حق تلخ و زبان شيرين
اسماعيل عباسي
ويژهنامه دههزارمين شماره روزنامه اطلاعات را كه در سال 1338 منتشرشده، ورق ميزدم. به سلسله مطالبي درباره تهران قديم رسيدم. نوشتهها با نثري ساده، جذاب و همراه با كاريكاتورهايي شيرين و گويا از هنرمند پيشكسوت كاريكاتور، استاد جعفر تجارتچي آراسته شده بود. مخاطب در وهله اول با ديدن كاريكاتور جذب نوشته ميشود و آن را تا ته ميخواند. از زمان پيدايش كاريكاتور در ايران در اواخر سلسله قاجار يكي از بهترين و كاربرديترين استفاده از اين هنر جذاب درآميختن آن با نقد مسائل اجتماعي بوده است. تا سالهاي سال كه هنوز كاريكاتورهاي مفهومي يا بدون شرح در ايران رايج نشده بود، كاريكاتورهاي مطبوعاتي بهنوعي مكمل نوشتههاي نقد آميز بودند.
جامعه در گذر روزانه و بر اساس مشاهدات خود بهنقد مسائل اجتماعي روي ميآورد. اين نوع نگاه و ارزيابي، سريعترين و بيطرفانهترين نقد در حوزه مسائل اجتماعي است كه بايد در رسانههاي گروهي جايگاه خود را داشته باشد. با بررسي تاريخ مطبوعات ايران بهتناوب ميبينيم كه بهترين شيوه ارايه اينگونه نقدهاي روزمره و راهگشا، درآميختن آن با طنز تصويري يا كاريكاتور بوده و با استقبال وسيع نيز روبهرو شده است. سالهاي سال اين شعر زيبا و پرمحتوا زينتبخش صفحه اول نشريه توفيق بود:
چو حق تلخ است با شيرينزباني
حكايت سر كنم زانسان كه داني
بيش از صدسال از ورود كاريكاتور به ايران ميگذرد. نخستين كارتونيستهاي ايراني در زمره نقاشان قهوهخانهاي بودند كه به مدد تلاش و ذوق خودشان و بهرهگيري درست از نمونه آثار كارتونيستهاي خارجي بهويژه كاريكاتوريستهاي نشريه ملانصرالدين چاپ قفقاز، بهمرور توانستند به كاريكاتورهايي متناسب با حال و هوا و فرهنگ ايراني برسند. نخستين كاريكاتورهاي چاپشده در روزنامههاي آن زمان، تصويرهاي طنزآميزي بودند كه اغلب به همراه يا در كنار مطالب انتقادي به چاپ ميرسيدند. پس از آشنايي كارتونيستهاي ايراني با كارتونهاي مفهومي در نشريات خارجي، بهمرور اين نوع كارتون هم در ايران رواج پيدا كرد و كارتونها با توان بيان و مفهوم مستقل به جايگاه مستقلي هم رسيدند و درنتيجه در كنار كاريكاتورهاي مطبوعاتي با تاريخ مصرف، كارتونهاي مفهومي در نمايشگاهها و گالري هنري هم در معرض ديد و ارزيابي علاقهمندان به اين هنر قرار گرفتند. اما هنوز و همچنان بيشتر آثار كارتونيستها در نشريات و رسانههاي گوناگون چاپ ميشوند و مخاطبان خود را در همين عرصهها مييابند. اما كاريكاتور و كارتون در نشريات و رسانههاي ما كاربردهاي گوناگوني داشتهاند و امروز بخشي از آنها به بوته فراموشي سپرده شدهاند.
يكي از رايجترين كاربردهاي كارتون در رسانههاي ايران از زمان ورود اين هنر به كشور ما، تصويرهاي طنزآميزي بودهاند كه بهمثابه مكمل مطالب انتقادي در مطبوعات چاپ ميشد. اينگونه تصويرهاي موجز و جذاب با استقبال مردم هم روبهرو بودهاند.
در حال حاضر كاربرد كاريكاتور در مطبوعات رسانههاي ايران منحصر به قابهاي ثابتي شده است كه كارتونهاي بدون شرح يا مفهومي را بازتاب ميدهند. افزوده شدن برخي صفحات طنز همراه با كارتون در تعدادي از روزنامهها را بايد به فال نيك گرفت و آن را از نقاط قوت توجه به طنز و كاريكاتور كارتونهاي مطبوعاتي بهحساب آورد اما آنچه در اين نوشته مدنظر است، خردهكاريكاتورهاي فيالبداههاي است كه با مطالعه سريع يك نوشته انتقادي به ذهن هنرمند كاريكاتوريست ميرسد و اثري را كه او ميآفريند، ضمن برخورداري از ارزش مستقل خود، به عنوان تصوير مكمل، جذابيت و شيريني جالبي به تلخترين انتقادات ميبخشد و آنها را براي مخاطب پذيرندهتر ميكند. اين نوع پديدآوردن سريع تصويرهاي طنزآميز كه به سياليت ذهن هنرمند كارتونيست نيز كمك شاياني ميكند در بسياري از مطبوعات جهان بهويژه روزنامههاي تركيه و اروپا مرسوم است. تجربههايي از اين دست در روزنامههاي ايران با اقبال مردم روبهرو بوده و طرفداران زيادي داشته و براي كارشناسان مسائل اجتماعي در جهت گشودن گرههاي اجتماعي، روشنگر و راهگشا بودهاند. از ياد نبريم كه مضامين شيرين و درعينحال برخوردار از تندترين نقدهاي اجتماعي را كه پس از گذشت چند دهه، امروز، مردم از نشريه قديمي و پرطرفدار توفيق و گاهي هم از گلآقا، نقل ميكنند دربرگيرنده متنهاي ناب انتقادي همراه با چاشني طنز تصويري و كاريكاتور بوده است. بر گردانندگان مطبوعات و رسانههاست كه با داير كردن صفحهاي براي پيشنهادها و انتقادات آزاد به مردم مجال بدهند تا با زباني ساده و مستمر بهنقد مسائل روز بپردازند و اين فرصت را نيز براي كاريكاتوريستها فراهم كنند كه نقدها را با هنر جذاب و پرطرفدار كاريكاتور درآميزند. اين شيوه بهينه، چراغ روشني فراراه دستگاههاي مسوول و كارشناسان براي رفع كاستيها و پاسخگويي به مطالبات برحق جامعه خواهد بود.