نقيضهنويسي، يكي از راههاي طنزآفريني است. در نگاه اول، نقيضهنويسي خيلي ساده به نظر ميرسد؛ چنانكه بسياري از طنزنويسان كمتجربه، چند نقيضه در آثارشان دارند. از رايجترين شيوههاي نقيضهنويسي در نثر، تذكره نوشتن است. در هر نشريه و جشنوارهاي كه نشاني از طنز باشد، حتما چند تذكره طنز هم خواهيد ديد.
مبتكر تذكره طنز در روزگار ما، ابوالفضل زرويي نصرآباد است كه از سرآمدن طنز امروز است. آثار موفق او مانند هر شيوه موفق و ابتكاري ديگر، دستمايه تقليد و طبعآزماييهاي فراوان شده است كه البته هيچكدام، به پايه و مايه تذكرههاي ظريف و رندانه او نيستند.
«تذكرهالمقامات» را ميتوانيد در مجموعه آثار ايشان بخوانيد.
درباره نقيضهنويسي نيز كتابي ارزشمند از مهدي اخوان ثالث در دسترس است به نام «نقيضه و نقيضهسازان.»
اما در اينجا ميخواهيم با مرور چند شعر نقيضه از ابوالفضل زرويي نصرآباد، فوت و فن نقيضهنويسي را از روي دست بزرگان طنز بياموزيم. اين شعرها همگي از كتاب «رفوزهها» نقل ميشود. اين كتاب مجموعهشعر طنز است و انتشارات نيستان آن را منتشركرده است.
1- رعايت همساني وزن و قالب و ديگر ويژگيهاي ظاهري اثر اصلي در نقيضه، به نحوي كه با خواندن آن، اثر اصلي در ذهن تداعي شود:
«طريقتشناسي به ظاهر جهول
ز ديوان طلب كرد اذن دخول
نگهبان كابينه چون گل شكفت
ببردش به ديوان و خنديد و گفت
كه اين بُلعجب مرد سرگشتهاي است
ز حيثِ تعقل، دمرگشتهاي است»
ميبينيد كه خواندنِ همين چند بيت، بلافاصله بوستان سعدي را به ياد ميآورد.
2- اشاراتي به برخي تعابير و تركيبها و تضمين سطرهاي اثر اصلي در نقيضه، موجب تداعيهاي طنزآميز ميشود:
«بود در اقصاي جابلقا كسي
بود سن و سال او نزديك سي
مبتلا چون ما به دردي لاعلاج
داشت در سر، آرزوي ازدواج
از تكاپو گوي توفيقي نبُرد
عاقبت هم طفلكي ناكام مُرد
بي عروسي بيپلو، بي «ريم، دارام»
(پس سخن كوتاه بايد، والسلام)»
اگر منتظر نشستهايد كه بگويم اين مصرع آخر از نينامه مثنوي معنوي است و مثنوي معنوي از مولوي است و مثنوي شش دفتر است و نينامه ابيات آغاز دفتر اول است، خواندن اين مطلب را رها كنيد و برويد چهارتا كتاب درست و حسابي بخوانيد بعد هوس طنزنويسي و نقيضهنويسي كنيد. چون معلوم است از آن خوشخيالاني هستيد كه تصور ميكنند با چندتا (همي آيد) و (رفتندي) لابد نثر كهن نوشتهاند، نقيضه پرداختهاند و برگهاي زرّيني به تاريخ ادب طنز افزودهاند!
3- رعايت ويژگيهاي سبكي اثر اصلي در نقيضهسازي. لابد ميپرسيد ويژگيهاي سبكي چيست؟ بفرماييد، اين هم توضيح مختصر اما غير مفيد، به قول قدما ايجازِ مُخِلِّ معنا:
«ويژگيهاي سبكي يعني ويژگيهاي زباني (اعم از واجي، واژگاني، صرفي، نحوي)، بلاغي و محتوايي.»
نگران نباشيد؛ اين توضيح مختصر را در يادداشت بعدي مفصل توضيح ميدهم.
حالا اين چند بيت را هم بخوانيد و تا يادداشت بعدي فكر كنيد كه اين ابيات، نقيضه شعر كدام شاعر است.
«خلق گفتند كه از جام، دو خط باقي ماند
ياوه گفتند، قدح، خالي با ساقي ماند
هفت منهل نكند سيراب اين قافله را
رو به كمحوصلگان وانه اين قافله را
شُربْ تصفيق است، ما صحرا، ساغر خالي
از سه خُم، يك خُم خشكيده، دوديگر خالي
بار بربنديد، اين خشكي پايان دارد
راه، صعب است، بيابان، هان، ثُعبان دارد.»