هرچه بود و نبود
گذشت و ميگذرد
محسن وزيريمقدم
سه ماه است در رم از نفستنگي زجر ميبرم و در تنهايي زندگي را ميگذرانم. امروز ناگهاني در تنهايي من ترقهاي تركيد. از تهران به من خبر دادند كه يكي از شاگردان خوب من كه زماني واقعا شاگردي دوستداشتني بود، بدرود حيات گفته. مانند بمبي در سرم منفجر شد. نميدانم چه بايد گفت، فقط ميتوانم از دور به مريم، همسر دوستداشتني او و دوست خوب دوران جواني ما تسليت بگويم و به او بگويم هر چه بود و نبود گذشت و ميگذرد. همسرتان زحمات خود را كشيد و به جايي كه بايد برسد، رسيد و لابد به بهترين وجه هم از او ياد خواهد شد. به فرزندان شما نيز تسليت ميگويم به ياد آن روزي كه همه با هم به اروپا رفته بوديم و به شما موزهها و نمايشگاهها را نشان ميدادم. همهتان را به خدا ميسپارم و آرزو دارم هميشه برايتان سلامتي وجود داشته باشد. زنده باد جعفري.