صداي مخالف
تلگرام براي دولت مساله ناموسي است
روزنامه كيهان در قالب يك گزارش به مساله فيلترينگ تلگرام پرداخته و وزير ارتباطات را در عدم حمايت از پيامرسانهاي داخلي مقصر اعلام ميكند. اين گزارش كه در آن مصاحبه مفصلي با يك كارشناس آيتي نيز وجود دارد معتقد است كه «هاتگرام و تلگرام طلايي» منابع مالي «نامشخصي» دارند و اساسا كار اصلي آنها «فيلترشكني» براي تلگرام است. كيهان موضوع تلگرام را براي دولت يك مساله ناموسي دانسته مينويسد: «دولت همواره تب بالايي در جانبداري از تلگرام داشته است. اين روند هنوز هم با پشتيباني زيرساختي از هاتگرام و تلگرام طلايي يا همان پوستههاي غيرقانوني كه فيلترشكن تلگرام است، ادامه دارد. گويا تلگرام براي دولت به يك مساله ناموسي تبديل شده است!»
اين گزارش با طرح سوالهايي معتقد است حمايت از تلگرام با اهداف سياسي انجام ميشود: «آيا چتر حمايت دولت روي تلگرام و هاتگرام و تلگرام طلايي ابزار پيشبرد اهداف سياسي قرار گرفته است؟» مقاطع مختلف فعاليت اين پيامرسان، پيش از فيلترينگ و پس از آن، سنگ محك جدي براي آزمودنِ اهتمام دولت به توان داخلي نبوده است؟ اولويت دولت منافع ملي و پيشرفت كشور است يا مصالح حزبي؟ دود حساسيت خاص دولت روي تلگرام جز در چشم منافع ملي و مصالح كشور ميرود؟ در مدتي كه تلگرام فيلتر شد پيامرسانهاي داخلي رونق گرفتند تا جايي كه تعداد اعضاي آنها به بيش از 10 ميليون نفر هم رسيد اما رويه غلط دولت، فعاليت آنها را تحتالشعاع قرار داد. دولت تا كي ميخواهد اجازه تاختن به اسب سركش تلگرام بدهد؟ و بالاخره يك سوال ساده؛ چرا امريكاييها اينقدر نگران ادامه فعاليت بدون محدوديت و نظارت تلگرام در ايران هستند و ميخواهند به هر قيمتي اين فعاليت ادامه يابد؟ تلگرام كجاي پازل بزرگ امريكاييهاست؟
راهبرد فرامنطقهاي
سرمقاله روزنامه صبح نو در محتوا هيچ ارتباطي با تيتر «راهبر فرامنطقهاي» ندارد و تنها به انتقاد از كساني پرداخته كه در گذشته يا حال روشهايي را براي پيشبرد امور كشور در منازعات بينالمللي پيشنهاد ميكردند. از جمله راهكار ارتباط با غرب و امريكايي كه با ترامپ مخالف است. اما اين تيتر با عكس اول اين روزنامه مرتبط است. تصويري كه از سوختن نفتكش عربستاني در تنگه بابالمندب حكايت ميكند. گويي راهبرد فرامنطقهاي را همين گونه توصيه كرده در مقابل خطاب به منقدان مينويسد: «آيا ميتوان يادآوري كرد سالهايي نه چندان دور و شخصيتهايي نه چندان ناشناخته را كه با همه وجود تلاش ميكردند گزينه روي ميز ايران را بهزعم خويش در حد گفتار و گفتوگو و مصالحه محدود كنند. آنهايي كه حتي به مقدمات مذاكره نيز توجه نداشتند و چنان سرمست و ناآشنا به روالهاي حاكم بر جهان بودند كه در گوششان فرو نميرفت اگر روي زمين توانمندي نداشته باشي، در هيچ مذاكرهاي پيروز نخواهي شد.» به اعتقاد نويسندگان سرمقاله اين روزنامه بر جهان «حيوانيترين قواعد حكفرماست: «كجايند استراتژيستهاي قلم به دستي كه هر روز 10 يا 15 فرمان سياسي براي كشور صادر ميكردند كه خودتان را (منظورشان ايدئولوژي و توان نظامي و قدرت منطقهاي بود) اصلاح كنيد تا بعد جامعه جهاني شما را بپذيرند... همين جامعه جهاني كه حيوانيترين و ديوانهكنندهترين قواعد بر آن حكمفرماست. جالب اينكه هنوز هم هستند كساني كه ميگويند چرا به رييسجمهوري بيادب و بيمنطق امريكا، پاسخ ميدهيد، برويد به اوباما زنگ بزنيد تا دل جمهوريخواهان بسوزد! خداراشكر كه مقتضيات كلان كشور هيچگاه در اختيار اين تفكر نيفتاده و بايد تاسف خورد به لحظات مفصلي كه آنها در محيط اجرايي حضور داشتهاند و هيچ خدمتي به گزينههاي مهم روي ميز ايران نكردهاند.»
بازتاب سخنان سردار سليماني
تمام روزنامههاي اصولگرا روز شنبه را به استقبال سخنان سردار سليماني رفتند و آن را عكس يك يا يكي از مهمترين خبرهاي خود تبديل كردند. به جز روزنامه صبح نو. روزنامه فرهيختگان از تيتر «عزت، حكمت و مصلحت» استفاده كرد و رسالت تيتر «حساب ترامپ با سپاه قدس است» را برگزيد. روزنامه جوان از تيتر؛ «اسطوره انتقام» به همراه تصوير فرمانده سپاه قدس استفاده كرد و نوشت: «يك موج مثبت از اقتدار و وحدت و قدرت نتيجه انتشار سخنان فرمانده نيروي قدس سپاه در روز پنجشنبه بود. جمله به جمله سخنراني قاسم سليماني كه منتشر ميشد، فضاي مجازي پرهيجانتر و قدرتمندانهتر ميشد. گويي انرژي مضاعفي از واژههاي فرمانده نيروي برونمرزي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به دل كاربران فضاي مجازي ريخت وقتي ادبيات رييسجمهور امريكا را ادبيات كاباره و قمارخانه خواند؛ وقتي براي ۸۰ ميليون ايراني سينهاش را مقابل امريكا سپر كرد و گفت: «من جواب ترامپ را ميدهم.»
وطن امروز با تيتر؛ «حريف امريكا» به بازتاب اين سخنراني پرداخت و سرداركوثري به اين بهانه به وطن امروز گفته بود: «فلسفه طرح اين تهديدات توسط سردار سليماني اين بود كه اين پيام به طرف مقابل مخابره شود كه وقتي رييسجمهور ما تهديدي را مطرح ميكند، اين تهديد يك پشتوانه قوي نظامي همراه خود دارد و اين طور نيست كه صرفا يك موضعگيري ساده سياسي باشد.»