غلفت از فضاي عمومي فرودگاه امام خميني (ره)
نيوشا طبيبي
1- همه ما، از شنيدن نامهاي جعلي بر آب و خاك سرزمين مادري سخت برميآشوبيم و عصباني ميشويم، به وقت شنيدن سرود «اي ايران» به هيجان ميآييم و از ايراني بودن خود احساس سربلندي ميكنيم، به سخنان مردم ديگر كشورها درباره ايران حساس هستيم و به دقت آنها را ميكاويم و پاسخ ميدهيم؛ اين احساسات پاك ميهندوستانه البته كه در خور تحسين و مايه افتخار هستند، اما اين واكنشهاي عاطفي ما، آيا دردي را از وطن درمان ميكنند؟
شايد بتوان گفت كه ميهندوستي برخي از ما ايرانيان بيشتر در حوزه نظري و كلامي جا ميماند و در اقدامات عملي روزمره ما محلي ندارد. ميخواهم به عرض برسانم، كمتر پيش ميآيد كه منافع ملي و ميهني را بر منافع شخصي ترجيح بدهيم. بسياري از اعمال ساده روزمره از جلوههاي بسيار مهم ميهندوستي است كه گاه از شدت بديهي بودن از چشم پنهان ميمانند- يا شايد ما ترجيح ميدهيم به آنها توجهي نكنيم.
مثلا، خريدن كالاي ايراني به واقع وظيفه ميهن دوستانهاي است كه اگر جنبشي ميهني براي آن شكل بگيرد، تاثيري عميق بر اقتصاد ملي و آينده ايران خواهد داشت.
اما اين موضوع هم دو سويه دارد، يك سوي آن مصرفكنندهاي است كه بنا بر دلايل ملي و ميهني كالاي ايراني را بر كالاي مشابه خارجي ترجيح ميدهد و سوي ديگر ماجرا، توليدكننده ايراني است كه بايد بيتقلب و غش، حداكثر توان خود را براي توليد كالايي مرغوب و با كيفيت به كار گيرد و بداند كه دقت نظر در توليد محصولي با كيفيت و بادوام و به صرفه، عملي است وطن دوستانه و توليد كالاي بيكيفيت و تقلبي و سر هم كردن قطعات چيني وارداتي در داخل كشور به اسم توليد داخلي خيانت به كشور
و آينده ايران و اعتماد مردم است و بهانه به دست كساني ميدهد كه كالاي ايراني را فاقد كيفيت ميدانند.
در اين مقوله سخن بسيار ميتوان گفت، شك ندارم اگر با آن تاجر ايراني كه مُهر و سجاده چيني به كشور وارد كرده سخن از ميهندوستي بگوييد، خود را وطنخواه و ايران دوست ميداند اما به وقت كسب سود مادي، حاضر است حتي مُهر و سجاده كه اقلامي ايراني و اسلامي هستند را از دست بيگانگان بخرد و وارد كشور كند و كارگاههاي لابد كوچكي كه به توليد اين اقلام مشغول هستند را به زحمت و ركود و بيكاري بكشاند.
وعده ما در هر يادداشت، يادآوري گامهايي است كه هر يك از ما شهروندان وظيفه داريم براي پيشرفت و آباداني كشور و رفاه هموطنان خودبرداريم.
۲- فرودگاههاي بينالمللي نمايشگاه كشورها هستند، اولين مواجهه مسافر خارجي با كشورِ مقصد، فرودگاه است. در همان نظر اول نظم و آراستگي و زيبايي ميتواند تاثيري ژرف در قضاوت آنها داشته باشد. همه دولتها ميكوشند فرودگاه اصلي خود را به جلوهگاه توان مديريت و جذابيتهاي فرهنگي و سرمايهگذاري كشورشان تبديل كنند.
اين موضوع بسيار مهم اما، در فرودگاه بينالمللي امام خميني(ره) سخت مورد غفلت قرار گرفته است؛ گويي از همان اول كه افتتاح اين فرودگاه با سر و صداي زياد و مصاحبههاي مكرر وزير وقت آقاي خرم اطلاعرساني ميشد، قصد ساختن فرودگاهي متناسب با پايتخت جمهوري اسلامي ايران در نظر نبوده و فقط فرودگاه كوچكي با امكانات محدود ساختهاند. در اين فرودگاه - كه حتما كاركنان زحمتكش آن براي نظم و سامان و كارايياش به جان ميكوشند، موارد نازيبا و آزاردهنده بسياري در نظر ميآيد. از سنگهاي ارزانقيمت بد رنگ و بد كيفيت كه تمامي بدنه ترمينال با آنها پوشيده شده تا گرافيك محيط و بيسليقگي در نصب بنرهاي بدشكل و وارفته و وضعيت حمل مسافران از فرودگاه به تهران، چيزي را كه به چشم ميآورد نا بساماني و مديريت ناكارآمد و كند است. جلوي در خروجي تحويل بار و خروج مسافرين، عده زيادي مسافركشهاي شخصي ايستادهاند، برخي از آنها اندكي زبان انگليسي ميدانند و تخصص آنها شكار گردشگران است. آنها جلوي مسافران را ميگيرند و با ترفندهايي راضيشان ميكنند.
من خود رقم گزاف ۱۰۰ يورو كرايه تا هتل لاله تهران براي حمل زوج پير اروپايي را شنيدم. عده ديگري از آنها سر راه مسافران ايراني ميايستند و با آنها تا بيرون در همراه ميشوند و آنقدر اصرار ميكنند تا آنها را راضي كنند. در اين ميان، رانندگان تاكسيهاي فرودگاهي كه ساعتها معطل ماندهاند تا نوبتشان برسد، ماليات بر درآمد و حق عضويت به سازمان و شركت متبوعشان پرداخت ميكنند و تنها ممر درآمد و زندگيشان همان تاكسي است، شاهد به سرقت رفتن حق خود هستند. متاسفانه برخي از هموطنان، براي اندك تفاوت قيمت، مسافركشهاي بيتابلو و ناشناس را انتخاب ميكنند و ريسك همراه شدن با آنها را ميپذيرند و به خاطر اندكي تفاوت قيمت حق رانندگان سرويسهاي رسمي فرودگاه را ادا نميكنند.
حكايت فرودگاه امام خميني (ره) البته ادامه دارد…