یک نماینده مجلس، یک وزیر و یک رییسجمهور برای این وارد دولت میشود یا در دولت به جایگاه عالی میرسد که مایل است به کشور و مردم خود خدمت کند. حوزه فعالیت دولتی، حوزه خدمت به کشور و مردم است. البته عده اي از آنان که در این حوزه فعالند، انتظار درآمد و ثروت دارند ولی درآمد و ثروتی که آنها به دست میآورند در حد طبقه متوسط جامعه است و دولت سکوی قرار گرفتن در طبقه ثروتمند نیست. کارگزاران دولت باید امکان زندگی در رفاه مناسب را داشته باشند. جای جستجوی بیش از این در دولت نیست. برای فعالان دولتی درآمد و ثروت وسیله است نه هدف.و گرایش سوم مربوط به آنان میشود که زندگی خود را وقف خدمت به دیگران میکنند و به دنبال درآمد و ثروت نیستند. مبلغان مذهبی نمونه برجسته این دسته از مردمند. آنان به سقفی و نانی اکتفا میکنند تا تبلیغشان کارساز شود. اجر آنان با خداوند است و نه با بندگان او. هر اندازه مبلغ مذهبی سادهزیستتر و بیاعتناتر به دنیا باشد، نفوذ او بیشتر میشود و هر چه نگاهش به دنیا معطوفتر باشد، کمتر توان تاثیر خواهد داشت. سوره شعراء در قرآن عرصهگاه شرح زندگی پیامبران بزرگی نظیر نوح، هود، صالح، لوط و شعیب است که همه به قوم خود متذکر میشدند که از آنان اجری نمیخواهند و پاداشدهنده آنان پروردگار و فرستنده آنان است.در ایران دو پدیده مشاهده میشود. پدیده اول این که نزد عده اي، دولت عرصه منافع شخصی است نه عمومی. آنها به دلیل خدمت به مصالح کشور و مردم در دولت حضور ندارند، آنها برای خود وارد دولت شدهاند. اینان دولت را وسیلهای برای درآمد و ثروت میکنند و در جاهایی به این نتیجه میرسند که در دولت با سرعت بسیار بیشتر به این مقصود دست مییابند. این چنین است که در سالهای اخیر رسانهها بیشتر آشکار ساختهاند که شماري از کارگزاران عالی کشور به درآمدها و ثروتهای شگفتآور در بخش دولتی دست یافتهاند. در مواردی، درآمد و ثروت به دست آمده به هیچ عنوان در بخش خصوصی قابل تصور نیست. در چنین حالتی، دولت و سیاست اسبابی را براي اين عده فراهم ساخته که برای آن به وجود نیامده است.پدیده دوم این که بین این سه عرصه مرزها فرو ریخته است. بدین صورت که هم از بخش خصوصی کسانی سر از دولت در میآورند و هم مبلغان مذهبی به دولت میآیند و از منافع آن بهرهمند میشوند. از طرف دیگر دولتیها هم به جاهای دیگر میروند، مثلا میتوانند فعالیت خصوصی داشته باشند یا میل به تبلیغ مذهب یابند. در کشور ما باید در اسباب، آثار و آفات چنین وضعی بسیار اندیشید.