• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4057 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۱۶ فروردين

در واكاوي راز جاودانگي

فيلسوف در بستر مرگ

محسن آزموده

 

 

محاوره فايدون، يكي از مهم‌ترين نوشته‌هاي افلاطون است كه در آن، واپسين روز زندگي سقراط و مرگش به واسطه نوشيدن جام شوكران روايت مي‌شود. در اين رساله، فايدون، راوي ماجرا، با دقت آخرين گفتار و كردار سقراط با نزديك‌ترين دوستان و يارانش را شرح مي‌دهد. جالب است كه در اين محفل اندوهبار، نويسنده اين متن يعني افلاطون، بزرگ‌ترين شاگرد سقراط، به دليل بيماري حضور ندارد و توضيحي هم درباره غيابش ارايه نمي‌شود. فضاي اين محفل شگفت‌انگيز است؛ بعد از صحنه‌پردازي‌هاي اوليه و شرح ناله و افغان كسانتيپ، همسر مشهور سقراط، مثل هميشه بحثي فلسفي در مي‌گيرد؛ اين‌بار درباره مرگ و جاودانگي. به نظر مي‌رسد سقراط، استاد گفت‌وگوهايي از اين دست، با آنكه مي‌داند كه ساعاتي بعد مي‌ميرد (بعدا معلوم مي‌شود به همين دليل) شاد و سرخوش‌تر از هميشه است، فايدون در اين باره مي‌گويد: «سقراط چنان بي‌باك و مشتاق به پيشواز مرگ مي‌شتافت كه از هرچه مي‎گفت و مي‌كرد شادي و خرسندي مي‌باريد» (ترجمه محمدحسن لطفي). اما شاگردان اندوهناك هستند: «نشاطي كه همواره بحث‌هاي فلسفي سقراط در ما برمي‌انگيخت، آن روز دست نمي‌داد، چه هرگاه مي‌انديشيدم كه او به زودي از ميان ما خواهد رفت غم و شادي در درونم به هم مي‌آميخت و گاه مي‌خنديدم و گاه مي‌گريستم و ديگران نيز همين حال را داشتند» (همان ترجمه). در ادامه گفت‌وگويي داغ و پرحرارت در مي‌گيرد و سقراط مي‌كوشد با دلايل عقلي ثابت كند كه جاودانه است و مرگ مقدمه‌اي است براي زندگي بهتر.

نزديك به 2400 سال پس از اين ماجرا (در سال 1978)، جان پري، استاد بازنشسته فلسفه در دانشگاه استنفورد، محاوره‌اي نوشته به همان سبك و سياق محاوره فايدون؛ گزارشي از گفت‌وگوهاي گرچن وايروب، معلم فلسفه و دو نفر از دوستانش: سم ميلر كشيش و يك دوست قديمي و ديو كوئن دانشجوي سابق وايروب. «گفت‌وگوها در سه شب در اتاق خواب وايروب در بيمارستان انجام شده، پيش از مرگ او بر اثر جراحات وارده در تصادف موتوسيكلت». اينجا هم خانم وايروب، فلسفه‌دان ماجرا، آگاه است كه «يك يا نهايتا دو روز ديگر» زنده است و طبيعتا بحثي در مي‌گيرد درباره امكان يا عدم امكان جاودانگي و در پي آن درباره هويت شخصي. اما در قصه‌اي كه اين استاد فلسفه ذهن روايت مي‌كند، خبري از آن صحنه‌پردازي‌هاي افلاطوني نيست و احساسات و عواطف شخصيت‌ها در لحن بيان آنها و عبارات و جملاتي كه به هم مي‌گويند، مشخص مي‌شود. تفاوت مهم‌تر آن است كه در كتاب كوچك پري، اين مخاطبان استاد فلسفه هستند كه قرار است با دفاع از جاودانگي، تسلايي براي فرد محتضر فراهم آورند، اما اين استاد فلسفه، به دور از هرگونه خويشتن‌فريبي مي‌كوشد يك به يك دلايل و براهين آنها را پنبه كند و نشان بدهد كه چرا ادعاهاي‌شان به لحاظ فلسفي و عقلي، رضايتبخش نيست.

حاصل كار، گفت‌وگوهايي تامل‌برانگيز و جان‌دار شده كه با وجود بهره‌گرفتن از انديشه‌هاي فلاسفه‌اي چون جان لاك و برنارد ويليامز، به هيچ عنوان متني خسته‌كننده و نيازمند به آگاهي‌هاي پيشيني درباره فلسفه نيست و «سال‌هاست در بسياري از دانشگاه‌هاي انگليسي‌زبان به عنوان يكي از متون نخستين درس فلسفه- براي مخاطباني كه قبلا هرگز فلسفه نخوانده‌اند- تدريس مي‌شود». اين توصيف البته به آن معنا نيست كه با كتابي ساده و روان مواجه هستيم، بلكه فهم دقيق كتاب مستلزم دقت و تامل و بازخواني است؛ چنان كه ديويد روزنتال، فيلسوف معاصر امريكايي، درباره آن نوشته است: «محاوره عالي مبحثي را، بدون قرباني كردن دقت و جامعيت آكادميك، دسترس‌پذير مي‌كند. فيلسوفان حرفه‌اي احاطه‌ اين اثر بر موضوعات و نيز عمق استدلال را تحسين مي‌كنند و دانشجويان درمي‌يابند كه علاقه و تخيل‌شان را برمي‌انگيزد».

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون