• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۸ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4028 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۲۶ بهمن

پرسه در شعر امروز ايران

خط جاري لحظه‌ها

صفحه «شعر» روزنامه اعتماد تلاش مي‌كند منعكس‌كننده همه سلايق و رويكردها پيرامون شعر امروز ايران باشد. يعني اينكه قرار است دراين صفحه، به همه جريانات شعري كشور توجه شود و همه شاعران با هر رويكرد شعري اعم از نوسرا وكلاسيك‌سرا، نمودي ازهنر خود را درآن ببينند.

شعرهايي دراين صفحه منتشر خواهد شد كه داراي حدودي از رعايت فني درشناخت هرقالب شعري باشند. سطحي از شناخت كه براي مخاطب شعرشناس در هر قالب، قابل‌قبول تلقي شود. شاعراني كه تمايل به انتشار شعر در اين صفحه دارند مي‌توانند آثار خود را ازطريق ايميل به نشاني

Rasool_abadian1346@yahoo.com

يا كانال تلگرامي rasool_abadian@ ارسال كنند.

 

دو شعر از يدالله شهرجو

بالا

مرمري رها درچنگ

كشاندني از آن دست كه تو مي‌داني

نه به اين خورشيد دوار مي‌ماند

نه به اين ساية هر روزه

كه يك پا در امتداد نخل‌هاي بندر دارد

يك پا آويزان موج شكن‌هاست

مد كه باشد

با سرسام اين پهنة وسيع

با غليان اين آبي شگرف

آب از پاچه بالا مي‌آيد

از زانوان حل شده در موج‌شكن

از كمركش ساية خم شده در موج

از دو چنگ پر از صدف در سينه

مرمري رها در چنگ

از نهنگ خفته در مجراي گردن

به لب كه مي‌رسد آن همه كف و موج و ماهي و صدف

لبالب از ماهي ليز

لبالب از نمك و خون

گرداب آشفته‌اي رها مي‌شود در شانه

«سركنگي»* است به جان سايه افتاده

به جان شانه افتاده

موجي رها ميان دست‌ها و شانه است

سر مي‌زند ميان دو چشم

جفت ماهي قرمز است

از مردمكي پر از نمك

شورانه بخت بالا مي‌آيد

بالا بالا بالا بالا

* نوعي رقص محلي درهرمزگان

 

خط جاري لحظه‌ها

به رفتني از من در اين هراس شيرين نه

به آمدني از تو

در اين اتفاق شيرين مي‌آيد

از اينكه بيفتد اين اتفاق به راه زده‌ام

در راه به فكر اينكه كلمه‌اي از خور بردارم

درياي خسته را

كشان

كشان

كشانده‌ام

از ميان اين همه آدم‌هاي وارونه در كفش

كفش‌هاي وارونه در سر

تا مسجد بلال

- اگرچه سياه -

به شكل خلعتي از درخت

بر تن شاعر از راه رسيده بود

به سلام

كه وزيده بود از خلوت لب‌هاي سرخ

صدا جان گرفته بود

صدا هميشه بين آدم‌ها

كودك شيرين‌كار عجول است

تا به خنديدني مدام

پرده از تمام رازها بردارد

به زنگي از صدا

روي خط ممتد خيابان ايستاده‌اي

اين صداي توست

مي‌چرخد در اتومبيل

اين صداي خنده‌هاي توست

ميان موهاي آشفتة من

اين تكرار كلمات توست

هنوز روي خط جاري لحظه‌ها ايستاده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون