• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4026 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۲۴ بهمن

سگان گرسنه

رضا ضيا

بامدادان سگان گرسنه را/ راي عشرت برآسمان باشد

اين بِدان نيك مفتخر گردد / وآن ازين نيك شادمان باشد

دوستي از ميانه برخيزد / استخواني چو در ميان باشد

صحبت مردمان نامردم / تا بداني كه همچنان باشد

اين قطعه بي‌نظير، وصفِ كوتاه و دردناكي از اخلاق در سرزمين ما و جاهاي ديگري است كه در آن صلح و سازش تنها تا زماني است كه منافعِ اشخاص در ميان نباشد. همه با هم خوبند و به هم افتخار مي‌كنند ولي به محضِ آنكه بحثِ سودِ شخصي پيش آمد «دوستي از ميانه برخيزد» و كسي كسي را به جا نمي‌آورد!

هرچند از نظر هنري، دلم مي‌خواست شاعر، ديگر بيتِ آخر را اضافه نمي‌كرد. او همه آنچه را مي‌خواسته در همان سه بيت گفته است و ديگر نيازي نبود كه نتيجه‌گيري‌اش را هم در پايانِ قطعه بگنجاند. به نظرم يكي از تفاوت‌هاي نوابغ هنري با عامه هنرمندان همين است كه به شعور و دريافتِ مخاطب اعتماد دارند و دايم در پي شيرفهم كردنِ او نيستند.

*«سفينه شاعران قديم»، (جُنگي خطي احتمالا متعلق به قرن هفتم) به كوشش محمدرضاضياء، در «متون ايراني 3» به كوشش جواد بشري، ص 351. در اين جُنگ نامِ شاعر اين قطعه نيامده و هرچند در جنگ 900 مجلس به نامِ ناصرخسرو آمده ولي بعيد است
از او باشد.

كلمه «صحبت» (كه در بيت آخر آمده) در متونِ كهن عموما يعني مصاحبت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون