• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4369 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۲۸ ارديبهشت

موبايل بي‎گناه است!

محسن آزموده

يك تصوير آشنا در اين روزها: در جمعي خانوادگي يا دوستان تقريبا سر همه در گوشي موبايل است و هر كس يك گوشي هوشمند
در دست دارد و با آن ور مي‎رود، با انگشت‎هايش، تند و تند، صفحه موبايل را لمس مي‎كند، گاهي خوشحال مي‌شود، زماني اخم مي‎كند و هنگامي ناراحت مي‎شود. گهگاهي يكي سرش را بالا مي‌آورد و جمله‌اي مي‎گويد يا در جواب كسي كه روبه‌رويش ايستاده، سري تكان مي‎دهد و باز سرش را در گوشي فرو مي‎برد. در اين ميان ناگهان كاسه صبر يك نفر لبريز مي‎شود و زبان به اعتراض مي‎گشايد و داد و هوار كه «اي بابا، بسه، بذاريد كنار اين گوشي‎هاي لعنتي رو! يه كم به همديگه توجه كنيم! ناسلامتي اومديم معاشرت كنيم، اينكه نشد، همه‎ش گوشي‎بازي» و در ادامه: «يادش به‌خير، قديم‎ها كه اين گوشي‎ها و موبايل‎ها نبود، چه صميميتي بود! همه دور هم مي‎نشستيم و به جاي ور رفتن با گوشي، با هم صحبت مي‎كرديم و مي‎گفتيم و مي‎خنديديم، حالا همه به جاي مصاحبت با هم، كله‎شون تو گوشي‎شونه»، درنهايت هم يك پيشنهاد به نظر عملي و راهگشا: «بذاريد كنار گوشي‎ها رو! ديگه هيچ‌كس حق نداره دست به گوشي‎اش بزنه تا وقت رفتن.» مخاطبان هم كه در برابر اين خطابه غرا و كوبنده خلع سلاح شده‎اند، سرافكنده و در ضمن با نارضايتي آشكار، گوشي‎ها را كنار مي‎گذارند و به معاشرت با يكديگر مي‎پردازند و صد البته هر از گاهي، با حسرت و دريغ نگاهي به روشن شدن‌‎ها يا «دينگ»هاي گاه و بيگاه گوشي موبايل‎شان توجه مي‎كنند و يواشكي و دور از چشم ديگران، سعي مي‎كنند از پيام جديدي كه آمده سر در آورند. جالب است كه اين حالت هم ديري نمي‎پايد و يك ساعت بعد، باز همان ‌آش و همان كاسه!

اما به فرض كه مشكلي باشد، مشكل از كجاست؟ آيا گوينده فرضي قصه ما درست مي‎گويد و در گذشته صميميت و حضور در ميان آدم‎ها بيشتر از روزگار ما بود؟ آيا مشكل از گوشي‎هاي موبايل هوشمند و فراگير شدن استفاده از آنهاست، يعني آيا مساله صرفا به اين بازمي‎گردد كه در روزگار ما استفاده از اينترنت و شبكه‎هاي اجتماعي چنين دسترس‌پذير شده‎اند؟ و درنهايت يك سوال مهم‎تر و جدي‎تر: آيا اصولا روابط و مناسبات مجازي در مقايسه با ارتباطات حضوري و بدنمند، ارجحيت دارند؟

به نظر مي‎رسد هر سه پرسش بالا بحث‎برانگيز و پاسخ‎هاي گوينده ما به آنها، مناقشه‎برانگيز است. يعني اولا به سادگي نمي‎توان حكم به اين داد كه در گذشته صميميت و رفاقت ميان آدم‎ها بيشتر بود و اين فرض، بيشتر شبيه عمده قضاوت‎هاي نوستالژيك و گذشته‎گرايي است كه تصويري غيرواقعي و خيالي و آرماني از «گذشته طلايي» ترسيم مي‎كنند و نواقص و كاستي‎هاي آن را فراموش مي‎كنند. براي اثبات اين ادعا كافي است يك موقعيت فرضي ديگر را درنظر ‌گيريم: فرض كنيد امكان سفر در زمان را داشتيد و مي‎توانستيد با خودتان مشتي گوشي تلفن همراه هوشمند را (البته به همراه اينترنت و...) به يكي از جمع‎هاي خانوادگي 50 سال پيش ببريد. آيا فكر مي‎كنيد آدم‎هاي آن محفل انس و الفت قديمي از اين ابزار شگفت‎انگيز استقبال نمي‎كردند و مختارانه آن را كنار مي‎گذاشتند و مسحور امكانات جديد و جذاب آن نمي‎شدند؟

همين مثال احتمالا فرض دوم گوينده ما را زيرسوال مي‎برد، يعني اينكه مشكل سرد شدن روابط انساني حضوري، تقصير موبايل و فن‌آوري جديد است. اگر اصلا و در پرتو پرسشگري حاضر بتوانيم به سادگي آن را مشكل تلقي كنيم، يعني چنين نيست كه موبايل و شبكه‎هاي اجتماعي و ملحقات آنها موجب دور شدن حضوري آدم‎ها از يكديگر شده است. به عبارت ديگر، به نظر مي‎رسد ملالت‎باري و كسل‎كنندگي روابط حضوري، نه فقط هميشگي بوده و هست، بلكه علت آن احتمالا در خود اين مناسبات است و عنصر جديدي به اسم فن‎آوري جديد آن را آشكار كرده است.

درنهايت هم اينكه فن‎آوري جديد، نه فقط پديد‎آورنده اين ملالت كه پاسخي در خور براي رهايي از آن است. به عبارت ديگر، موبايل هوشمند و اينترنت و شبكه‎هاي اجتماعي جديد، امكان‏هاي تازه‎اي براي ارتباطاتي جذاب‎تر، مختارانه‎تر و آگاهانه‎تر دراختيار ما گذاشته‎اند. اين سخن به معناي نفي كاستي‎هاي اين ابزار جديد يا انكار مزيت‎هاي روابط حضوري نيست، بلكه صرفا تاكيدي بر اين ادعاست كه اگر در روابط حضوري سردي و دلزدگي وجود دارد، به سادگي گناه را به گردن گوشي موبايل و اينترنت نيندازيم. وگرنه كدام عاشق و معشوق راستيني را مي‎شناسيد كه در محفل انس‎شان، سر در گوشي موبايل كرده باشند و به يكديگر بي‎توجهي كنند؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون