نگاه غير ورزشي به ورزش
به خاطر همين هيچ باشگاهي هنوز وارد بورس نشده. روحاني قول داده بود كه قانون جديد ورزش را طي لايحهاي تقديم به مجلس ميكند اما هنوز اين ماجرا رخ نداده و اين نشان ميدهد كه ورزش اولويتي براي دولت ندارد. به خاطر همين هم هست كه بخش خصوصي به ورزش روي خوشي نشان نميدهد. وقتي ورزش اولويتي براي دولت ندارد و قانون ورزش هم به روز نميشود نبايد انتظار داشت بخش خصوصي در اين حوزه سرمايهگذاري كند. اين عدم اولويت ورزش براي دولت در حالي است كه ما در المپيك اخير، رتبه شانزدهم را به دست آورديم. يعني در بين همه كشورهاي دنيا شانزدهم شديم. ما در هيچ بخش و حوزه ديگري چنين جايگاهي در سطح جهان نداريم. نه در اقتصاد، نه در سياست، نه در فرهنگ. ورزش تنها حوزهاي است كه اهداف برنامه 1404 را تحقق بخشيده. ما الان در منطقه در ورزش حرف اول را ميزنيم. در كشورهاي غرب آسيا درمجموع بهترين هستيم. در بسياري از رشتهها پديدههاي جهاني هستيم. اما آيا رسيدگي و پشتياني از ورزش به اندازه كافي هست؟ آيا حمايت قانوني ميشود؟ سرانه بودجه مناسب است؟ ورزش در ته جدول اينگونه حمايتها قرار دارد. آيا اين انصاف است؟ متاسفانه نگاه به ورزش در حد ورزش نيست.