سينماي ايران در آستانه تعطيلي
اگر فيلمنامه جدي داشته باشي باوجود اخبار ناخوشايندي كه از گيشه فيلمهاي اجتماعي منتشر ميشود از ساخت فيلمهاي جدي پشيمان ميشوي و اساسا تهيهكنندهها هم به اين فكر ميكنند كه چرا سرمايه خود را به خطر بيندازند.
به اين نكته بايد اشارهكنم من مخالفتي با ساخت فيلمهاي كمدي ندارم و آرزو ميكنم همه توليدات سينماي ايران كمدي باشند مشروط به اينكه اين فيلمها مردم را احمق فرض نكنند حرف براي گفتن داشته باشند و به شعور مخاطب توهين نكنند. در حال حاضر فيلمهاي كمدي با فيلمفارسيهاي قديم فرقي نميكند؛ ميكند؟ اين در حالي است كه در دوره زمانهاي به سر ميبريم كه جوانهاي ما با سينما آشنا هستند و مردم عادي هم دلشان نميخواهد چنين مزخرفاتي را بر پرده سينما ببينند. ازيكطرف ماهواره و از طرف ديگر سطح فيلمهاي نازل باعث شده كه پدر صنعت سينما دربيايد. سينماي ايران در آستانه فروپاشي است، مگر آنكه فكري برايش شود. منظور من سانسور نيست كه من با هر سانسوري مخالفم؛ اما اميدوارم نوعي سهميهبندي كه دهه شصت براي توليدات محصولات سينمايي وجود داشت دوباره شكل بگيرد. مثال 10 فيلم كودك يا 10 فيلم اجتماعي يا 10 فيلم فلان و 10 فيلم بهمان و... اين دستهبنديها تكليف را با سينما روشن ميكرد. شرايط حال حاضر مثل آش شلهقلمكاري ميماند هر چي دم دست است جلوي دوربين ميريزند نه سليقهاي كه شعور مخاطب را ارتقا دهد نه كيفيتي كه باعث اعتلا و توسعه ساختار فيلمهاي سينماي ايران شود. سينما را از هنر و صنعت به صنعت پفكسازي تبديل كردهاند كه جز ضرر هيچ منفعتي براي مخاطب ندارد. البته مديران سينما هم در وضعيت بلاتكليفي بهسر ميبرند و استراتژي درازمدت ندارند. شيوه مديريت موقتي در پيش گرفتند كه آن را به بعدي واگذار كنند. نكته مهمتر ديگر اينكه نهادهاي سينمايي ابتر شدهاند. تبديل به نهادي محافظهكارانه كه بيشتر به دنبال فيلمهاي پروپاگاندايي هستند؛ اين را از جهت اينكه از نزديك با آنها برخورد داشتم ميگويم. متوجه شدم موضوع جدي حتي ارزشي، آنها را نگران از دخالتهاي دستگاههاي نامربوط ميكند و اين باعث ميشود آنها عقبنشيني كنند. در عوض تا دلتان بخواهد فيلمهاي خنثي بهكرات ميسازند. حتي جسورترين نهاد كه مركز گسترش سينماي مستند و تجربي است بهناچار دچار اين ملاحظهكاري شده چون ارگانهايي در مديريت سينما دخالت ميكنند كه اصلا ساختار اين ارگانها ربطي به سينما ندارد. خلاصه كلام اينكه تا تكليف وزارت ارشاد با سازمان سينمايي مشخص نشود و تا زماني كه مهار سينما را به دست نگيرند فرصتطلبان همچنان ميتازند.و نكته آخر هم بگويم درگذشته (قبل از انقلاب) رسم بر اين بود تهيهكنندههايي كه فيلمهايشان پرفروش ميشد به فيلمسازان جوان كمك ميكردند تا فيلمهاي تجربي خود را بسازند نظير فيلمهاي سهراب شهيدثالث كه در حال حاضر اين روحيه هم در بين تهيهكنندههاي ما وجود ندارد.