• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4156 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۱۸ مرداد

عليرضا كاوياني، روزنامه‌نگار و مدرس دانشگاه:

ويژگي رسانه زنده بودنش است

روزنامه‌ها در طول حيات خود فرازونشيب‌هاي زيادي را پشت سر گذاشته‌اند تا به وضعيت كنوني رسيده‌اند. در اين ميان رسانه‌هاي چاپي به دليل قدمت و سابقه، بيشتر در مسير تغيير و تحول بوده‌اند.

مهم‌ترين نقش روزنامه‌ها و ساير مطبوعات اطلاع‌رساني، تحليل و تفسير وقايع و اتفاقات روز، تنوير افكارعمومي، تبليغات و... است.

اما در شرايط فعلي آهنگ تغييرات بيشتر شده و تحولات و دگرگوني‌ها كه در اندك زماني اتفاق مي‌افتند، ماهيت رسانه‌ها را از حالت سابق و سنتي تغيير داده و همگام با فناوري‌هاي روز جلوه ديگري از فعاليت‌هاي رسانه‌اي را ارايه كرده است. مطبوعات به جز خبررساني و آگاهي‌بخشي نقش‌هاي ديگري هم دارند كه شايد زماني ارايه اخبار روزمره از همه مهم‌تر بود؛ اما در دنياي مدرن و فراصنعتي فعلي واجد كاركردهاي ديگري شده‌اند كه از مهم‌ترين و بارزترين آنها مي‌توان به تاثيرگذاري بر مخاطبان و جهت‌دهي بر افكارعمومي اشاره كرد.

در حال حاضر رسانه‌هاي كاغذي در ايران به نوعي با مقتضيات روز همراه نيستند و از قافله تغيير و تحول دور مانده‌اند. دكتر عليرضا كاوياني، روزنامه‌نگار باسابقه معتقد است: ويژگي رسانه، زنده بودنش است. اين گزاره كه رسانه‌هاي مكتوب در سراشيبي هستند را قبول ندارم، شايد آمارها چنين بگويند اما به هيچ عنوان كار روزنامه‌نگاري به بن‌بست نمي‌رسد؛ البته اگر اصحاب رسانه با فكر، پويايي و هنر بيگانه نباشند.

 

وضعيت فعلي مطبوعات كشور را

چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

نيازي به گفتن ندارد كه مطبوعات ما وضعيت مساعدي ندارند. اين مساله هم قطعا يك‌بعدي نيست و عوامل متعدد درهم تنيده‌اي در به‌وجودآوردن اين وضعيت دخيل هستند. مانند: فناوري‌هاي روز، گسترش فضاي مجازي، ريزش مخاطبان، رويكرد نسل جوان و... اما مي‌بينيم كه رسانه‌ها- هرچند كجدار و مريز – همچنان حضور دارند و فعاليت مي‌كنند كه البته اين نوع فعاليت خيلي پررنگ و مطلوب نيست.

براي خارج شدن از اين وضعيت چه اقداماتي بايد انجام داد؟

ببينيد، ويژگي رسانه زنده بودن و پويايي آن است. كاري و جايي كه فكر و پويايي دارد قطعا زنده است و به حيات خود ادامه مي‌دهد. رسانه مكتوب از گذشته مقبوليت خاصي بين عموم مردم داشتند و به نوعي روزنامه خواندن خالي از لطف نيست چون مجموعه‌اي از حواس در آن نقش دارند. شما حين خواندن يك رسانه مكتوب ارتباط چشمي، حسي و لمسي پيدا مي‌كنيد و در امتداد آن مي‌توانيد تفكر كنيد و مطالب خوانده شده را سبك سنگين كنيد. حالا اين هنر اصحاب رسانه است كه بتوانند از امكانات و ابزارهاي لازم بهره ببرند تا جايگاه خبري، فكري، حقوقي و استنادي خود را بالاتر ببرند. تغييرات گريزناپذير است و هرآن ممكن است اتفاقات جديدي بيفتد كه براي همه قابل‌هضم نباشد. ولي كساني كه در حوزه رسانه فعاليت مي‌كنند بايد از توان تغيير و تحول برخوردار باشند تا دگرگوني‌ها و مسائل تازه بر كاركردشان اثر منفي نگذارد. مثل اتفاقي كه در سينما افتاد؛ از سال 1920 ميلادي سينماي جهان 3 موج اصلي را پشت سر گذاشته تا به موقعيت كنوني رسيده است. پس رسانه‌هاي مكتوب هم مي‌توانند شرايط را به نفع خودشان عوض كنند به شرطي كه اهالي مطبوعات و رسانه پيشقدم شوند و از خودشان شروع كنند. اين مساله ساده و قابل‌فهمي است كه حتي با شرايط 20 سال پيش هم نمي‌توان كار كرد، اما شاهد هستيم كه مطبوعات ما با شيوه 60 - 50 سال قبل فعاليت مي‌كنند كه آن هم درست و كامل نيست. الان شعار نوآوري و خلاقيت و تحول داده مي‌شود؛ اما چطور اين خواسته‌ها را عملياتي كنيم؟ بايد بپذيريم كه فضاي مجازي و شبكه‌هاي اجتماعي نه‌تنها رقيب نيستند بلكه رفيق ما هستند. بايد دوستان جديد را به كار گرفت و از آن براي ارتقا و اثرگذاري بهتر و مفيدتر استفاده كرد. در حال حاضر نشريه نيوزويك به صورت تمام الكترونيكي عرضه مي‌شود. آيا اين به معناي شكست است؟ يا روزنامه تايم چندين قالب عرضه به صورت الكترونيكي دارد؛ تيراژشان هم كمتر نشده. خب ما بايد اين را به حساب ضعف رسانه بگذاريم؟ خير، آنها از ابزارهاي موجود استفاده بهينه كردند و مطابق با سليقه مخاطب كه به خاطر شرايط روز عوض شده بود، شيوه عرضه اخبار و اطلاع‌رساني را تغيير دادند.

اصول و سياست‌هاي رسانه‌اي كه بر مديريت كلي مجموعه و هدايت تحريريه حاكم است چقدر بر حسن اجراي كار خبري موثر است؟

هر مجموعه و موسسه‌اي بايدها و نبايدهاي خودش را دارد كه بر آن اساس يك بنگاه مطبوعاتي هدايت مي‌شود كه يا مدون و اصولي است يا قائم به فرد. برخي سياست‌ها ممكن است به خودسانسوري، دست به عصا حركت كردن، تند و تيز بودن، بي‌پروايي و... منجر شوند. به هرحال هر چه باشد اين بايسته‌هاي تعيين شده به ذهن افراد منتقل مي‌شوند و خواه‌ناخواه بر خروجي نهايي اثر مي‌گذارند. شايد اين اثرگذاري خوب هم نباشد. مديريت رسانه حق دارد چارچوبي براي بنگاه خبري خود وضع كند. قاعدتا عده‌اي نمي‌پذيرند و برخي ديگر خود را وفق مي‌دهند. ولي بهتر است كه استانداردهاي تعيين شده كارايي و كارآمدي مناسبي هم داشته باشند. اين چارچوب‌ها و سياستگذاري‌ها در همه جاي دنيا معمول است اما اصل ماجرا شدت و حدت آن و اينكه چه سياست و مقرراتي كجا و چگونه اعمال شود مهم است. مقررات اجرايي بايد با اعضا هماهنگ باشد چون در غير اين صورت اصطكاك فكري و سليقه‌اي به وجود مي‌آيد. در رسانه‌هاي ما خيلي‌ها فردمحور هستند و بعد از مدتي به مشكل برمي‌خورند. اصول حاكم بايد طوري تدوين شود كه دست خبرنگار را باز بگذارد تا چرخه زايد بروكراسي كاهش پيدا كند و فيلترهاي كمتري به وجود بيايد تا محصول نهايي مطلوبيت و مرجعيت قابل قبولي دارا باشد.

اين سياست‌ها و بايسته‌ها چگونه تدوين و اجرايي شوند؟

بستگي به خط مشي هر نشريه دارد. هر جريده‌اي با نيت خاصي منتشر مي‌شود و ممكن است اولويت‌هاي مديران يك رسانه با رسانه ديگر فرق داشته باشد. اما اصول و مقررات اصلي و پايه در همه جا جمع آوري، تدوين و اجرايي شده است و همگان ملزم به رعايت موارد تصويب شده هستند. شايد ما در اين زمينه بيگانه باشيم اما مي‌توان از تجربيات رسانه‌هاي پيشرو و معتبر بين المللي استفاده كرد تا يك شيوه مديريتي درون سازماني درست، كارآمد و كم خطا تثبيت و فراگير شود.

اگر بخواهيد در يك بند موضوع مصاحبه را خلاصه كنيد و راهكاري بدهيد چه خواهيد گفت؟

راه نجات مطبوعات از شرايط فعلي تغيير مسير، نگاه جديد و عوض كردن نوع فعاليت است. ذات كار روزنامه‌نگاري سيال بودن و پويايي است. بايد در رسانه‌هاي ما مخصوصا مطبوعات شاخص‌هاي جديد و قالب‌هاي متنوع توليد و عرضه مطالب به كار گرفته شوند. من روي اين شاخص‌ها و قالب‌هاي نوين تاكيد زيادي دارم؛ اگر فضاي جديد به وجود آمده بايد افراد متخصص و توانمند به كار گرفته شوند. روزنامه‌نگاري سنتي به پايان راه رسيده و قابليت گذشته را ندارد؛ دنياي ديجيتال تحرك بالايي دارد و پوينده است. اگر به اين باور برسيم كه كار خوب ما معرف خوب ما باشد، رسانه مكتوب به جايگاه واقعي خود خواهد رسيد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون