• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4182 -
  • ۱۳۹۷ چهارشنبه ۲۱ شهريور

نمي‌شود يا نمي‌خواهيم؟

سامان سعادت

 

 

برنامه نود با پخش تصاويري از نقش ليدرها در فوتبال ايران، جامعه را از وجود چنين جوي در ورزشگاه‌ها باخبر كرد. يك آيتم سراسر بوق، يعني اوضاع استاديوم‌ها در ايران خيلي فراتر از خط قرمزهاست. واكنش‌ها در شبكه‌هاي اجتماعي به نحوي بود كه نشان مي‌داد كاربران براي اولين بار است با چنين تصويري از استاديوم مواجه مي‌شوند. هرچند بستن صداي ورزشگاه در حين پخش زنده، از يك فحاشي روي سكوها خبر مي‌دهد و گاهي هم كنترل اين صدا از دست مسوول مربوطه خارج مي‌شود و مردم آن را مي‌شنوند، اما كمتر كسي حدس مي‌زد كه حتي شعارهاي حمايت از تيم هم نياز به بوق داشته باشند. اين موضوع سال‌هاست تبديل به دستاويزي براي توجيه عدم حضور بانوان در ورزشگاه‌ها شده است. در واقع وقتي از آماده نبودن زيرساخت‌ها صحبت مي‌كنند، منظور همين اوضاع وحشتناك است. هرسال جو ورزشگاه‌ها آلوده‌تر مي‌شود. خشونت فيزيكي براي چند سال كم شده بود و امسال به ورزشگاه‌ها برگشته. خشونت كلامي اما سال به سال و فصل به فصل بيشتر مي‌شود.در شبكه‌هاي اجتماعي مثل توييتر، سوالات اصلي كه مطرح مي‌شوند، عبارتند از اينكه آيا نمي‌توان جلوي اين جو مسموم را در ورزشگاه‌ها گرفت؟ آيا روشي وجود ندارد كه افراد تصور پرتاب سنگ هم به مغزشان خطور نكند؟ آيا راهي براي مهار اين خشونت وجود ندارد؟ چطور برخي اينقدر بي‌پروا و بدون ترس از عقوبت، تماشاگران را ترغيب مي‌كنند تا شعارهاي «بوق‌دار» بدهند؟ در نگاه اول پر واضح است كه مي‌توان جلوي اين جو را گرفت. قطعا روش‌هايي وجود دارند كه افراد فكر صدمه زدن به ديگران را به تصورات‌شان هم راه ندهند. قطعا مي‌توان خشونت را مهار كرد. و همين‌طور حتما مي‌توان به سادگي با ليدرها برخورد قضايي كرد. اما آيا اراده‌اي براي حل بحران ورزشگاه‌ها وجود دارد؟ پاسخ اين سوال هم خيلي سخت نيست. هيچ اراده‌اي وجود ندارد. مطلقا هيچ شخصيتي كه اصلاح اين امر به او مربوط باشد برايش مهم نيست در ورزشگاه‌ها چه مي‌گذرد. با خرج كردن تنها يك هفته از بودجه باشگاه‌ها مي‌توان تمام استاديوم‌هاي ايران در ليگ برتر و ليگ يك را مجهز به پيشرفته‌ترين دوربين‌هاي مداربسته كرد. با صرف هزينه‌اي اندك مي‌توان آي‌دي كارت هواداري صادر كرد تا هر بي‌هويتي هر غلطي كه دلش خواست در استاديوم نكند. سازمان ليگ يك بار ادعا كرد كه مي‌تواند از دستگاه‌هاي شناسايي قوي استفاده كند تا دختران با ظاهر مردانه به استاديوم نيايند. پس با اين حساب مساله نبود يا كمبود امكانات اصلا نمي‌تواند مطرح باشد.خبرنگاري در توييتر نوشته ليدرها از باشگاه حقوق ثابت مي‌گيرند. پس با اين حساب و بر فرض تاييد اين مدعا، همه مي‌دانند آنها چه كساني هستند. هركدام هم اداره بخشي از ورزشگاه را در اختيار دارند و اگر بخش مربوط به هر يك در استاديوم بلوايي ايجاد كرد به راحتي مي‌تواند شناسايي شود و مورد بازخواست قرار بگيرد. داريوش مصطفوي هم در مصاحبه‌اي گفته كه ليدرها به من (مديرعامل پرسپوليس) مي‌گفتند حاجي خيالت راحت، ما با مامورهاي يگان ويژه همكاريم! امير حاج رضايي مي‌گويد خانواده‌ها ديگر حتي تمايلي به استاديوم رفتن فرزندان ذكورشان هم ندارند. منطقا بيش از اينكه نتوانيم، نمي‌خواهيم و اراده‌اي وجود ندارد تا جو ورزشگاه‌ها را تغيير بدهد. زماني اراده‌اي حاكم شد و نيروي انتظامي قصد كرد جلوي تخريب وسايل حمل و نقل عمومي در پايان بازي‌ها را بگيرد. شايد باورتان نشود، تا ده سال پيش مردم براي تفريح پس از بازي تمام شيشه‌هاي يك اتوبوس را مي‌شكستند. گاهي هم مثلا عصبانيت‌شان را اين گونه نشان مي‌دادند. اما در مدت زمان كوتاهي اين اتفاق ديگر ديده نشد و اتوبان‌هاي شهر بعد از بازي‌هاي بزرگ با خرده‌شيشه‌ها آسفالت نمي‌شدند. چرا؟ چون در هر اتوبوس يك سرباز حضور داشت. يك نفر هم به همه مسافران سانديس مي‌داد. اين اقدام در كمتر از يك فصل اين معضل را حل كرد. چون اراده‌اي جدي وجود داشت تا از تخريب اموال عمومي و دولتي جلوگيري كند. ولي اراده‌اي وجود ندارد تا بساط فحاشي از ورزشگاه‌هاي كشور جمع شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون