حميدرضا خالدي| ديروز در جريان بررسي بودجه سال 97 شهرداري تهران به حدي بين اعضا و به خصوص اعضاي كميسيون برنامه و بودجه كه مرجع بررسي و چكش كاري آن است، اختلاف نظر بود كه حتي صداي رييس شوراي شهر تهران را نيز درآورد تا به طنز بارها در اين مورد تذكر دهد. از سويي، در جلسه ديروز پيشنهاد درمورد حمايت از بانوان كه به امضاء 15 تن از اعضا رسيده بود، در كمال تعجب راي نياورد. يعني خود امضاكنندگان نيز به آن راي ندادند. همين مساله كافي بود تا اين سوال مطرح شود در چنين شرايطي كه بررسي بودجه اينچنين بدون برنامه و با بيتوجهي اعضا صورت ميگيرد، واقعا بودجه سال آينده شهرداري تا چه حد منطبق بر نيازهاي واقعي شهر است. سوالي كه زهرا نژاد بهرام، به آن اينگونه پاسخ داده است.
درجلسه ديروز بخشي از تبصرههاي حمايتي مديريت شهري از بانوان، از بودجه حذف شد و اعضاي شورا به آن راي ندادند. اگر اين موضوعات تا اين حد مهم بودند چرا اعضا به آن راي نداند؟
در بودجه سال 97، سه سرفصل در مورد زنان وجود دارد ولي با اين وجود ما فكر كرديم كه اينها كافي نيست. براي اينكه نيمي از شهروندان شهر ما، زنان هستند. شهرونداني كه در تمام امور و جريانات شهري دخيل هستند و مشاركت ميكنند و جزو مخاطبان اصلي ما محسوب ميشوند. از سويي تاكنون در شهرما، توجهي به رويكرد «جنسيتي» براي اداره شهر نشده و فراموش شده كه نيمي از شهروندان ما زن هستند؛ لذا برهمين اساس بد نديديم، توسط شوراي پنجم كه 6 زن در آن عضويت دارند و سهميه 30 درصدي در آن لحاظ شده است؛ تبصرههاي جديدي براي حمايت از زنان در بودجه شهرداري گنجانده شود تا بتوانيم مدعي شويم كه سهم زنان در شهر ديده شده است. درسال 94 برمبناي نظرسنجياي كه توسط معاونت زنان انجام شده بود، 10 محور، به عنوان اصليترين محورهاي مشكلات شهروندان شهرهاي بزرگ اعلام شده بود كه 3 مورد آن را ما انتخاب كرديم تا بتوانيم از طريق شهرداري تهران، آنها را كاهش و حتي مهار كنيم.
و اين سه مورد چه بود؟
اين سه موضوع عبارت بودند از: 1- رفع فضاهاي بيدفاع شهري به عنوان يكي از وظايف مديريت شهري در راستاي تضمين امنيت براي زنان 2- تابآوري اجتماعي كه از جمله ديگر موضوعات مهم شهري است. اصولا در شهري كه در معرض جدي خطراتي چون زلزله و سيل و... است، موضوع تابآوري اجتماعي زنان و بالابردن سطح تحمل شهروندان و به خصوص زنان از جمله وظايف مديريتهاي شهري در جهان است چرا كه اين زنان هستند ميتوانند خانواده را در بازگشت به مسير اصلي خود ياري كنند. به خصوص در كشوري كه افسردگي در بين زنان آن تا 2 برابر افزايش يافته است، موضوع تابآوري اجتماعي مسالهاي جدي است. اين جزو وظايف قانوني شهرداري است. و بالاخره سومين مورد حمايت از موضوع كارآفريني زنان است. حمايت از اينكه بانوان سرپرست خانوار بتوانند مكاني را براي عرضه محصولاتشان داشته باشند.
و چقدر بودجه براي اين سه محور در نظر گرفته شده بود؟
بودجهاي كه ما پيشبيني كرده بوديم 25 صدم درصد بودجه مناطق بود. حُسن اين پيشنهاد ما «توزيع» بود و نه تمركز آن. يعني در سطح مناطق مختلف پخش ميشد.
ولي مگر قبلا شهرداري موضوع حمايت از بانوان را دنبال نميكرد؟
قبلا اين حمايتها براي زنان سرپرست خانوار بود. در صورتيكه متولي اين مساله بهزيستي و وزارت كار بودند. اما در تبصرهاي كه ما داده بوديم اين مساله فراتر از موضوع زنان سرپرست خانوار ديده شده بود. چون معتقد بوديم كه موضوع كارآفريني براي زنان، جزو وظايف ذاتي مديران شهري است. چرا كه ما شهرونداني سالم ميخواهيم.
پس چرا اين تبصره راي نياورد؟
براي من هم خيلي جالب بود. چون 15 نفر از اعضا اين پيشنهاد را امضا كرده بودند ولي در صحن شورا به يكباره فقط 8 نفر به آن راي دادند!
خب چرا مخالف بودند؟
استدلالهاي دوستان براي من هم خيلي جالب بود. مثلا ميگفتند چرا چنين بودجهاي را براي اشتغالزايي آقايان نميگذاريد يا برخي از دوستان ميگفتند: چرا ميخواهيد زن و مرد را جداسازي كنيد...! البته اين از دو نگاه كاملا مجزا نشات ميگيرد. يك ديدگاه كه ميگويد شما با حمايت از بانوان باعث ايجاد شكاف بيشتر بين زنان و مردان ميشويد و يك نگاه كه معتقد است با حمايت از بانوان، عدالت اجتماعي را محقق ميكنيد. راي امروز نتيجه همين دو ديگاه بود. ولي سوال ما اين بود كه ليستي كه 30 درصد آن را زنان تشكيل دادهاند و افرادي كه اين ليست را پيشنهاد دادهاند، چرا بايد با اين پيشنهاد مخالفت كنند؟ يعني چرا افرادي كه تبعيض مثبت را پذيرفتهاند، نبايد به اين پيشنهاد راي بدهند؟ اين سوال اصلي من از همه همكارانم كه راي ندادند، است.
اين خيلي جالب است كه در شوراي پنجم، بارها شاهد بوده و هستيم كه ابتدا اعضا در مورد مسالهاي اتفاق نظر ميكنند ولي وقتي در صحن موضوع مطرح ميشود، به آن راي نميدهند.
البته اين ميتواند يك نشانه خوب باشد. نشاني از اينكه نظرات پيش ساخته نيستند. و اينكه ممكن است در صحن به اين نتيجه برسند كه نظرشان اشتباه بوده و راي خود را پس بگيرند.
ولي برعكس شما من فكر نميكنم اين نشان خوبي باشد. چون ميتواند به اين معنا باشد كه اعضاي شورا بدون اينكه از ابعاد مختلف يك مساله آگاه باشند، آن را امضا ميكنند و بعد تازه متوجه ميشوند كه چه چيزي را امضا كردهاند و ميخواهند رايشان را پس بگيرند.
بله از اين جهت شايد چندان جالب نباشد. ولي از اين جهت كه به همكارانمان اعتماد ميكنيم و چيزي را امضا ميكنيم نكته مثبتي است. اما همانطور كه گفتيد، از اين جهت كه نميدانيم واقعا چه چيزي را امضا كردهايم، نكتهاي منفي تلقي ميشود.
مثلا در جريان بررسي بودجه، اعضاي شورا به گونهاي در مورد بندها و تبصرههاي بودجه صحبت ميكردند كه انگار اصلا آن را نخواندهاند! حتي خود اعضاي كميسيون برنامه و بودجه هم كه مسوول چكشكاري بودجه است، بهشدت با هم اختلاف نظر داشتند. فكر نميكنيد اين مساله اصلا وجهه خوبي نداشته باشد؟
متاسفانه تفرق آرا در بين اعضاي كميسيون برنامه و بودجه همانطور كه شما هم گفتيد، كاملا مشهود بود. ما در كميسيون تلفيق هم همين تشتت آرا را شاهد بوديم. اين نقطه ضعفي است كه بخشي از آن به كمتجربگي اعضا و شوراي پنجم برميگردد.