• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4045 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۱۷ اسفند

دكه

23‌ساله

ديپلم

محدوده قائم‌مقام

رسول از روزنامه‌خوان‌هاي حرفه‌‌اي‌ است كه فقط روزنامه ورزشي مي‌خواند. از كل‌كل‌هايي كه در روزهاي دربي با خريداران دارد، مي‌گويد و به روزنامه‌هاي ورزشي كه روي دكه دو، سه نسخه بيشتر ازشان باقي نمانده، اشاره مي‌كند و مي‌گويد: «روزنامه‌هاي فرداي بازي‌هاي مهم نمي‌مونن» از مشتري‌هاي ثابتي مي‌گويد كه هر روز مي‌آيند و همشهري و ايران مي‌خرند، چند نفر از اهالي محل هم هستند كه سفارش مي‌كنند يك نسخه آرمان و شرق و «اعتماد» براي‌شان كنار بگذارد، اما اين را هم مي‌گويد كه در چند سال اخير فروش روزنامه و مجله در حد 80 درصد كاهش داشته، نسخه‌ها همه برگشت مي‌خورند و مردم ترجيح مي‌دهند در تلگرام از اوضاع مطلع شوند.

 

25 ساله

فوق ديپلم عمران

محدوده صادقيه

محسن6 سال است كه وارد اين شغل شده، در محلات پارك‌وي و ميني‌‌سيتي هم دكه داشته و معتقد است در هر محله‌اي مردم سراغ روزنامه خاصي مي‌آيند. اصلا روزنامه نمي‌خواند اما گاهي اگر فرصت كند كتاب مي‌خواند. مي‌گويد كم پيش مي‌آيد كسي بيايد سراغ روزنامه خاصي را بگيرد، معمولا مردم تيترها را مي‌خوانند و از بين روزنامه‌ها يكي را انتخاب مي‌كنند. بعضي هم مشترك يك روزنامه خاص هستند و هر روز همان را مي‌خرند. ساعت 6 تا 8 صبح ساعت فروش روزنامه است اما باقي روز سيگار و آبميوه و... بيشتر خريدار دارد. در مورد ارايه روزنامه‌ها روي دكه هم مي‌گويد: «بيشتر از 50 عنوان روزنامه هر روز براي ما مي‌رسد اما تمام آنها روي دكه جا نمي‌شود، روزنامه‌هاي پرفروش را مي‌گذاريم باقي را مرجوع مي‌كنيم.»

29 ساله

ديپلم

محدوده صادقيه

سهراب از دوران نوجواني كار در دكه را شروع كرده است. «آراد جوان» و «موفقيت» مي‌خواند و گاهي هم مجله‌هايي مثل تجربه را ورق مي‌زند. مي‌گويد از زماني كه تلگرام آمده فروش روزنامه كم شده و مردم بيشتر خبرها را در تلگرام دنبال مي‌كنند. اما هنوز هم روزنامه‌ها مخاطب دارند: «روزنامه سازندگي از وقتي آمده غوغا كرده» اگر كسي يك روزنامه يا مجله خاص را بخرد او مجلات مشابه را هم معرفي مي‌كند: «بعضي مجله‌ها خيلي قيمت بالايي دارند، همه نمي‌توانند اين مجله‌ها را بخرند، يك يا دو نسخه شان فروش مي‌رود، بقيه را مرجوع مي‌كنيم.» اما مرجوع شدن تنها سرنوشت مجله‌ها نيست: «بعضي روزنامه‌ها در طول روز فقط دو تا سه نسخه‌شان فروش مي‌رود، بقيه را مرجوع مي‌كنيم.»

 

31 ساله

ديپلم

محدوده ستارخان

علي هر روز روزنامه ايران مي‌خواند البته اگر وقت داشته باشد روزنامه‌هاي ديگر را هم ورق مي‌زند و نگاهي به مجلات مي‌اندازد كه اگر كسي در مورد محتواي آنها سوالي داشت، بتواند راهنمايي كند، اما: «خيلي كم پيش مي‌آيد كسي از ما براي خريد مجله يا روزنامه مشورت بگيرد» علي در مورد وضعيت فروش نشريات در چند سال اخير مي‌گويد: «قبلا به اندازه فروش يك هفته آبميوه و بيسكويت، در يك روز روزنامه مي‌فروختيم، اما الان برعكس شده، روزنامه‌ها اكثرا مرجوع مي‌شوند. مجله‌ها هم مخاطب خودشان را دارند، اما خيلي كمتر از قبل سراغ مجله مي‌آيند.» علي چند سالي در خيابان وليعصر دكه داشت و مي‌گويد: «مشتري‌ها در هر منطقه فرق دارند، بعضي سياسي‌خوان هستند و بعضي مجله‌هاي خانوادگي مي‌خرند.»

 

37 ساله

ديپلم

محدوده ميدان وليعصر

ابراهيم شغل پدري‌اش را ادامه داده و از كودكي با فضاي دكه روزنامه‌فروشي آشناست. از روزهاي صف كشيدن مردم جلوي دكه‌ها خاطره دارد و مي‌گويد: «روزهايي كه قيمت كيهان 2 ريال بود، صف روزنامه‌خوان‌ها تا ميدان مي‌رسيد. حالا روزنامه‌ها 2 تا 3 نسخه در روز فروش مي‌روند.» با تمام اينها مشتري‌هايي دارد كه از او روزنامه خاصي را مي‌خواهند: «ما مشترك داريم كه آخر روز مي‌آيد چند عنوان روزنامه مي‌برد، چون مشتري ثابت است هر روز برايش روزنامه‌ها را كنار مي‌گذارم.» معتقد است مخاطب به تيترها نگاه مي‌كند و روزنامه مي‌خرد: «روزنامه سازندگي اين اواخر فروش خوبي داشت، مخصوصا شماره‌اي كه كاريكاتور روي جلد كار كرد.»

30 ساله

ديپلم

محدوده جمالزاده

اصغر 2 سال است كه وارد اين شغل شده و گاهي روزنامه‌هاي ورزشي را توي دكه ورق مي‌زند و خبرها را مي‌خواند. مشتري‌هاي ثابت دكه‌اش اهالي محل هستند كه آنها هم بيشتر خانم‌ها و آقايان مسن هستند كه سال‌هاست روزنامه مي‌خوانند و هنوز هم سراغ روزنامه ايران و همشهري را مي‌گيرند. اما دانشجوها از طريق همان فضاي مجازي اخبار را دنبال مي‌كنند و خيلي سراغ دكه و روزنامه نمي‌آيند. اصغر مي‌گويد: «وقت نداريم خيلي با مشتري‌ها ارتباط برقرار كنيم، فضاي دكه هم طوري نيست كه ما خيلي به مشتري نزديك باشيم و بخواهيم ارتباطي داشته باشيم، هر كس مجله و روزنامه‌اي كه مي‌خواهد برمي‌دارد و حساب مي‌كند و مي‌رود.»

 

26 ساله

فوق ديپلم

محدوده خيابان انقلاب

حسين، همشهري و خبر ورزشي را هر روز ورق مي‌زند و خودش را مخاطب پروپاقرص اين روزنامه‌ها مي‌داند. 15 سالي مي‌شود كه در دكه كار مي‌كند. مي‌گويد: «دانشجوها از اينجا رد مي‌شوند اما كسي روزنامه و مجله نمي‌خرد، بيشتر سيگار مي‌خرند و كاغذ و دفترچه، گاه هم روزنامه همشهري مي‌خرند كه از نيازمندي‌هايش كار پيدا كنند.» از روزهاي رونق دكه مي‌گويد و رخوت اين روزها: «يك زماني 150 نسخه همشهري در يك روز مي‌فروختيم، اما الان 50 نسخه به ما مي‌دهند، باز هم 10 نسخه مرجوع مي‌شوند. باقي روزنامه‌ها وضعيت‌شان بدتر است.» بعضي روزنامه‌ها را حتي روي دكه هم نمي‌گذارد چون مشتري ندارد و فضاي بقيه روزنامه‌ها اشغال مي‌كند و گاهي شهرداري به بهانه سدمعبر دكه را جريمه مي‌كند.

 

30 ساله

زير ديپلم

محدوده چهارراه وليعصر

قاسم كم‌حوصله است و همزمان كه سيگار برگ را در دست مشتري مي‌گذارد و در دفتر نسيه جلوي نامش حساب و كتابش را جمع مي‌زند، مي‌گويد: «فروش كه خيلي كم شده، وقتي تلگرام هست كه كسي روزنامه و مجله نمي‌خواند.» پدرش هم همين شغل را داشته و او به همين دليل وارد اين شغل شده است. روي پيشخوان دكه پر از بسته‌هاي كيك و بيسكويت است و روي زمين يك طرف مجله‌ها و يك طرف هم روزنامه‌ها را چيده، اشاره مي‌كند به روزنامه‌ها و مي‌گويد: «ما اينجا مي‌چينيم روزنامه‌ها را، هر كس هر روزنامه‌اي بخواهد برمي‌دارد، نيازي نيست ما چيزي به مردم معرفي كنيم.»

 

25ساله

فوق ديپلم

محدوده شهرآرا

حميد روزنامه‌هاي ورزشي را هر روز مطالعه مي‌كند و گاهي هم بعد از بازي‌ها كل كل‌هايي با مشتري‌ها براي برد و باخت تيم‌ها دارد، اما روزنامه‌هاي ديگر را خيلي مطالعه نمي‌كند. مي‌گويد: «گاهي بعضي مشتري‌ها سراغ روزنامه‌هاي اقتصادي را مي‌گيرند كه به آنها آگهي بدهند، سعي مي‌كنم مجله‌ها و روزنامه‌هاي پرمخاطب را معرفي كنم، يا بعضي براي تحقيق و مطالعه سراغ مجلات تخصصي را مي‌گيرند كه تا جايي كه شناخت داشته باشم، به آنها معرفي مي‌كنم. اما كم پيش مي‌آيد كسي از ما بخواهد روزنامه‌اي را معرفي كنيم.» حميد مي‌گويد: «فروش روزنامه‌ها بيشتر در ساعات صبح است، اما فروش خيلي كم شده، يك زماني از 20 نسخه همه فروش مي‌رفت و تا عصر تمام مي‌شد، حالا اما از 20 نسخه فقط 3-2 نسخه فروش مي‌رود.»

 

20ساله

دانشجو

محدوده خيابان وليعصر

سعيد اصلا وقت روزنامه خواندن ندارد. اما تا حدودي با مجلات و روزنامه‌ها و رويكرد و محتواي‌شان آشناست. مي‌گويد: «فروش نشريات بعد از رونق تلگرام نصف شده، بيشتر آقايان مسن مي‌آيند براي خريد روزنامه‌هايي كه سال‌هاست دنبال مي‌كنند. اينجا پياده‌راه فرهنگي است، اما دانشجوها يا سيگار و فندك مي‌خرند يا كاغذهايي كه براي جزوه‌نويسي و طراحي استفاده مي‌كنند. بيشتر مردمي كه در اين محدوده دفتر كار دارند يا ساكن هستند مي‌آيند سراغ روزنامه.» مي‌گويد روزنامه‌هاي ورزشي و مجلات سبك زندگي بيشتر از روزنامه‌ها و مجلاتي كه رويكرد سياسي دارند، فروش مي‌رود.

 

51ساله

زيرديپلم

محدوده خيابان انقلاب

كاظم به نسبت باقي همكارانش خوش برخورد و با حوصله است. مي‌گويد از كودكي وارد اين شغل شده و روزهاي رونق دكه‌ها را به خاطر دارد. با هركدام از مشتري‌ها به بهانه‌اي خوش و بش مي‌كند. گاهي سرمقاله‌هاي روزنامه همشهري را مي‌خواند اما خيلي كم پيش مي‌آيد وقت داشته باشد مجلات را ورق بزند. اما با موضوعيت و محتواي هر كدام از روزنامه‌ها و مجلات تا حدودي آشناست و مي‌تواند به مشتري‌ها براي انتخاب مجلات كمك كند. از روزهايي مي‌گويد كه 300 نسخه مجله خانواده مي‌فروخت و اين روزها تعداد فروش به 5 نسخه هم نمي‌رسد. با اينكه موقعيت دكه‌اش نزديك به دانشگاه است و به نوعي در پياده‌راه فرهنگي شهر قرار گرفته، مي‌گويد: «دانشجوها از اين كاغذ‌هايي كه جلوي دكه هست بيشتر مي‌خرند، كسي روزنامه و مجله نمي‌خرد.»

 

37 ساله

ديپلم

محدوده ميدان وليعصر

ابراهيم شغل پدري‌اش را ادامه داده و از كودكي با فضاي دكه روزنامه‌فروشي آشناست. از روزهاي صف كشيدن مردم جلوي دكه‌ها خاطره دارد و مي‌گويد: «روزهايي كه قيمت كيهان 2 ريال بود، صف روزنامه‌خوان‌ها تا ميدان مي‌رسيد. حالا روزنامه‌ها 2 تا 3 نسخه در روز فروش مي‌روند.» با تمام اينها مشتري‌هايي دارد كه از او روزنامه خاصي را مي‌خواهند: «ما مشترك داريم كه آخر روز مي‌آيد چند عنوان روزنامه مي‌برد، چون مشتري ثابت است هر روز برايش روزنامه‌ها را كنار مي‌گذارم.» معتقد است مخاطب به تيترها نگاه مي‌كند و روزنامه مي‌خرد: «روزنامه سازندگي اين اواخر فروش خوبي داشت، مخصوصا شماره‌اي كه كاريكاتور روي جلد كار كرد.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون