سرداري و گيوه به جاي كت و شلوار
نيوشا طبيبي
پدران ما كه اين سرزمين بيمانند را براي زندگي خود برگزيدند، آن را خوب ميشناختند و ميدانستند كه بايد قوت و روزي خود را با «تدبير» و «تعقل» به دست آورند. آنها هر چيزي را به درستي و به اندازه مصرف ميكردند. چون محصول را به آساني به دست نميآوردند، ذرهذره آن را قدر مينهادند. ابتكارها و شيوه زندگي پدران و مادران ما در طول تاريخ سبب شد كه ايران برخلاف خشكي آب و هوا و سختي گذران زندگي در آن، كشوري خواستني و دوستداشتني در نظر بيگانه و آشنا باشد.
سبك زندگي ايراني مبتني بر حفظ منابع محدود، شيوه صحيح مصرف و بهرهوري حداكثري بوده است. به اين صورت دور ريز و زباله بسيار كم به وجود ميآمد و از تمام ظرفيت ممكن يك محصول به تمامي استفاده ميشده است. فقط در فرآيند توليد محصولات لبني و مشخصا كره به شيوه ايراني دقت كنيد و ببينيد كه چگونه تمامي پسماندها را به اشكال ديگري چون كشك و قرهقوروت درميآورده و به مصرف ميرساندهاند.
در پوشاك هم ايرانيان سخت صرفهجو و مقتصد بودهاند، سالي يك دست لباس مهيا ميكرده و اين يك دست لباس را تا آخر سال به بهترين وجهي نگهداري و در صورت نياز ترميم ميكردهاند بعد نوبت كوچكترها به استفاده از همان لباس ميرسيد و نهايتا زماني كه ديگر لباس قابل استفاده نبود، تكههاي پارچه آن در ساختن چهل تكهها يا قاب دستمالها به كار ميرفت يا قسمتهاي ضخيم و خشن آن در شستوشوي ظروف كار ابرهاي امروزي را ميكردند.
ايرانيان كيفيت زندگي را در بهرهجويي حداكثري از مواهب و نعمات جستوجو ميكردند و البته كه موفق شده بودند از دل سرزميني خشك و كمآب تمدني بيرون آورند كه در همه تاريخ محسود ديگران بود و هست.
پول نفت به همراه سبك زندگي مسرفانه و ضدطبيعت كه رايج شد و ايرانيان به دام كاسبكاران غربي افتادند، صرفهجويي و زندگي مقتصدانه، نشانه عقبماندگي و واپسگرايي جلوه داده شد و ملت به مصرف بيشتر و بيشتر تشويق شدند تا كالاهاي وارداتي و مونتاژي را بخرند و به اقتصاد آنها رونق بدهند.
بازگشت به سبك زندگي تاريخي ايرانيان و برگزيدن راه و روش پدران و مادرانمان در شيوه مصرف و حفاظت از منابع ميتواند راهحلي براي بسياري از مشكلات زيستمحيطي و اقتصادي باشد. كشورهاي اسكانديناوي كه سعي دارند از تهاجم غولهاي اقتصادي غربي بركنار بمانند و راه خود را بروند، چند سالي است كه مشوقهايي را براي بازيابي كالاها برقرار كردهاند. در اين كشورها استفاده از شلوار وصلهدار و وسايل مستعملي كه هنوز به كار ميآيند قبيح نيست و ارزش هم تلقي ميشود.
ايرانيان نبايد به قواعد تعريفشده از سوي بيگانگان تن در بدهند و براي خريد و مصرف كالاهاي آنان ثروتهاي ملي خود را خرج كنند.
به تن كردن سرداري و شلوار ايراني با گيوه به جاي كت و شلوار غربي توسط ديپلماتهاي ايراني ميتواند به ترويج پوشاك ايراني كمك كند. همه ملتهاي ديگر غرب آسيا - به جز تركيه - هنوز پوشاك ملي خود را به تن ميكنند و به اين صورت از هويت ملي و فرهنگي خود پاسداري ميكنند. از خاطر نبريد كه حامد كرزاي رييسجمهور پيشين افغانستان با پوشيدن لباس زيباي ملي خود چندين بار به عنوان شيكپوشترين سياستمدار جهان معرفي شد. سرداري و پيراهنهاي بدون يقه معمول اروپايي و شلوار و كفش ايراني آنقدر زيباست كه ميتواند جهانگير شود؛ چنان كه پيراهنهاي بييقه كه توسط ديپلماتهاي ايراني دهه 60 رايج شد، امروز در همه جهان محبوب است.
خريد پوشاك خارجي به صورت گسترده به جز اتلاف سرمايههاي ملي، دامن زدن به بيكاري و به بر كردن نمادهاي بيگانه چه سودي دارد؟ يا به چه دليل درآمدهاي حاصل از نفت، اين ثروت ملي غيرقابل جايگزين بايد صرف خريد خودروهاي خارجي با عمر حداكثر ۱۰ سال بشوند؟ چرا دولت به دور از قالبهاي ايدئولوژيك، موضوع را براي مردم توضيح نميدهد؟ به چه دليل بايد سهميه خاصي براي واردات آيفون X اختصاص يابد؟ اگر آيفون X نداشته باشيم دچار چه مضيقهاي ميشويم؟ چرا فرهنگ بازيابي و استفاده حداكثري از كالاها ترويج نميشود و به جاي آن به مسابقه بيسرانجام مصرف دامن زده ميشود؟ بازگشت به سنتهاي ايراني، توليدات قديمي با كيفيت و نوسازي آنها مثل پارچههاي ايراني، گيوه و كفش ايراني و وسايل خانه و آشپزخانه ايراني، ميتواند ساليانه ميلياردها دلار به سود داراييهاي ملي ايران باشد و در ضمن از آلوده شدن محيط زيست با زبالههاي مانده از مصرف روزافزون كالاهاي وارداتي جلوگيري كند.
مسلم است كه عدهاي سودجو، جز به كسب درآمد نميانديشند و در اين راه به هر كس كه شيوه مصرف سنتي و استفاده از محصولات وطني را توصيه كند انگ واپسگرايي خواهند زد اما عزمي ملي و همگاني براي اصلاح الگوهاي مصرف و خريد كالاهاي ايراني و به تن كردن پوشاك ايراني به حال وطن سخت سودمند است.