• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4619 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۲۴ فروردين

مروري به چند كتاب گابريل گارسيا ماركز در آستانه ششمين سالمرگش

روايت‌هايي كمتر خوانده شده از مرد ماكاندويي

بهمن فاطمي

 

نام گابريل گارسيا ماركز، نويسنده كلمبيايي و برنده جايزه نوبل در سال 1982 در ايران و شايد تا حد زيادي در جهان، بيشتر با چند اثر بيشتر شناخته ‌شده او به ياد مي‌آيد. در راس همه اين آثار «صد سال تنهايي» او قرار دارد كه به ويژه با ترجمه بسيار درخشان بهمن فرزانه در ايران اثري پرطرفدار است. جداي از آن چند كتاب ديگر ماركز هم هست كه در زمره كتاب‌هاي پرطرفدار او قرار مي‌گيرد. از آن ميان مي‌توان به «كسي به رييس‌جمهور نامه نمي‌نويسد»، «پاييز پدر سالار» و ... اشاره كرد.
با اين حال ماركز تنها در اين چند اثر كه البته آثار مهمي هم هستند، خلاصه نمي‌شود. در ادامه به مناسبت ششمين سالمرگ او مروري خواهيم كرد به تعدادي از كتاب‌هاي او.

از عشق و شياطين ديگر
عشق و بازدارنده‌هاي آن
«از عشق و شياطين ديگر» قصه دختر نوجواني است كه طي سفري به شهر، دچار حادثه گازگرفتگي توسط يك سگ مي‎شود. او پيش از آن بر اثر بي‌توجهي پدر و مادرش، با بردگان آفريقايي (يوروبايي) و كنار آنها و با آداب و رسوم‎شان رشد مي‌‎كند. حادثه‌اي كه براي او پيش مي‎آيد هم بر اثر نزديكي او با آن بردگان است، چراكه يك روز او با يكي از آنها به شهر مي‌رود و يك سگ هار گازش مي‌گيرد. پدر سييروا ماريا كه يك نجيب‌زاده رو به زوال است، تلاش مي‌كند او را درمان كند و در عين حال مي‌كوشد خبر اتفاقي كه براي دخترش افتاده و لابد موجب آبروريزي خانواده‌اي نجيب‌زاده مانند آنهاست را پنهان نگه دارد.
تلاش پدر بي‌ثمر مي‌ماند چون خبر به گوش اسقف منطقه مي‌رسد. اسقف بر اين عقيده است كه شياطين روح سييروا ماريا را تسخير كرده‌اند. پدر روحاني از پدر سييروا ماريا مي‌خواهد كه براي نجات جان دخترش، او را به به صومعه تحويل دهد تا تحت نظارت آنجا، جن‌گيري روي او انجام شود. قصه از اينجا به بعد روايتگر دلباختگي پدر روحاني كايتانو دلاورا به مارياست.
شخصيت اصلي اين رمان «سييروا ماريا دل تودوس لوس آنگلس» نام دارد. دختر 12 ساله نجيب‌زاده‌اي كه در حال زوال است. او بر اثر نزديك شدن به بردگان يوروبايي حتي زبان‌هاي آنها را هم فرا مي‌گيرد. مثل آنها رفتار مي‌كند. به دروغ گفتن عادت دارد و بي‌آنكه توجهي جلب كند، به هر جايي كه مي‌خواهد مي‌رود. رنج‌كشيدن‌هاي عمر جوانش از او شخصيتي پرخاشگر ساخته و در عين حال مي‌خواهد شاد و آزاد باشد. در پايان كتاب جمله‌اي درباره مرگ او مي‌خوانيم از اين قرار كه او بر اثر عشق مرد در حالي كه سوءتغذيه سبب‌ساز مرگ او بوده است. دختري كه بردگان او را به نام ماريا ماندينگا مي‌شناسند. از آداب بردگان كه متوجه او مي‌شود، يكي اين است وقتي كه در دوران نوزادي بيمار شده بوده، دامينگا ده ادوينتو، برده‌اي كه او را بزرگ مي‌كرد، نذر كرده بوده كه تا زمان عروسي ماريا موهاي او را كوتاه نكند.
كتاب شخصيت‌هاي ديگري هم دارد؛ از جمله ايتانو سانتو دلائورا، معاون اسقف كه عاشق ماريا مي‌شود در حالي كه از سوي كليسا مامور انجام جن‌گيري روي او شده بود. اگرچه نهادهاي مربوط به كليسا زندگي سانتو دلائورا و معشوقش ماريا را نابود مي‌كنند، اما دلائورا هيچ‌ وقت اعتقادات مذهبي خود را از دست نمي‌دهد.
اينگاسيو ده آلفردو، پدر سييروا ماريا، شخصيت ديگر رمان است. مردي كه اگرچه تمايل به انجام كار درست دارد، اما ترس‌ها و ضعف‌هايش او را از اين كار باز مي‌دارد.
جاهد جهان‌شاهي، احمد گلشيري و كيومرث پارساي از جمله مترجماني هستند كه «از عشق و شياطين ديگر» را به فارسي برگردانده‌اند.
زائران غريب
مصايب امريكاي لاتيني بودن در خاك غريب
«زائران غريب» مجموعه‌اي از داستان‌هاي كوتاه ماركز است. داستان‌هاي اين مجموعه، روايتگر بدبياري‌هاي مردمان امريكاي لاتين در جاهايي دور از سرزمين‌هاي‌شان و در اروپاست. ماركز به عنوان يك كلمبيايي كه به خوبي با فرهنگ و آداب مردمان امريكاي لاتين آشناست، از تجربه‌هاي زيست ‌شده خود در نوشتن داستان‌هاي اين مجموعه بهره مي‌گيرد و آن را با مهارت‌هاي روزنامه‌نگاري كه زماني حرفه‌اش بوده، در مي‌آميزد.
ماركز در جايي در يك گفت‌وگو عنوان كرده كه داستان‌هاي مجموعه «زائران غريب» قطعا قطعاتي از خاطرات خود اوست كه آنها را از دفتر گمشده‌اش بازسازي و بازآفريني كرده است. 12 داستان كوتاه ماركز در «زائران غريب» ما را به ديدن مصايب مردماني از امريكاي لاتين در نبرد با بحران‌هاي وجودي خود در جغرافيا و فرهنگي بيگانه فرا مي‌خواند و زندگي آدم‌هايي را روايت مي‌كند كه در برابر بحراني كه در تلاقي هويت خود با زندگي در خاك و سرزميني بيگانه به آن دچارند، تلاش دارند تا معنايي به زندگي
خود ببخشند.
«قديس، سفر به خير آقاي رييس‌جمهور! زيباي خفته! در هواپيما، نور، مثلِ آب است، بادِ شمال، وحشتِ ماهِ اوت، ماريا پراسرس، حرفه من، خواب ديدن است، فقط براي تلفن زدن آمده‌ام، هفده انگليسي مسموم، تابستان خوش خانم «فوريس» و لكه‌هاي خون روي برف» داستان‌هاي
مجموعه هستند.
ترجمه فارسي صفدر تقي‌زاده از «زائران غريب» در ايران در دسترس خوانندگان آثار ماركز قرار دارد. اين كتاب با نام‌هاي «سفر به خير آقاي رييس‌جمهور» و «قديس» هم انتشار يافته است.

گزارش يك آدم‌ربايي
يك غيرداستاني پرفروش
ماركز جداي از آثاري كه در حوزه ادبيات داستاني اعم از رمان و داستان كوتاه دارد، در حوزه‌هاي ديگر هم فعاليت نوشتاري داشته. «گزارش يك آدم‌ربايي» از آثاري است كه او جداي از قلمرو ادبيات داستاني نوشته. كتاب، اثري غيرداستاني است كه به ماجراي ربوده شدن و زنداني شدن تعدادي از چهره‌هاي سرشناس كلمبيا در دهه 90 ميلادي مي‌پردازد. به عبارتي موضوع كتاب ماجراي ربودن، زنداني‌ كردن و در نهايت رها كردن تعدادي از چهره‌هاي سرشناس كلمبيا در اوايل دهه ۱۹۹۰ توسط كارتل مدلين است. كارتل مدلين، يكي از كارتل‌هاي مواد مخدر بود كه به وسيله پابلو اسكوبار ايجاد شده بود و مديريت مي‌شد.
«گزارش يك آدم‌ربايي» در سال ۱۹۹۶ به زبان اسپانيايي به چاپ اول رسيد و در سال 1997 نسخه انگليسي آن درآمد.
در ايران سه ترجمه فارسي از اين كتاب به چاپ رسيده و منتشر شده است كه نام جاهد جهانشاهي، كيومرث پارساي و فرزام حبيب اصفهاني به عنوان مترجم پاي هر يك از اين كتاب‌ها ديده مي‌شود.
اين كتاب در ايران بسيار خوانده شده و از آثار پرفروش در حوزه ادبيات داستاني محسوب مي‎شود. چنانكه در سال 90 در مقطعي همه ترجمه‌هاي موجود از اين كتاب در بازار ناياب شدند.
گزارش يك مرگ
قتل و تابوهاي خانوادگي از نوع امريكاي لاتين
اين كتاب كه عنوان آن در زبان اصلي «وقايع‌نگاري يك مرگ از پيش اعلام شده»، در ايران با نام «گزارش يك مرگ» ترجمه شده است. كتاب او در سال 1981 به زبان اسپانيايي منتشر شد و گلستان بعدها آن را از نسخه فرانسه به فارسي برگرداند.
ماركز در اين داستان به روابط سنتي و ناموس‌پرستي اهالي امريكاي لاتين مي‌پردازد. كتاب براي نخستين‌بار در سال ۱۹۸۱ به چاپ رسيد.
«وقايع‌نگاري يك مرگ از پيش اعلام شده» يا همان «گزارش يك مرگ» قصه كشته شدن جواني به نام سانتياگو ناصار به دست دو برادر را روايت مي‌كند. مرگي كه پس از 20 سال كماكان موضوعيت دارد و پاي شاهدانش را به ميان مي‌كشد.
به نوعي مي‌توان «گزارش يك مرگ» را داستاني درباره روابط سنتي و مسائل ناموسي مردمان امريكاي لاتين دانست. كتابي كه در ميان داستان‌ها و رمان‌هاي ماركز، شايد بيشترين بهره را از تجربه روزنامه‌نگاري نويسنده‎اش برده است.
قصه از اين قرار است كه باياردو سان رومان، ثروتمندي تازه‌وارد به روستايي در يك منطقه دور افتاده در كلمبيا (نزديكي درياي كاراييب) با آنخِلا بيكاريو ازدواج مي‌كند و پس از جشن ازدواج متوجه مي‌شود كه تازه‌عروسش باكره نيست. پيگيري‌هاي باياردو او را به همراه همسرش راهي خانه همسر مي‌كند و در آنجا آنخلا فرد گناهكار را معرفي مي‌كند. جواني به نام سانتياگو ناصار كه همسايه خانواده بيكاريو است. برادرهاي آنخلا درصدد دفاع از آبروي خانواده برمي‎آيند. آنها به اكثر اهالي روستا اعلام مي‌كنند كه قصد كشتن سانتياگو را دارند. هيچ يك از اهالي روستا تمهيدي براي منصرف كردن آنها به خرج نمي‌دهد. دليلش اين است كه كسي حرف‌هاي آنها را جدي نمي‌گيرد. برادرها به سمت خانه سانتياگو مي‌روند و او را جلوي ورودي خانه خودش به ضرب چاقو به قتل مي‌رسانند ... ۲۷ سال سال از اين ماجرا مي‌گذرد تا اينكه بهترين دوست سانتياگو كه در جريان ماجرا بود، قصه را تشريح مي‌كند.

كسي به سرهنگ نامه نمي‌نويسد
فقرِ شكننده نظامي پير
«كسي به سرهنگ نامه نمي‌نويسد» را ماركز در ۱۹۵۷ در پاريس نوشت و در سال ۱۹۶۱ منتشر كرد. زماني كه «كسي به سرهنگ نامه نمي‌نويسد» نوشته شد، ماركز تنها 30 سال داشت و به لحاظ اقتصادي در شرايط بسيار بدي به سر مي‎برد. آنچه معمولا در مورد قصه اين رمان كوتاه گفته مي‌شود، اين است كه ماركز در اين اثر قصه انتظار آدم‌ها براي پديد آوردن تحولي در زندگي ايستاي‌شان را روايت مي‌كند.
قصه «كسي به سرهنگ نامه نمي‌نويسد» از اين قرار است كه يك سرهنگ پير كه سال‌ها پيش در يك جنگ داخلي حضور داشته و در مقام نظامي، خدماتي ارايه كرده، سال‌هاست منتظر است تا نامه‌اي از طرف دولت به دستش برسد كه در حكم تاييد استحقاق او براي گرفتن مقرري دولتي به پاس آن خدمات و حضور در جنگ باشد.
سرهنگ بنا دارد با دريافت مقرري دولتي، يك زندگي آبرومندانه براي خودش و همسرش ترتيب بدهد. او كه پسرش هم چند ماه پيش حين توزيع مخفيانه اعلاميه‌هاي ضددولتي كشته شده و از او يك خروس جنگي باقي مانده، قصد پرورش خروس جنگي را هم دارد. روايت انتظار او براي دريافت نامه در رمان ادامه دارد و آن نامه هرگز به دستش نمي‌رسد. خروس جنگي نقش داستاني مهمي در كتاب دارد و سرهنگ به پيروزي خروس در جنگ‌هايش به چشم نوعي انتقام نگاه مي‌كند. شرايط براي سرهنگ چنان دشوار مي‌شود كه او چاره‌اي ندارد جز اينكه بين تحمل زندگي دشوار و در عين حال حفظ و پرورش خروس يا فروش خروس و به دست آوردن پولي براي تسهيل شرايط زندگي، يكي را انتخاب كند.
شرايط بد اقتصادي سرهنگ را بايد يادآور وضعيت ماركز در زمان نوشتن اين رمان دانست. گفته شده است كه ماركز شخصيت سرهنگ اين رمان را از سرگذشت پدربزرگش كه از سرهنگ‌هاي درگير در جنگ‌هاي داخلي كلمبيا بود، الگو‌برداري كرده است. از اين جهت «كسي به سرهنگ نامه نمي‌نويسد» يادآور «صد سال تنهايي» است كه در آن هم ماركز از شخصيت پدربزرگ خود براي نوشتن رمان و روايت شخصيت سرهنگ آئوليانو بوئنديا الهام گرفته است.
«كسي به سرهنگ نامه نمي‌نويسد» را جهانبخش نورايي به فارسي برگردانده است.

يادداشت‌هاي پنج‌ساله
جذابيت‌هايي خارج از ادبيات داستاني
«يادداشت‌هاي پنج‌ساله» كتاب ديگري است كه باز بايد حساب آن را از آثار داستاني ماركز جدا كرد. اين كتاب نه رمان است و نه داستان‌هاي كوتاه بلكه يادداشت‌هايي است كه ماركز پيرامون موضوعات مختلف نوشته است. اين يادداشت‌ها به لحاظ موضوع از مسائل مختلفي الهام مي‌گيرند. از جايزه نوبل و آنچه نويسنده از آن به «بديمني» اين جايزه ياد مي‌كند تا عقايد ماركز درباره مسائلي چون سياست، جامعه پيرامونش، مساله نوشتن و ... اين كتاب اگرچه كمتر از داستان‌هاي ماركز خواندني نيست، اما كمتر ديده شده و مي‌توان گفت زير سايه نام و آوازه آثاري چون «صد سال تنهايي» تا حد زيادي مغفول مانده است.
در يكي از يادداشت‌هاي كتاب كه «شعر، در دسترس اطفال» نام دارد، ماركز ماجراي دختري را نوشته است كه موضوع امتحانش رمان «صد سال تنهايي» بوده. او از پرسشي مي‌نويسد كه گويا معلم آن دختر –كه پدرش دوست ماركز بوده- سر كلاس از شاگردش مي‌پرسد و دختر را غافلگير مي‌كند، چراكه نه به آن جنبه از رمان فكر كرده بوده و نه هرگز از نويسنده‌اش كه به واسطه پدر از نزديك با او معاشرت داشته، چيزي در آن باره شنيده بوده. ماركز از نقل اين ماجرا موضعي انتقادي در نظام آموزشي را مطرح مي‌كند و از مدرساني مي‌گويد كه دنبال معاني عجيب و غريبي در آثار ادبي هستند. معناهايي كه گاهي ربطي به جهان اثر ندارند. ماركز معتقد است كه «تدريس ادبيات بايد صرفا راهنمايي خوبي براي كتاب خواندن باشد.»
ويژگي كتاب «يادداشت‌هاي پنج‌ساله» اين است كه به مدد قلم گيراي نويسنده، ساده‌ترين و به ظاهر كم‌ارزش‌ترين موضوعات هم به مطالبي خواندني تبديل شده‌اند. بالطبع بار ديگر بايد برگرديم به روزنامه‌نگار بودن او و اينكه هر آنچه از زير قلمش بيرون آمده، خوشخوان بوده. چنانكه همواره سهمي از شگردهاي روزنامه‌نگارانه در ادبي‌ترين آثار او نيز ديده شده است. براي مثال چه با تعبير «گزارش ژورناليستي از صد سال يك خانواده» براي صد سال تنهايي موافق باشيم، چه نباشيم، نمي‌توانيم سهم روزنامه‌نگاري ماركز را در موفقيت آن رمان و نيز ديگر آثارش ناديده بگيريم. كتاب «يادداشت‌هاي پنج‌ساله» روي ديگر اين سكه است، چراكه در اين كتاب ما با يادداشت‌هايي روبه‌رو هستيم كه اگرچه ماهيتا يادداشت هستند و نه داستان يا رمان، اما جلوه‌ها و مايه‌هاي ادبي و داستاني پررنگي در آنها ديده مي‌شود و از اين جهت مي‌توان آنها را به عنوان بخش‌هايي از يك اثر داستاني هم خواند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون