• ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4623 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۲۸ فروردين

دانشگاه ما نهاد توليد علم نيست

حسين مصباحيان

در بحث از آكادمياي موازي، بحث مي‌شود كه در اين موسسات قرار است دانش عمومي تدريس شود در برابر دانش علمي و تخصصي كه در دانشگاه‌ها و آكادمياي رسمي تدريس مي‌شود. معلوم نيست كه در اين موسسات دانش عمومي توليد شده باشد، يعني وقتي درسگفتارهاي مختلف موسسات مختلف را مي‌بينيد، معمولا و در بيشتر مواقع شرح متني از يك فيلسوف يا انديشمند است و رويكردها و مواجهات همان است كه در دانشگاه هست، يعني يك آلترناتيوي در مقابل دانشگاه نمي‌بينيم، يعني اين موسسات، يك دانشگاه كوچكي در جاي ديگر غير از دانشگاه است و تفاوت معناداري ميان آنها با دانشگاه‌ها نمي‌بينيم. به نظر من اگر قرار است آلترناتيوسازي مطرح باشد، از طريق مفهوم «تعليم و تربيت غيررسمي» (informal education) گرامشي ممكن مي‌شود، يعني دانشي كه توسط روشنفكران، گروه‌هاي اجتماعي و احزاب سياسي در قالب‌هايي چون كتاب‌ها، مطبوعات، انجمن‌هاي علمي و سري توليد مي‌شود.  نكته ديگر اينكه در ايران دانشگاه هيچ‌وقت نهاد توليد نبوده است. دانشگاهي كه پهلوي اول در 1313 تاسيس مي‌كند، قرار است به دولت-ملت خدمت كند. مساله ديگر بحث جهاني راجع به دانشگاه است. در سال 2010 در دانشگاه يورك كنفرانسي بين‌المللي با اين موضوع برگزار مي‌شود كه دانشگاه در جهان در مرحله زوال و اضمحلال كامل است. اين ربطي به دانشگاه ايراني ندارد، يعني دانشگاه در مرحله پسااقتصادگرايي و فردگرايانه مدرن به‌سر مي‌برد و تبديل به موسسه يا نهادي شده كه دنبال مشتري است، نه محل توليد حقيقت و معرفت است و نه محلي براي پيگيري و پيشبرد تحولات اجتماعي و سياسي است. اين نگرش مي‌گويد دانشگاه در جهان هميشه به قدرت حاكم عمل مي‌كرده و هيچ‌وقت نقشي در ايجاد تحولات اجتماعي نداشته است، بنابراين بحث نقد و ارزيابي عملكرد دانشگاه ايراني بايد در پيوند با دانشگاه جهاني صورت بگيرد.  بحث ديگر استقبال از درسگفتارهاي اين موسسات خصوصي است. اگر برخي از اين موسسات مي‌توانستند در طرح مسائل اصلي و بين‌المللي زمانه ما داشته باشند، موج زيادي ايجاد مي‌كرد، بنابراين بايد به آسيب‌شناسي جدي دانشگاه پرداخت. خود دانشگاهيان بيشتر از همه صلاحيت نقد دانشگاه را دارند، زيرا آنها بهتر از هر كسي مي‌دانند كه در دانشگاه چه خبر است، يعني دانشگاه به صورت ريشه‌اي نقد مي‌شد و يك فضاهاي آلترناتيو در درون دانشگاه پديد مي‌آمد،  بنابراين اگر قرار است براي دانشگاه آلترناتيوي يافت، اين بديل را نمي‌توان در موسسات يا حتي در مطبوعات و جاهاي ديگر يافت. دانشگاه را بايد در برابر خودش قرار داد. نقد ريشه‌اي و راديكال دانشگاه منجر به اين مي‌شود كه تمام اركان دانشگاه از مديريت تا دانشجويان به حرف واداشته شوند. دانشگاه در برابر دانشگاه، چيزي است كه دريدا آن را دانشگاه در راه يا دانشگاه در حال آمدن (university to come) مي‌خواند. دانشگاه در راه يعني من تعهد مي‌دهم و كمك مي‌كنم كه اين دانشگاه بيايد.
پژوهشگر و استاد فلسفه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون