مانچيني خلف صالح ويچيني
اهورا جهانيان
ليگ ملتهاي اروپا، اگرچه به كام لاجورديپوشان آغاز نشده است، ولي ايتالياي روبرتو مانچيني از دو حيث اميدواركننده به نظر ميرسد؛ اول اينكه جيانلوييجي دوناروما با چند مهار و دفع توپ عالي، نشان داد كه جانشين مناسبي براي جيانلوييجي بوفون است. او در بازي با لهستان دو سيو بسيار خوب داشت و در بازي با پرتغال هم، در يكي دو حمله پرتغال خوب كار كرد و يك سيو عالي هم در نيمه دوم داشت. پرش دوناروما و دفع توپش روي هوا با يك دست، در شرايطي كه بعيد به نظر ميرسيد شوت بازيكن پرتغالي گل نشود، حال و هوايي كاملا بوفوني داشت. دوناروما متولد فوريه 1999 و هنوز 20 ساله هم نشده. او اگر بدشانسي نياورد، ميتواند حداقل يك دهه دروازهبان ايتاليا باشد و خيال ايتالياييها را بابت گلر مطمئن راحت كند. اما ايتاليا در سراسر قرن بيست و يكم هم گلر مطمئني داشت ولي تيم ملي فوتبال اين كشور چنان كه بايد كامياب نبود. البته شايد برخي قهرماني جام جهاني 2006 را كافي بدانند براي اينكه ايتالياي دوران بوفون را كامياب بدانيم، ولي اگر جام ملتهاي اروپا را در نظر بگيريم، ايتاليا در سال 2000 چوب بازي دفاعياش را خورد و فينال را به فرانسه باخت، در سال 2012 هم اصلا توان به خطر انداختن دروازه اسپانيا را در فينال نداشت. ايتاليا البته غالبا در بازيهاي مهم چنان كه بايد تهاجمي نيست؛ اما هجومي بازي نكردن و زهردار نبودن را نبايد يكي دانست. ايتالياي 1982 هم هجومي بازي نميكرد اما ضد حملات زهردارش روزگار آرژانتين و برزيل و آلمان را سياه كرد. حتي در فينال سال 2000 هم ايتالياي دفاعي، زهردار بود و اگر دل پيرو كمي عرضه به خرج داده بود و از دو موقعيت تك به تكي كه نصيبش شد، يكي را گل كرده بود، كار فرانسه زيدان و بلان تمام بود. اما ايتاليا در دهه دوم قرن بيستويكم، در مسابقات بزرگ، فقط يك نمايش زهردار عالي داشته است: برد مقابل آلمان در نيمهنهايي يورو 2012. حتي پيروزي مقابل اسپانيا در يكهشتم نهايي يورو 2016، بيش از آنكه محصول بازي ايذايي تيم كونته باشد، محصول ضعف اسپانياي دل بوسكه بود. ايتالياي روبرتو مانچيني از اين حيث اميدواركننده به نظر ميرسد كه مانچيني تيمش را اساسا براي ارايه يك بازي دفاعي نميچيند. تيم او در بازي با لهستان با تركيب 3-3-4 بازي كرد. در خط حمله، برناردسكي و اينسينيه مهاجمان كناري بودند و بالوتلي هم وسط بازي ميكرد. نمايش خوب برناردسكي در دو بازي اخير ليگ ملتهاي اروپا مقابل لهستان و پرتغال، تا حد زيادي محصول قرار گرفتن او در بهترين پست ممكن است. برنادرسكي چپ پا است و در پست مهاجم راست در خط حمله سهنفره ايتاليا بازي ميكند. بهترين پست ممكن براي يك چپ پاي شوتزن. در خط مياني هم جورجينيو نمايش اميدبخشي دارد. او ميتواند در تيم مانچيني همان نقش هجومياي را ايفا كند كه روزگاري جوزپه جيانيني در تيم ملي ايتاليا ايفا ميكرد. جيانيني در يورو 88 و جام جهاني 1990، قلب تهاجمات لاجورديپوشان بود. در آن سالها آزگيليو ويچيني سرمربي ايتاليا بود و شايد بتوان گفت ايتالياي ويچيني، هجوميترين ايتالياي تاريخ بود. ويچيني علاقهاي به بازي دفاعي نداشت و تيمش در جام جهاني 1990، كه ايتاليا ميزبان بود و دو سال قبلش در جام ملتهاي اروپا، در اكثر بازيها بيش از تيم حريف حمله ميكرد. در جام ملتهاي اروپا در سال 1988، همين روبرتو مانچيني مهاجم اصلي ايتالياي ويچيني بود. مانچيني در كنار ويالي جوان، خط حمله مطلوبي را براي لاجورديپوشان سر و شكل داده بودند. گل مانچيني به آلمان در بازي افتتاحيه جام ملتهاي اروپا، هنوز در خاطر دوستداران فوتبال ايتاليا باقي است. از حيث علاقه به سيستم و بازي تهاجمي، به نظر ميرسد مانچيني خلف صالح ويچيني باشد. ايتالياي مانچيني مقابل لهستان اگرچه در مقام دفاع كردن 1-3-2-4 هم بازي ميكرد اما اساس تركيبش مبتني بر سه مهاجم بود. در واقع روح بازي اين تيم متناسب با سيستم 3-3-4 است. كاميابي در ليگ ملتهاي اروپا، دغدغه اصلي مانچيني نيست. او طبيعتا بايد به اين ايتالياي جوان سر و سامان بدهد. ايتالياييها سه دوره است كه در جام جهاني افتضاح به بار آوردهاند. در جامهاي 2010 و 2014 در گروهشان حذف شدند، جام جهاني 2018 را هم كه به كلي از دست دادند. اين سه ناكامي بزرگ، به عزت نفس فوتبال ملي ايتاليا لطمه زده است. حتي شخصيتي كه كونته به تيم ملي ايتاليا داد، گرهاي از كار اين تيم باز نكرد. كونته زود كنار رفت و با رفتنش، ايتاليا سيهروزتر از قبل شد. حالا مانچيني آمده است، اولا براي احياي شخصيت تيم ملي ايتاليا؛ شخصيتي كه در اثر تصميمات نابخردانه ونتوراي پير، به كلي مخدوش شد. ونتورا در تيم ملي ايتاليا، نقشي شبيه نقش ريموند دومنك در تيم ملي فرانسه داشت؛ با اين تفاوت كه دومنك به لطف زيدان دستكم يكبار به فينال جام جهاني رسيده بود اما ونتورا هيچ چيز مثبتي در كارنامه ملياش ندارد. اما در جريان ديدار سوئد و ايتاليا در مرحله پليآف راهيابي به جام جهاني 2018، زماني كه دروسي از دستور ونتورا براي ورود به زمين امتناع كرد، معلوم شد ونتورا مثل دومنك يورو 2008، سررشته كار از دستش خارج شده است.
مانچيني آمده است تا اقتدار و شخصيت مخدوش شده سرمربي و تيم ايتاليا را احيا كند. علاوه بر اين، او چنان كه در تيمهاي باشگاهياش به ويژه در منچسترسيتي نشان داده، مشتري ايدههاي دفاعي نيست. مانچيني مهاجم بوده و در ايتالياي تهاجمي ويچيني بازي كرده و اساسا به فوتبال تهاجمي علاقه دارد. او تا به حال اگرچه نتوانسته ايتاليايي زهردار را روانه ليگ ملتهاي اروپا سازد، ولي جهتگيري كلياش آشكارا معطوف به ايجاد يك تيم هجومي است. همين ويژگي، در كنار نمايش خوب دوناروما در پست بوفون، دوستداران تيم ملي ايتاليا را به فرارسيدن روزهايي بهتر اميدوار ميكند. او پس از شكست مقابل پرتغال، مشكل اصلي تيمش را گلزني دانست و تاكيد كرد كه مهاجمانش بايد بهتر از اينها كار كنند. مانچيني 54 ساله گفت: «بايد گلزني كنيم تا پيروز شويم، بنابراين بايد راهحلي در خط حمله پيدا كنيم. مشكل اصلي ما عدم گلزني است.» شايد بايد كسي ميآمد و به بازيكنان ايتاليا فرمان ميداد: دفاع كردن بس است، حمله كنيد! روبرتو مانچيني چنين كسي است.