خبر پيروزي دختران اينلاين هاكي ايران در شبكههاي اجتماعي سر و صداي زيادي به پا كرده است. تيمي كه پول نداشت به مسابقات برود و با كمك مردم موفق به اعزام به قهرماني آسيا در كره جنوبي شد و حالا مدالش را قطعي كرده و بايد تنها منتظر بمانيم تا ببينيم اين مدال چه رنگي است؛ اما اين تيم ويژگيهاي خاص ديگري هم دارد. مثلا سام كلانتري، كارگردان فيلم در كنار تيم است و عكسهايي از او در اينستاگرام منتشر ميشود كه از اقتدار دختران ايراني در اين مسابقات ميگويد. با او در مورد اين دخترها و ورزشي كه ميكنند و فيلمي كه كلانتري در حال ساخت آن است گپ زدهايم.
قبل از هر چيز به اين بپردازيم كه اين تيم چه چيز خاصي دارد كه اين روزها اين اندازه صحبت پيرامونش است؟ چه چيزي اين پيروزي را براي مردم در شبكههاي اجتماعي مهم كرده؟ در حالي كه هاكي طرفدار خاصي در ايران ندارد.
من در حقيقت يك سال و خردهاي است كه با اين تيم آشنا شدهام و در نتيجه از زاويه خودم با شما صحبت ميكنم. براي همين هم است كه روايت من روايت يك فيلم مستند است. از طريق كاوه صدقي كه سرمربي تيم ملي اينلاين هاكي ايران است با اين ورزش آشنا شدم. جذابيتي كه اين موضوع براي من داشت چه بود؟ يك، همانطور كه خودتان گفتيد اين ورزش در ايران ناشناخته است و بهشدت ورزش پسرانه و خشني است. بر خلاف اسمش كه شايد فكر كنيد ورزش گران و متعلق به قشر مرفه است، اصلا اينطور نيست. دختراني از شهر ري، ورامين و نقاط ديگر تهران با كمترين امكانات و هزينه دور هم جمع شدند و مشغول فعاليت در اين رشته هستند. با توجه به آشنايي من با سرمربي تيم، اين جريان برايم جالب به نظر رسيد كه چطور ميشود تعدادي دختر با كمترين امكانات دارند چنين ورزش خشني را بازي ميكنند و كسي هم چيزي ازشان نميداند. جالب بود برايم و به نظرم رسيد ميتوانم از اين موضوع يك فيلم مستند سينمايي بلند بسازم. اين كار يك شاخه ديگر هم داشت و آن دكتر روانكاوي بود به نام دكتر ساماناللهياري كه ايشان هم روي يك تئوري جديد كار ميكنند و علاقه نشان دادند كه به اين تيم بپيوندند. تقريبا هجده ماه پيش استارت زديم. سال گذشته اين تيم نتوانست منابع مالي را تامين كند و موفق نشد به مسابقات جهاني چين برود. از آن زمان كاوه صدقي به عنوان مربي و خانم ماريا فاگاووا مربي فرانسوي اين تيم با بچهها استارت زدند. بچهها سال گذشته عهد بستند كه تمام توانشان را بگذارند تا بتوانند اعزام شوند. سه ماه پيش بود كه ادامه فيلم استارت خورد. با توجه به اينكه اين سفر سخت و پرهزينه است، فدراسيون از پس آن برنيامد. طبيعي هم هست. همه جاي دنيا مردم به فدراسيونهايي مثل اينلاين هاكي كمك ميكنند. در نتيجه آن اتفاقي كه باعث شد هسته اصلي سوال شما شكل بگيرد، همينجاست. همه كساني كه نزديك تيم بودند سعي كردند به تيم كمك كنند. كمپيني راه افتاد كه شركتهايي اسپانسر ما شدند و در روابط عمومي به ما كمك كردند. شعاري به وجود آمد با هشتگ «حمايت از من، مبارزه از تو!» خيلي از افراد مشهور در صفحات اينستاگرامشان پستهايي گذاشتند. تقريبا تمام بازيگران زن كشورمان در اين كمپين شركت كردند. اكثرشان از دوستان قديمي ما بودند و بدون هيچ چشمداشتي به اين تيم كمك كردند. خيليخيلي سريع، در كمتر از ده دوازده روز اين كمپين همهگير شد و اين هشتگ تقريبا در همه صفحات رفت. از خانم ابتكار تا بازيگران. از چهرههاي سياسي تا بازيگر و ورزشكار همه دست به دست هم دادند. البته همه پول يا حتي اكثر آن هم از اين طريق جمع شد. باقي داستان با كمك بچهها و سرمربيان و فدراسيون جمع و جور شد؛ اما همه فهميدند كه دختران اينلاين هاكي ما چه زحماتي ميكشيدند و ميكشند. از يك هفته پيش به كره آمديم و بازيها شروع شده. درست است كه بچهها به خوبي تمرين كردند، اما به گفته سرمربي كسي فكرش را نميكرد كه اينطوري بشود و يك معجزه رخداده است. البته اينها را به عنوان يك فيلمساز ميگويم. نكته مهم اينجاست كه بازي مهمي كه بچهها مقابل چين انجام دادند، يا هند يا حتي كره جنوبي ميزبان، يك كار ويژه بود. اما چيزي كه من ميتوانم به آن اشاره كنم حدود 20 كشور اينجا هستند و تمام اعضاي تيمها و مسوولانشان شگفتزده شدند از تيم دختران ايران. در اين جريان درباره تيم پسران هم هست و چون فوكوس ما روي دختران است تمركزم را روي آن ميگذارم. اتفاق عجيبي در حال رخ دادن است و به گفته سرمربي تيم ملي، تقريبا يك تيم شگفتانگيزي در اين ورزش در كشورمان در حال شكل گرفتن است. امروز اين تيم با ژاپن بازي دارد و بعد با چينتايپه.
به نگاه هنري برگرديم. فكر ميكنيد به طور عام، يك فيلم ميتواند تاثيري در موفقيتهاي يك رشته ورزشي داشته باشد و به طور خاصتر صحبت كنيم، فيلم شما ميتواند باعث شود اينلاين هاكي در ايران به شكل ديگري ديده شود؟
ما در وهله اول با كمپينمان توانستيم به ايران و مردم ايران اين ورزش را بشناسانيم و بگوييم دختراني هستند كه با كمترين امكانات در ورزشي كار ميكنند كه ناشناخته است. رسالتي كه اين كمپين داشته، معرفي اين رشته است. از لحاظ مالي كمك خيلي زيادي نشده و عدد دقيقي يادم نيست. نكته با اهميت از نظر من طبعا هر فيلم مخصوصا فيلم مستند ، رسالت و عملكرد مشخصي هم دارد. خيلي از فيلمهايي داشتيم كه توانسته به ورزشي يا اتفاقي توجه ويژه داشته باشد و آن را از مهجور بودن دربياورد. اين رسالتي است كه يك فيلم مستند خوب يا اصلا يك فيلم خوب دارد. اين مستند يك مستند صرفا ورزشي نيست و ورزش هاكي بهانهاي براي آن است تا به يك برشي از اجتماعمان كه خانمها هستند بپردازد. ورزش هم يك دستاويز خوب است تا به اين بخش ورود كنيم. سعي من و گروهم اين است كه چند وجهي به موضوع نگاه كنيم. اين فيلم يك فيلم مستند ورزشي صرف نيست، شايد بعد اجتماعي آن قويتر باشد. يك فيلم ميتواند در جهت پرورش و شناساندن و بزرگ كردن و حتي نشان دادن ظرايف و نكات پنهان هر اثري كمك كند. اين اثر ميتواند يك ورزش يا معضل اجتماعي باشد. اين فيلم هم قطعا چنين كاركردي دارد. كاركرد اين فيلم به هيچوجه شناساندن هاكي نيست، بلكه قصدش اين است كه كاري بزرگتر انجام دهد .
سراغ بچههاي هاكي برويم. چه مشكلاتي در مسير اين دختران است؟ به عنوان مثال اگر مصدوم شوند فدراسيون كمكي به آنها ميكند؟
تا جايي كه من در اطلاع هستم بعضي از بچهها بيمه ورزشي دارند، اما اگر آسيبديدگي اتفاق بيفتد هزينههايش به عهده خودشان است. فكر نميكنم اصلا چنين رديف بودجهاي در فدراسيون وجود داشته باشد.
و چه مشكلاتي در مسير پيشرفت اين دختران و خانوادههايشان قرار دارد؟ آيا مسائل جانبي هست كه آنها را برنجاند؟
نكتهاي كه من ميتوانم با قاطعيت از آن صحبت كنم، گران بودن شديد ورزش هاكي است. يك دختر ورزشكار براي داشتن يك ست كامل بايد حداقل 15 تا 20 ميليون تومان هزينه كند. طبعا هر چند وقت يك بار بخشي از وسايل خراب ميشود و بايد دوباره خريداري شود. با توجه به اينكه بچههايي كه در اين حوزه فعاليت ميكنند از قشر متوسط جامعه هستند، خانوادهها بسيار اذيت ميشوند. بحث هزينه بهشدت آزاردهنده است و خانوادهها هم تا حدودي ميتوانند كمكشان كنند. فكر كنيد يك خانواده كارمند چطور ميتواند سالي در حد 20ميليون هزينه كند؟ فكر كنيد اين دختر بازيكن تيم ملي باشد و هزينههاي سفر و چيزهاي ديگر را نداشته باشد. هم فدراسيون بايد تقبل كند و هم اينكه هزينهها واقعا كمرشكن است. البته نميدانم از مشكلات جانبي منظورتان چيست .
منظور، نوع رفتار خانواده با دخترانشان است. در رشتههاي ديگر مشاهده ميشود كه دخترها مجبورند يواشكي ورزش كنند و خانواده اگر بفهمد دخترشان ورزش ميكند ناراحت ميشوند.
خوشبختانه نه. بهشدت خانوادههاي خوب و حامياي دارند. مساله جانبي خاصي براي اين بچهها به وجود نميآيد. اين خانوادهها معتقدند دخترانشان ميتوانند مانند پسرانشان ورزش كنند. من حداقل نديدم خانوادهاي مخالف اردوها و سفرها باشد. حتي همسران بچهها هم مشكلي ندارند. حدود نصف بچههاي تيم متاهل هستند و من با خيلي از همسرانشان دوست شدم. براي همين مشكلي در اين زمينه نديدم. خوشحالم كه نقطه ثقل فيلم ما مشكلاتي كه مردها و پدرها و خانوادهها به وجود ميآورند نيست. خوشحالم كه اين جريان در اين ورزش وجود ندارد.
چه فكري در مورد آينده دختران ورزشكار داريد؟ در مورد ورزش زنان در ايران فكر ميكنيد در نهايت چه اتفاقي رخ ميدهد؟ به نظرتان روزي ميرسد كه ما در ورزش بانوان مشكل تبعيض نداشته باشيم؟ به عنوان مثال در مورد حضور زنان در ورزشگاهها هم تلاشهايي و اعتراضاتي ميشود. فكر ميكنيد اين دستكارها و برجسته نشان دادن اين مشكلات تا چه حد به حل شدن اين مشكلات كمك ميكند؟
جواب دادن به اين سوال را به چند بخش تقسيم ميكنم. در مورد آينده اين دختران «اميدوارم». اميدوارم اين زحمات ديده بشود و خودشان هم قدر خودشان را بدانند و تمرين كنند و اين موضوع يك مساله دوطرفه است. علاوه بر اينكه دولت بايد قدر سرمايههايش را بداند، خود دخترها هم بايد قدر خودشان را بدانند. اما اينكه روزي برسد كه در مورد ورزش زنان و مساله زنان تبعيضي نداشته باشيم هم بايد بگويم كه «اميدوارم». بايد به همين سمت برويم. بايد به جايي برسيم كه چنين سوالي هم خندهدار به نظر برسد. براي من و خانواده و اطرافيانم چيزي به نام تبعيض وجود ندارد. من كاملا به برابري مرد و زن اعتقاد دارم. اميدوارم اين مساله به شكل درستش پيش برود و روزي را ببينيم كه بانوان ما بتوانند به ورزشگاهها بروند. دير و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد. اين مساله حل خواهد شد و اميدوارم كه بانوان كشورمان هميشه خوشحال باشند و لبخند را روي صورتشان ببينم.