نياز به گفتمان جديد داريم
علي صوفي
نسبت امروز جريان اصلاحات با جامعه نسبت به گذشته دستخوش تغيير شده است. شرايط اجتماعي، سياسي، بينالمللي و اقتصادي امروز اصلاحطلبان حتي با سال 96 هم قابل قياس نيست؛ چه رسد به سال 92. در سال 92 مردم در فضاي امنيتي سختي به سر ميبردند و امكان تحرك سياسي از آنان گرفته شده بود. شرايط ايجاب ميكرد كه اصلاحطلبان اين فضا را باز كنند. انتخابات سال 92 بهانهاي بود تا اصلاحطلبان به صحنه سياسي كشور بازگردند. در اين انتخابات ما ميتوانستيم كانديداهايي داشته باشيم كه از فيلتر شوراي نگهبان عبور كنند تا اندكي از فضاي امنيتي كشور كاسته شود. مردم از اصلاحطلبان انتظار داشتند كه تجربيات تلخ گذشته را پشت سر بگذارند و كانديداي واحدي را معرفي كنند. با وجود اينكه اصلاحطلبان فرصت نكردند كانديداهاي حداكثري خود را به صحنه بياورند، مردم در انتخابات شركت كردند. در سال 94 مردم با راي خود تلاش كردند، مجلس را از تندروها بگيرند و اصلاحطلبان باز هم با ليست حداقلي در تهران پيروزي شدند. در انتخابات 96 با وجود فضاسازيهايي كه احتمال ردصلاحيت روحاني را شايع كرده بودند، مردم به صحنه آمدند و اجازه ندادند جريان رقيب پيروز شود تا نتيجه انتخابات به نفع آقاي روحاني رقم بخورد. با اين توضيح از سال 92 تا 96 روال ثابت اجتماعي را شاهد بوديم اما بعد از انتخابات رياستجمهوري دوازدهم به خاطر پشت كردن به وعدههاي انتخاباتي و بستن كابينهاي دور از انتظار با ياس جامعه مواجه شديم و شرايط اقتصادي هم روز به روز بدتر شد. امريكا از برجام خارج شد و يكي از مهمترين پشتوانههاي رييسجمهور يعني برجام هم از دست رفت. بازار ارز آشفته شد و مردم اعتراضاتي در شهرهاي مختلف انجام دادند. اعتراضات نشان داد كه جامعه از جريانهاي سياسي عبور كرده است. اينگونه نبود كه از جريان اصولگرا به جريان اصلاحطلب جذب شود. شعارها و حرفهاي مردم نشان داد كه اين اعتراض از جنس ديگري است و حتي به اعتراضات سال 88 هم شباهتي ندارد. اينها موجي از مردمي هستند كه از شدت ياس به خشم آمدهاند. مسلم است كه امروز اصلاحطلبان بايد به خود بيايند و تدبيري بينديشند. آنها ديگر به حرف كسي گوش نميكنند. عملكرد شوراي عالي سياستگذاري در جريان انتخابات شوراها به اختلافات دروني شوراي عالي سياستگذاري دامن زد. همه اينها مزيد بر علت شد. اصلاحطلبان به اين فكر افتادند كه با گفتمان رايج شان ديگر نميتوانند مردم را به صحنه بياورند.
گفتمان يك جريان سياسي بايد از دل احساس مردم بيرون بيايد و تبيين همين احساس باشد. مردم در اين صورت به گفتماني رو ميآورند. مسلم است كه احساس و رفتارهاي جديد مردم ضرورت تعريف گفتمان جديدي را ميآفريند. اصلاحطلبان با ساختار قبلي نميتوانند نياز مردم را تامين كنند. اين گفتمان بايد بر شفافيت و تبيين نيازهاي مردم مبتني باشد. احساس ناكارآمدي و و نااميدي از بدعهديهاي پي در پي باعث رويگرداني شده است. اصلاحطلبي بهشدت نياز به تحول دارد. تاكنون ايدههاي جديدي در اين راستا داده شده اما لزوما راهكار خوبي نيستند.
پارلمان اصلاحات فقط يك ايده است و حتي يك پروپوزال و طرح هم نيست. شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات فقط ايده را تصويب كرده است. پارلمان اصلاحات تنها در شرايطي ميتواند شكل گيرد كه احزاب فراگير در كشور وجود داشته باشند. آن وقت است كه ميتوان انتظار داشت كه از هر حوزه انتخابيه و تقسيمات كشوري نمايندگاني در اين پارلمان حضور پيدا كنندو رقابتهايي بين احزاب شكل گيرد. هسته سخت اصلاحات هم كه آقاي حجاريان مطرح كرده با تجربهاي كه از شوراي عالي سياستگذاري داريم نگراني افزودن به فيلترها را افزايش ميدهد و ممكن است مانع فعاليت اصلاحطلبان باشد. تضميني نيست كه هسته سخت اصلاحات به شوراي نگهبان ديگري براي اصلاحطلبان تبديل نشود.
فعال سياسي اصلاحطلب