ادامه از صفحه اول
نشست ستاد ملي زن و خانواده
البته در نشست ستاد ملي زن و خانواده اين موضوع در دستور كار قرار گرفت و با برشمردن قوانين گذشته معين شد كه اسناد بالادستي و برنامههاي ملي و جامع تصويب شده از غناي كافي برخوردارند و تقريبا تمام جوانب مساله ديده شده است، ولي با وجود تلاشي كه براي آموزشهاي مرتبط با خانواده صورت گرفته، هنوز اين حوزه تخصصي نتوانسته جايگاه مناسبي در آموزشهاي رسمي و غيررسمي كشور پيدا كند و به دلايل مختلف پاسخگوي نيازهاي جامعه نيست. اين مهم موجب شده است كه ستاد ملي زن و خانواده به تعريف برنامهاي پيشنهادي با رويكرد آموزشهاي عمومي در حوزه ازدواج با دايره ملي و با هدف تشكيل خانواده سالم بپردازد. البته بايد مراقب باشيم كه در دور تسلسل برنامهنويسي گرفتار نياييم.
اما بدون ترديد در كنار آموزش، حفظ حقوق زن به عنوان محور خانواده از اهميت بالايي برخوردار است؛ لذا بايد تاكيد كنيم كه تحقق «عدالت جنسيتي» ميتواند پايهگذار بسياري از تحولات براي اعتماد زنان به محيط پيرامون و تاثير بخشي مثبت در جامعه و خانواده باشد. اين رويكردي است كه بر برنامه ششم توسعه حاكم است و دولت متعهد شده تا پايان برنامه آن را محقق سازد. البته كه اقدام دولت براي برقراري عدالت جنسيتي و شايستهسالاري نيز بنابر اجراي ماده 31 قانون برنامه ششم توسعه در قدم اول با ابلاغ اختصاص سهم 30 درصدي به زنان در عرصه مديريتهاي اجرايي صورت گرفت و انتظار ميرود كه اين روند در دولت به صورت جديتري ادامه يابد اما نبايد توجه به اين مهم موجب شود تا از تعهدات ديگر غفلت كنيم و طراحي شاخصهاي عدالت جنسيتي با نگاهي دقيقتر ميتواند منجر به نگرشي همهجانبه به مفهوم عدالت جنسيتي باشد. اميدوارم كه نشست ستاد ملي زن و خانواده به صورت منظم با هدف تقويت و تحكيم نهاد مقدس خانواده و پاسداري از قداست آن و استوار ساختن روابط خانوادگي بر پايه حقوق و اخلاق اسلامي و حفظ و ارتقاي جايگاه زنان در تراز جمهوري اسلامي ايران تشكيل شود.
زنان راهشان را انتخاب كردند
در مورد فعاليتهاي مدني، اگرچه ايران از ديرباز شاهد وجود موسسات غيردولتي خيريه و مردم نهاد بوده، اما توجه ويژه به اين تشكلها در دهه هشتاد توانست ميداني جديد براي بهرهمندي جامعه از توانايي زنان باز كند. همچنين فضاي آزاد رسانهاي در دولتهاي اصلاحات و اعتدال به تقويت حضور زنان خبرنگار و طرح مسائل زنان كمك كرده و رشد احزاب همراه حضور زنان و احزابي با اهداف ارتقاي وضعيت زنان از پديدههاي اين دوره بوده است. حالا علاوه بر اينكه زنان اميدآفرين ما در عرصههاي علمي، هنري و ورزشي درخشيده و از مدالآوران جهاني به حساب ميآيند، موضوع بهرهمندي از توان مديريتي آنان نيز عملياتي شده و شاهد بيشترين حضورشان در مناصب سياسي هستيم. طي ماههاي گذشته 7 معاون وزير و 46 مديركل زن به اين عرصه اضافه شدهاند. البته اين رويكرد پس از دورهاي وقفه، در دولت يازدهم مورد توجه قرار گرفت و سبب شد تا شاهد بهكارگيري زنان فرماندار و بخشدار در استانها به پيشتازي سيستانوبلوچستان باشيم. فقط در سازمان حفاظت محيط زيست دولت يازدهم از نيروي دو معاون، دو مشاور و هشت مديركل زن برخوردار بوديم كه يكي از آنها مديركل حفاظت محيط زيست استان سيستان و بلوچستان بوده است. حالا زنان ايراني پرتوان و اميدوار به نقشآفريني موثر خود در خانواده و جامعه معتقدند و اين راهي است كه انتخاب كردهاند.