• ۱۴۰۳ سه شنبه ۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4090 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت

توصيه‌هاي حسيني‌دانا، يكي از اساتيد ارتباطات دانشگاه آزاد

سرنخ خوب به دانشجويان بدهيم راه خوبي مي‌يابند

حميدرضا خالدي

 

 

آيا مي‌توان بين رخوت مطبوعات و عملكرد دانشگاه‌ها رابطه‌اي يافت؟ در شرايطي كه سرفصل‌هاي آموزشي در ايران در رشته روزنامه‌نگاري مربوط به دهه 70 ميلادي است آيا باز هم مي‌توان اميد داشت كه فارغ‌التحصيلان با شرايط كنوني بتوانند كار خلاقانه‌اي توليد كنند تا روزنامه يا رسانه مكتوب بتواند با رسانه‌هاي نوظهوري چون تلگرام و توييتر و فضاي مجازي رقابت كنند؟ براي يافتن پاسخ اين پرسش‌ها با «حميدرضا حسيني‌دانا» فارغ‌التحصيل دكتراي ارتباطات و عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي به گفت‌وگو نشستيم. او مي‌گويد: يكي از وظايف اساتيد و مديران گروه‌ها، پژوهشگران برتر اين است كه آخرين يافته‌ها يا يافته‌هاي داراي نقاط عطف اين عرصه را به ديگران هم بشناسانند. اين استاد دانشگاه معتقد است دانشجويان حس و انرژي خوبي دارند و درصورتي كه خوب هدايت شوند، مي‌توانند خلاقانه عمل كنند.

 

آيا قبول داريد كه رفرنس‌هاي دانشگاهي ما در رشته‌هاي روزنامه‌نگاري، رسانه و روابط عمومي متعلق به دهه 70 ميلادي است؟ آيا اين دروس مي‌توانند نيازهاي دانشجويان امروز اين رشته‌ها را برآورده كنند و خبرنگاراني خبره تربيت كنند تا از خلاقيت لازم برخوردار باشند؟

بين رفرنس‌ها و سرفصل‌ها بايد تفاوت قائل شد. طبيعي است كه بعضي از درس‌ها مباني هستند آن درس‌هايي كه مباني هستند به نوعي تاريخچه و مرجع ادبيات اوليه براي توليد آن دانش يا علم هستند كه قاعدتا اينها تاريخ‌شان براي زمان آغاز رشته يا تحولات آغازين رشته است. براي مثال «مارشال مك‌لوهان» استاد مركز مطالعات رسانه‌اي تورنتو، و مطرح‌كننده مفهوم «دهكده جهاني» كه نظريه طبقه‌بندي رسانه‌ها به سرد و گرم از كارهاي اوست يا به تلويزيون صفت «غول خجالتي» و به راديو صفت «طبل قبيله‌اي» داد را چگونه مي‌توان در تدريس رسانه و ارتباطات محاسبه‌اش كرد؟ در دوره‌اي كه مك‌لوهان بحث‌هايش خيلي به روز بوده نظريات او را آورده‌اند و تبيين و آن را تبديل به كتاب كرده‌اند. از اين دسته كتاب‌ها گريزي نداريم. اما اينكه نياز امروز ما را برطرف مي‌كند؟ نه، شما هر لحظه در دنيا شاهديد كه چقدر كتاب و مقاله مطلب جديد توليد مي‌شود. ميليون‌ها صفحه جديد در دنيا در هر حوزه تخصصي هر روز توليد مي‌شود و مطلب جديد مي‌آيد. قاعدتا كسي كه مي‌خواهد متخصص اين حوزه باشد بايد حداقل در آن فيلد كاري يا گرايش علمي خاصي كه براي خودش انتخاب كرده است به روز باشد و اين مطالب را بگيرد.

در دنياي پرشتاب امروز چه ارتباطي بايد بين سرفصل‌هاي آموزشي، رفرنس‌هاي دانشگاهي و فعاليت دانشجويان باشد؟

يكي از وظايف اساتيد و مديران گروه‌ها و پژوهشگران برتر اين است كه آخرين يافته‌ها يا يافته‌هاي داراي نقاط عطف اين عرصه را به ديگران هم بشناسانند. اين خيلي اهميت دارد. ما بعضا مي‌بينيم كسي كه يك منبع خوب و رفرنسي پيدا مي‌كند يا جايي پيدا مي‌كند كه آنجا زايش علمي اتفاق مي‌افتد، به همديگر معرفي‌اش نمي‌كنيم يا عادت نكرديم اين كار را بكنيم. يا فكر مي‌كنيم اگر معرفي كنيم ديگران مطلع مي‌شوند ما منابع‌مان را ازدست مي‌دهيم. به نظر من بايد يكي از عادت‌هاي ما اين باشد كه به همديگر معرفي كنيم و بگوييم بچه‌ها من يك نكته اينجا پيدا كردم برويد ببينيد يا دوست عزيزم فلان جا اگر مطلب بخواهيد اين مطالب را دارد و من آن را نگاه كردم شما ديگر در اين وقت كم و دنياي پرشتاب از نو جست‌وجو نكنيد. اگر ديگران هم اين كار را براي ما كنند همه با هم پيشرفت مي‌كنيم. حداقل آدرس رفرنس‌ها و آدرس محتوايي كه مورد نياز در اين حوزه است را مي‌توانيم با هم به اشتراك بگذاريم.

به طور مشخص پرسش ما اين است كه آنچه در دانشگاه مي‌گذرد در عمل و در حين روزنامه‌نگاري نتوانسته موجب آن شود كه مطبوعات با رسانه‌هاي نوظهور رقابت كنند؛ به عبارت ديگر نتوانسته‌ايم مطبوعات را امروز به‌روز كنيم تا محصول مناسب خود را عرضه كند.

در مورد شيوه‌هاي نو و روزنامه‌نگاري جديد، تحليل و داده بسيار است. وقتي با دانشجويان كار مي‌كنيم مي‌بينيم كه فقط كافي است دانشجويان را به درستي هدايت كنيم، آنها آنقدر خود انرژي دارند و خوب كار مي‌كنند كه بهترين‌ها را مي‌يابند و آنها را تحليل مي‌كنند. مثلا در مديريت بحران و سوشا‌ل‌مديا يا سوشال‌نت‌ورك‌ها به شكل‌هاي مختلف تجربياتي از آنها گرفته، تحليل شده و به صورت دستورالعمل درآمده است. مثال ديگري كه مي‌توانم بزنم در نحوه هدايت افكار عمومي، تبديل رفتارهاي اعتراضي به رفتارهاي مشاركت جويانه، استفاده از قابليت‌هاي اين ابزارهاي مختلف، كمپين‌سازي، در حوزه توليد داخل، مصرف توليد ملي يا مصرف توليد داخلي كار رسانه‌ها و روابط عمومي در كشورهايي مثل هند يا امريكا به صورت مقايسه‌اي خوب انجام شده است.

الان جايگاه علمي دانشجويان اين رشته را چگونه ارزيابي مي‌كنيد به عبارتي چقدر غني هستند؟ رسانه‌هاي ما چطور مي‌توانند با بخش‌هاي دانشگاهي ارتباط داشته باشند و با چه شيوه و محورهايي...؟

تعداد دانشجوياني كه مي‌گوييد غني باشند، كم است. برخلاف اينكه همه زحمت مي‌كشند، همه تلاش مي‌كنند. من خيلي كم و به ندرت مي‌بينم دانشجوياني در مقطع دكتري يا ارشد كم‌كاري بكنند و نخواهند درس بخوانند. ولي اينكه چقدر غني هستند، بستگي به خودشان دارد. مثلا در پايان نامه‌هايي كه پارسال در مقطع دكتري توفيق داشتم در جلسات دفاع باشم شايد از يك تعداد 15-10 دفاعي كه داشتيم، شايد 3-2 تا واقعا به دلم نشست. اين حداقل براي خود من مطالبي براي يادگيري داشت. اين وظيفه ما اساتيد است كه دانشجويان را هدايت كنيم به آن حوزه‌اي كه نياز است و نيازهاي جامعه مطرح است، هدايت كنيم. اما اينكه چگونه بين رسانه و دانشگاه‌هايي كه ارتباطات و روزنامه‌نگاري تدريس مي‌كنند ارتباط ايجاد كنيم تا هم‌افزايي داشته باشند نكته‌اي است كه بايد به صورت مصداقي و عملگرايانه به آن بپردازيم. اگر رسانه‌ها از ما بخواهند مي‌توانيم پژوهش مشترك تعريف كنيم. ما اعتقاد داريم يكي از ماموريت‌هاي اصلي دانشگاه و حوزه‌هاي آموزشي و پژوهشي توليد راهكار است. آن سازمان، بهره‌بردار و آن مسوول مربوطه، آن كسي كه برنامه‌ريزي مي‌كند، اگر اين راهكارها در اختيارش قرار بگيرد، با نگاه و دست بازتري و با حق انتخاب بيشتري مي‌تواند برنامه‌هايي را بچيند. علاوه بر آن اقداماتي كه انجام مي‌شود، ما مي‌توانيم در دانشگاه تحليل كنيم، عملكردها را ببينيم، نظرات‌مان را هم بگوييم و يك گفتمان سازنده بين دانشگاه و آن حوزه تخصصي برقرار شود. اين باعث زايش و پويايي و توفيق بيشتر در حوزه تخصصي مي‌شود.

فكر نمي‌كنيد دانشكده‌هاي خبر ما بيشتر فانتزي شده باشند؟ فكر نمي‌كنيد رسانه‌هاي ما نيازمند تربيت دانشجوياني هستند كه با شيوه‌اي نو آموزش ديده باشند و با روزنامه‌نگاري جديد كه بيشتر تحليل است تا خبر، آشنا باشند؟

نه. اتفاقا اين نگاهي كه ما از چه منابعي استفاده كنيم و حالا بياييم آن منابع را به‌روز كنيم از اين رو با آن خيلي موافق نيستم كه معتقدم بايد همه منابع را بخوانيم و منابع خوب را استفاده كنيم. مطلع باشيم ديگران چه كار كردند و مطلع باشيم فيلد تخصصي حوزه ما تا كجا پيش رفته است شايد كارهايي كه انجام شده است شبيه كارهاي ما است يا شايد ما در عرض يا طول آنها هستيم به هر جهت اطلاع پيدا كردن خيلي خوب است ولي مهم‌ترين چيز اين است كه شما هم توليد داشته باشيد اينكه اين نگاه باشد كه ما هم توليد بكنيم در اختيار بگذاريم و از آن جنبه‌هاي قالبي كه در انتهاي پايان‌نامه است مقاله‌اي باشد يا براي ارتقاي استاد يك مقاله در اختيار قرار بدهند يا انتشار دهند از اين فراتر رويم و ما رفرنس ديگران شويم چه در داخل و چه در خارج چون كه بسياري از قوانين و مقررات داخلي ما در حوزه علمي و فرهنگي و آموزشي بر مرجعيت علمي تاكيد مي‌كند چه در دانشگاه، چه در انجمن‌هاي علمي و موسساتي كه پژوهشي و مرتبط به اين حوزه‌ها هستند همه را وزارت علوم تاكيد مي‌كند مرجعيت علمي داشته باشند اين نه فقط براي ايران همه كشورها دنبال اين هستند پس به نوعي ما پسيو فكر كنيم من فكر مي‌كنم كه بايد اكتيو نگاه كنيم و خودمان توليدكننده باشيم تا يكي از منابعي كه به آن مراجعه مي‌شود چه در ايران و چه در خارج از ايران خود محققين و مولفين ايراني باشند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون