• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۳۰ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4050 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۲۳ اسفند

با حافظ موسوي درباره هديه‌دادن كتاب

مدير مدرسه «سگ ولگرد» را به من جايزه داد

ندا آل طيب

 

 

«در دوره جواني ما، مردم به كساني كه سرشان توي كتاب بود، احترام مي‌گذاشتند؛ اما حالا اوضاع طور ديگري است و آنهايي كه سرشان توي حساب و كتاب است، بيشتر مورد توجه هستند.»

جمله‌اي است از حافظ موسوي كه بيانگر وضعيت كمدي تراژيك ما است. در آخرين روزهاي اسفند ماه گپ و گفتي با آقاي شاعر داريم درباره كتاب و كتابخواني در عيد و البته عيدي دادن كتاب و او هم از اين موضوعات سخن مي‌گويد و هم خاطره‌اي از دوره نوجواني خود را براي‌مان بازگو مي‌كند كه مدير مدرسه به عنوان جايزه، «سگ ولگرد» صادق هدايت را به او داده بود.

حافظ موسوي از پيشنهاد عيدي دادن كتاب استقبال مي‌كند اما مي‌داند كه حوزه كتاب با مشكلات گوناگوني دست به گريبان است: «ابتكار و پيشنهاد شما بسيار خوب است. اگرچه معضل كتاب و كتابخواني به اين سادگي‌ها قابل حل نيست، اما به هرحال تاثير احتمالي اين نوع ابتكارها را نمي‌توان ناديده گرفت.»

همين موضوع فرصتي مي‌شود تا بار ديگر وضعيت كتاب و كتاب‌خواني را با يكديگر مرور كنيم و شاعر مورد نظر ما ادامه مي‌دهد: «در جامعه ما متاسفانه كتاب و كتابخواني جايگاه خود را به عنوان يك ارزش اجتماعي و فرهنگي از دست داده است. در گذشته‌هاي نه چندان دور اوضاع بهتر از اين بود. در زمان جواني ما، مطالعه و كتاب خواندن يك نوع ارزش به حساب مي‌آمد و مردم به كساني كه سرشان توي كتاب بود، احترام مي‌گذاشتند؛ اما حالا اوضاع طور ديگري است و آنهايي كه سرشان توي حساب و كتاب است، بيشتر مورد توجه هستند. فراموش نكنيم كه از دل چنين فرهنگي است كه رشوه‌خواري و رانت‌خواري‌ها و اختلاس‌هاي ميلياردي به امري عادي و مباح تبديل شده است. آنهايي كه در سي،‌ چهل سال گذشته به بهانه حراست از اخلاق و... هزار جور سنگ پيش پاي نويسنده‌ها و ناشرها انداخته‌اند، حالا بايد جوابگو باشند و به مردم بگويند چه كرده‌اند كه جامعه ما به چنين حال و روزي افتاده است. با اين همه البته نبايد مأيوس بود. بايد بكوشيم مجالي فراهم شود كه روشنفكران، شاعران، نويسندگان و هنرمندان كه معماران اصلي فرهنگ هر جامعه‌اي هستند به جايگاهي كه از آنان ربوده شده است، بازگردند. اينان مهم‌ترين ابزار ارتباط‌شان با مردم، كتاب است. اميدوارم پيشنهاد شما در پر كردن خلأ موجود سهمي داشته باشد.»

موسوي هم كه مانند ديگر اهالي قلم به دوستان و نزديكان خود نه تنها براي سال نو كتاب عيدي مي‌دهد بلكه «يار مهربان» را به عنوان هديه ازدواج هم به دوستان خود تقديم مي‌كند: «بله من هم كتاب عيدي مي‌دهم. خوشبختانه دوستان ما هم معمولا از ما انتظاري جز اين ندارند. من از قضا براي هديه عروسي دختر يكي از دوستانم كتاب بردم؛ داماد را نمي‌دانم، اما عروس خانم كه خودش هم اهل مطالعه بود، خيلي خوشحال شد. در مورد اينكه خودم معمولا چه نوع كتاب‌هايي هديه مي‌دهم بايد عرض كنم كه گاهي كتاب‌هاي خودم را هديه مي‌دهم؛ چون به هرحال دوستان ما هم‌چنين انتظاري از ما دارند. در موارد ديگر، براي انتخاب كتاب به ذوق وسليقه طرف مقابل هم توجه مي‌كنم. چون نمي‌خواهم كتابي كه هديه مي‌دهم توي كتابخانه او خاك بخورد؛ اما در بعضي موارد هم به نظرم بايد جسورانه‌تر عمل كنيم؛ مثلا من معتقدم در كتابخانه هر روشنفكر ايراني لازم است كه حتما مجموعه اشعار نيما، شاملو، فروغ، اخوان و... و همچنين تعدادي از كتاب‌هاي هدايت، چوبك، گلشيري، احمد محمود و... در كنار ديوان‌هاي حافظ و سعدي وجود داشته باشد. همانطور كه حافظ و سعدي و امثال آنها نماد هويت فرهنگي و فرهنگ كهن ما هستند، آن ديگراني هم كه نام بردم نماد پويايي فرهنگ ما و نماد عبور ما از سنت به دنياي مدرن هستند.»

موضوع ديگري كه در اين گپ و گفت كوتاه درباره آن سخن مي‌گوييم، وضعيت كتابخواني در زماني است كه فضاي مجازي به همه خانه‌ها نفوذ كرده و بخش زيادي از توجه افراد را به خود جلب كرده است اما آقاي شاعر به نكته‌اي مهم توجه دارد: «فضاي مجازي و جاذبه آن واقعيتي است كه نه مي‌توانيم و نه بايد انكارش كنيم. مگر جز اين است كه ما فضاي مجازي را از غرب گرفته‌ايم؟ آنها خودشان، از پير و جوان، هنوز دارند كتاب مي‌خوانند. دليلش هم اين است كه به آنها از دوران كودكي ياد داده‌اند كه كتاب، يك ارزش است. در مدارس و دبيرستان‌هاي آنها به دانش‌آموزان شعرخواندن، رمان خواندن، موسيقي گوش كردن، آشنايي با فلسفه و انواع هنرها را آموزش مي‌دهند. نام شاعران و نويسندگان بزرگ معاصرشان را از كتاب‌هاي درسي حذف نمي‌كنند.»

او البته مي‌داند مشكل سرانه مطالعه نيازمند اقدامات اساسي‌تري است و در ادامه يكي از خاطرات نوجواني خود را براي‌مان تعريف مي‌كند: «همانطور كه پيش‌تر گفتم، براي حل معضل كتابخواني بايد اقدامات اساسي‌تري انجام شود؛ با اين حال ما نمي‌توانيم منتظر چنان روزي دست روي دست بگذاريم. من فكر مي‌كنم هديه دادن كتاب به نوجوانان مي‌تواند در ترغيب آنها به مطالعه و كتابخواني تاثير داشته باشد. بگذاريد از تجربه شخصي خودم براي‌تان بگويم. من در ثلث اول كلاس هفتم، شاگرد اول يا دوم شدم. مدير مدرسه ما آدم روشنفكري بود و به من و بقيه دانش‌آموزان رتبه اول تا سوم، هركدام يك جلد كتاب به عنوان جايزه داد. كتابي كه به من داد «سگ ولگرد» صادق هدايت در قطع جيبي بود. آن كتاب، اولين كتابي بود كه من از هدايت خواندم و همان موجب شد كه بقيه آثار هدايت را در سنين نوجواني بخوانم. در واقع بخشي از شخصيت من در همان سن و سال با آن اولين كتاب شكل گرفت. يا دست كم مسيرش مشخص شد.»

بعد از شنيدن اين خاطره ديگر كنجكاوي ما اين است كه آيا او از وضعيت كتاب‌هاي كودكان و نوجوانان با خبر است و براي عيدي آنان چه كتاب‌هايي را پيشنهاد مي‌دهد كه او چنين پاسخ مي‌دهد: «متاسفانه با حوزه كتاب كودكان و نوجوانان آشنايي چنداني ندارم. اگرچه از خود من چند سال پيش يك كتاب قصه براي كودكان منتشر شد (قصه پاييز و نهال هلو) و از قضا در ليست برگزيده كتاب‌هاي «لاك‌پشت پرنده» هم قرار گرفت، اما اعتراف مي‌كنم كه در ده، بيست سال گذشته، ادبيات كودكان و نوجوانان را دنبال نكرده‌ام؛ اما در دو، سه سال اخير به خاطر همكاري همسرم با شوراي كتاب كودك، تعدادي از كتاب‌هايي را كه در اين سال‌ها براي كودكان منتشر شده است، خوانده‌ام. اغلب آنها ترجمه بود و من هيچ كدام‌شان را نپسنديدم؛ اما در مورد نوجوانان، من كتاب‌هاي شاخص ادبيات داستاني و شعر معاصر را توصيه مي‌كنم. اگر نوجوانان و جوانان ما در همين سن و سال با آثار نسل اول و دوم شاعران و نويسندگان مدرن ما مأنوس شوند، بعيد است كه در بزرگسالي عادت مطالعه از سرشان بيفتد. در كنار اينها شاعران و نويسندگان كلاسيك غرب را هم نبايد فراموش كنيم. البته به نظر من اولويت را بايد به ادبيات فارسي بدهيم.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون