• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4403 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۱۱ تير

چوبك، بزرگ ادبيات فارسي

جمال ميرصادقي

صادق چوبك يكي از نويسندگان بزرگ ايران است، به‌طوري كه اگر بخواهم بين نويسندگاني كه آمده و رفته‌اند يكي را انتخاب كنم‌، آن نويسنده، صادق چوبك است. دليل اين انتخاب از آن‌رو است كه او آغازگر سبكي از داستان نويسي است كه به آن اعتقاد دارم و در داستان‌هايم آن را دنبال مي‌كنم.

ما دو شيوه داستان‌گويي داريم، در شيوه اول نويسنده درباره شخصيت‌ها و فضاها حرف زده و آنها را تشريح مي‌كند و در شيوه دوم نويسنده به جاي توصيف، به بازنمايي مي‌پردازد و چوبك از اولين نويسندگاني بود كه چنين شگردي را در نوشته‌هايش به كار برد. به‌طوري كه در داستان‌هاي او به جاي بازگويي، بازنمايي مسلط است. از آغاز داستان‌نويسي و نگارش يعني از دوره ارسطو تا زمان حاضر بازگويي در ادبيات وجود و براي سده‌ها و قرن‌ها بر جهان داستان‌نويسي سيطره داشته است. در كتاب‌هاي مرتبط با اين سبك زماني كه قرار بود عصبانيت شخصيتي را بيان كنند، شروع به توصيف حالت‌هاي يك شخصيت مي‌كردند. ظهور نويسندگان امريكا پنجره‌اي جديد را به دنياي ادبيات باز كرد. اين نويسندگان به جاي آنكه توصيف و تشريح را به كار ببرند، بازنمايي را برگزيده و جهان داستان را به جهان واقع نزديك كردند. به اين ترتيب در جهان داستاني نويسندگاني مانند «هنري جيمز»، «ارنست همينگوي» و «ويليام فاكنر» به عنوان آغازكنندگان اين سبك، وضعيت يا حالتي توضيح داده نمي‌شود، شخصيت خود را در خلال داستان نشان و ما به حالت‌هايش پي مي‌بريم. صادق چوبك بعد از هدايت نخستين نويسنده‌اي است كه در ايران شيوه‌ها و شگردهاي نو داستان‌نويسي را به كار گرفته و آثاري به سبك واقع‌گراي ناتوراليستي نمادين نوشته است. «جيمز جويس» نويسنده امريكايي از جمله مشاهير و خالق سبك واقع‌گرايي نمادين است. به اين معنا كه گرچه داستان از واقع‌گرايي تبعيت مي‌كند اما پشت آن ابعاد ديگري نهفته است و نمونه آن را در داستان «گل» مي‌بينيم. در اين داستان با زني مواجهيم كه در رختشورخانه كار مي‌كند، او كه ديگر جوان نيست، آرزوي ازدواج در سر دارد. زن شب عيد به خانه فردي مي‌رود كه مشخص نيست دايه يا خاله اوست، در اين شب مهمانان مسابقه‌اي برگزار مي‌كنند كه هر يك بدون اينكه ببينند چيزي را بردارند، در دست يكي حلقه مي‌آيد و به ديگري كتاب مي‌رسد، اما زماني كه اين زن دست دراز مي‌كند، آنچه برمي‌دارد «گل» است. اين موضوع نشان مي‌دهد او هرگز به آرزوي خود نخواهد رسيد و آن را به گور خواهد برد.

اما داستان‌هاي «صادق چوبك» با ديگر نويسندگان ايراني تفاوت‌هايي داشت كه مي‌توان به پنج مورد آنها اشاره كرد:

- توجه عميق به زشتي‌ها و پليدي‌ها؛ توجهي ناتوراليستي كه آثار عمده او را در برمي گيرد.

- شكستن حرمت كاذب و قلابي كلمات و مفاهيم كه يكي از خدمت‌هايي بود كه ناتوراليسم به ادبيات كرد.

- توجه به شخصيت‌ها و آدم‌هاي توسري خورده، بيچاره و فراموش شده مانند رانندگان بياباني، مرده‌شورها و لوطي‌ها.

- قدرت تصويرپردازي، چوبك در تصوير صحنه‌ها و شخصيت داستان‌هايش چيره‌دست است و مانند يك نقاش عمل مي‌كند.

- شيوه بيان خشن و صريح در گفت‌وگوهاي شخصيت‌ها كه به داستان‌هاي او پويايي مي‌دهد. زبان گفتاري داستان‌هاي چوبك زباني اغلب تصويري است به اين معنا كه از تشبيهات و استعارات بيشتر استفاده مي‌كند تا از توصيف و تشريح.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون