روايت‌هاي آزار كاربران توييتر به دستگيري «ك.الف» منجر شد
شجاعت مسري است
سردار رحيمي، رييس پليس پايتخت بزرگ با اعلام خبر دستگيري «ك.الف»
از حجم شكايت‌ها و جريحه‌دار شدن احساسات عمومي سخن گفت
گروه اجتماعي|«شجاعت مسري است.» اين واكنش يكي از كاربران توييتر در واكنش به انتشار خبر دستگيري ك.الف است. سردار رحيمي، رييس پليس پايتخت بزرگ صبح روز سه‌شنبه، ۴ شهريور با اعلام خبر دستگيري ك.الف از حجم شكايت‌ها و جريحه‌دار شدن احساسات عمومي گفت و تاكيد كرد كه «تمام شاكيان با اطمينان از محفوظ ماندن هويت‌شان نزد پليس مي‌توانند براي طرح شكايت به پليس امنيت عمومي واقع در انتهاي خيابان مطهري، خيابان سروش مراجعه كنند.» اشاره رييس پليس تهران بزرگ به رصد فضاي مجازي و پيگيري روايت‌هاي قربانياني كه از فريب دختران دانشجو توسط اين فرد و كشاندن آنها به خانه و اقدام به آزار و اذيت مي‌گفتند، خط بطلاني بر تمام نكوهش‌ها و زاويه‌هايي بود كه نسبت به اين روايت‌ها در فضاي مجازي منتشر مي‌شد. اما ماجرا از كجا شروع شد؟
هفته گذشته با انتشار روايت آزار يكي از كاربران ناشناس توييتر، شجاعت مسري شد و دختران ديگري نيز در تاييد آزار و اذيت‌هاي جنسي ك.الف اقدام به انتشار مستندات يا روايات خود كردند. يكي از كاربران توييتر نوشته بود: «كاش من تنها بودم. اگر فقط به من تجاوز كرده بودي، حرفي نمي‌زدم و به تراپي ادامه مي‌دادم اما الان مي‌بينم به تن خيلي‌ها دست‌درازي كردي با سناريوهاي مشابه. تو واقعا براي جامعه خطرناكي. اميدوارم حيات اجتماعيت مختل بشه همونطور كه زندگي اين همه آدمو به نابودي كشوندي.» انتشار روايت‌هاي متعدد از اين فرد، كم‌كم نام متجاوز سريالي را در فضاي مجازي به او داد، آنچه در اين ميان به تكرار روايت مي‌شد، تلاش اين فرد براي خوراندن «شراب دست‌ساز» به دختران و بيهوش كردن آنها با استفاده از قرص‌هاي خواب‌آور بود. با اينكه در ابتداي انتشار اين اتهامات، ك.الف در حساب كاربري توييتر خود نوشته بود كه «بعد از تموم‌شدن اتهامات من هم حرف دارم.» اما اين فرد به جاي پاسخگويي، با غيرفعال‌كردن توييتر خود به شمال كشور گريخت. لازم به ذكر است كه يكي از قربانيان پس از درز خبر فرار اين شخص به شمال كشور، آدرس ويلاي او را منتشر كرد و نوشت: «شايد براتون سوال پيش بياد كه من از كجا اين آدرسو مي‌دونم؟ بله درست حدس زدين، بارها منو دعوت كرده بود برم اونجا صرف آبجو! من از پيگيري اين آدم به شك افتادم و به دعوت‌هاي ديگش هم نه گفتم.» انتشار گسترده روايات، هشتگ ك.الف را به ترند توييتر در روز جمعه تبديل كرد و بيش از ۶ هزار توييت با اين هشتگ منتشر شد. با ادامه ماجرا، شنبه شب نوشته‌اي دست به دست مي‌شد كه از شاكيان اين فرد مي‌خواست تا صبح يكشنبه مقابل ساختمان گروه هنرهاي نمايشي پرديس هنرهاي زيبا جمع شوند و تمام مستندات خود را نيز به همراه داشته باشند. طبق اين اعلاميه، يكي از اساتيد گروه هنرهاي نمايشي مي‌خواست با قربانيان ملاقات داشته باشد. اين استاد دانشگاه كه تمايلي به انتشار نامش ندارد، شنبه شب در گفت‌وگو با «اعتماد» از صحت اين ماجرا خبر داد و گفت كه طبق هماهنگي صورت گرفته با حراست دانشگاه و باتوجه به طرح گسترده ماجرا در شبكه‌هاي مجازي، قرار است روايات و مستندات قربانيان جمع‌آوري شود و در صورت لزوم يا به حراست دانشگاه تهران يا به پليس امنيت ارجاع داده شود. روز يكشنبه در حالي حدود چهار نفر از قربانيان در محل دانشكده حاضر شدند كه انتشار روايت آزار جنسي توسط ك.الف، نام‌هاي ديگري را نيز به ميان آورده بود؛ نام‌هايي كه از ميان آنها مي‌شد به بازيگران سينما، كارگردان‌ها، نويسندگان و شاعران، اساتيد دانشگاه، معلم‌هاي مدارس، مجري‌هاي تلويزيون و برخي اشخاص حقيقي ديگر اشاره كرد. ظهر روز يكشنبه، دانشگاه تهران با انتشار بيانيه‌اي مبهم درخصوص خبر منتشر شده در فضاي مجازي توضيح داد و نوشت كه ك.الف، فارغ‌التحصيل سال ۱۳۸۹ مقطع كارشناسي دانشكده ادبيات و علوم‌انساني بوده است و از تاريخ مذكور، هيچ ارتباط آموزشي، پژوهشي و اداري با دانشگاه تهران نداشته و ندارد. اين دانشگاه در بيانيه خود ضمن اظهار تاسف درخصوص اتهامات وارد شده به اين فرد در فضاي مجازي، اعلام كرده بود كه بررسي و رسيدگي به اين موارد باتوجه به فارغ‌التحصيلي فرد از حيطه اختيارات و اراده دانشگاه خارج است، اما دانشگاه تهران نهايت همكاري را با مراجع قانوني ذي‌ربط براي بررسي موضوع انجام خواهد داد. در ادامه ماجرا، اين استاد دانشگاه روز دوشنبه در پاسخ به پيگيري «اعتماد» خبر داد كه تنها يكي از قربانيان با مدارك كافي در دانشكده حاضر شده بود. اين دانشجو عرايضش را به حراست دانشگاه و پس از آن به پليس امنيت نيز منتقل كرده و تشكيل پرونده داده بود. باتوجه به اينكه شنيده‌ها حاكي از آن بود كه پس از افشاي گسترده تعرضات جنسي، ك.الف از تهران به شمال كشور گريخته است، اين استاد دانشگاه از «اعتماد» خواست تا پيش از دستگيري متهم خبر تلاش پليس براي دستگيري ك.الف منتشر و فرصت گريختن به اين فرد داده نشود. در اين فاصله پليس امنيت با يكي از اساتيد دانشگاه و حراست دانشگاه تهران تماس گرفته و از ايشان خواسته بود تا قربانيان را براي تشكيل پرونده به پليس امنيت معرفي كنند. طبق شنيده‌ها، اين پرونده ابتدا با شكايت يك فرد تشكيل و احتمالا شكايت‌هاي سه قرباني ديگر ضميمه آن شده بود. تنها دو روز پس از تشكيل پرونده، بالاخره ك.الف دستگير شد. طي يك هفته كه روايت‌هاي ديگري از آزار و اذيت در فضاي مجازي منتشر شده است، اين پرسش به ميان مي‌آيد كه چرا نام‌هاي مطرح شده بيشتر از دانشجويان يا اهالي هنر هستند. گرچه در ميان اتهامات وارد شده مي‌توان نام‌هاي مختلفي را رصد كرد، اما اين نام‌ها، تمام نام‌ها نيستند. شكايت قرباني از آزارگر چندان ساده نيست و در فضايي كه زنان به راحتي حتي از سوي هم‌جنس‌هاي خود مورد قضاوت و داوري قرار مي‌گيرند، جسارت افشا يا شكايت‌كردن از آزارگر به شجاعت و توان روحي بالايي نياز دارد. گرچه در روزهاي نخست انتشار اين اتهامات برخي انگشت اتهام را به خود زنان نشانه مي‌گرفتند و برخي از توطئه سخن مي‌آوردند، اما ورود پليس و دستگيري اين فرد نشان مي‌دهد كه هنوز روايت‌هاي ناگفته بسيار است و پيش‌داوري و قضاوت‌هاي نابجا، شجاعت و جسارت قربانيان را مي‌گيرد. بله، شجاعت مسري است.