• ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4964 -
  • ۱۴۰۰ سه شنبه ۸ تير

محمدرضا حكيمي، انديشمند ديني و وصي شريعتي در بيمارستان بستري شد

فرزانه خراسان

محمدرضا حكيمي، نويسنده و انديشمند ديني در پي ابتلا به كرونا در بيمارستان بستري شد. صفحه‌اي كه توسط جمعي از علاقه‌مندان محمدرضا حكيمي مديريت مي‌شود، با اعلام اين خبر آورده است: «همراهان گرامي و ارجمند، جناب استاد محمدرضا حكيمي در پي ابتلا به كرونا و ضعف شديد در بيمارستان بستري شده و تحت مراقبت‌هاي ويژه قرار گرفته‌اند. همه با هم براي سلامتي ايشان دعا كنيم.»
 محمد كلهر، فعال رسانه‌اي نيز در پي اين خبر ابتدا نوشت محمدرضا به دليل دريافت دُز دوم واكسن كرونا دچار ضعف و بي‌حالي شده اما بعد نوشت: «ظاهرا پس از دريافت دُز دوم واكسن، با فردي ناقل ديدار داشته‌اند و مبتلا شده‌اند اما الحمدللّه اكنون حال‌شان مساعد است.»
 محمدرضا حكيمي فيلسوف و انديشمند ديني متولد سال 1314 در مشهد است. او پس از گذراندن دوران تحصيل ابتدايي وارد حوزه علميه «نواب» شد. محمدتقي اديب نيشابوري، شيخ مجتبي قزويني خراساني، سيدمحمدهادي ميلاني، احمد مدرس يزدي، اسماعيل نجوميان، حاج سيدابوالحسن حافظيان و حاجي‌خان مخيري از مهم‌ترين استادان حكيمي بوده‌اند. از آثار محمدرضا حكيمي مي‌توان به «الحياه»، «خورشيد مغرب»، «عقل سرخ»، «عاشورا: مظلوميتي مضاعف»، «شيخ آقا بزرگ تهراني»، «نان و كتاب»، «تفسير آفتاب»، «فرياد روزها»، «سپيده باوران»، «گزارش (برگرفته از الحياه)»، «امواج غدير»، «پيام جاودانه» و... اشاره كرد. شيخ آقا‌بزرگ تهراني، در سال 1340 هنگامي كه حكيمي جواني حدود 23 ساله بود به او اجازه روايت و نقل حديث داد كه در آن سن و سال افتخاري بزرگ 
محسوب مي‌شد. 
محمدرضا حكيمي كه در محضر بسياري‌ از علماي‌ مكتب‌ تفكيك‌ درس‌ خوانده‌ و از دانش‌ آنان‌ بهره‌ گرفته‌‌بود با انتشار كتابي تحت همين عنوان باعث طرح بيشتر اين اصطلاح شد. او البته در كتاب مكتب‌ تفكيك اخباري‌گري را تهمتي تلقي مي‌كند و در نفي‌ و زدودن‌ اخباري‌گري‌ از اصحاب‌ تفكيك‌ كوشش‌ فراوان‌ كرده است. حكيمي را فرزانه خراسان لقب داده‌اند و بسياري از انديشمندان زمان در مورد او گفته يا نوشته‌اند، حتي مهدي اخوان ثالث. مهدي اخوان ثالث در مجموعه «ارغنون» شعري را با عنوان «سربدار امروز خراسان» به محمدرضا حكيمي تقديم كرد.
حكيمي همچنين از نزديكان و همشهري علي شريعتي بود. او همچنين به نوعي وصي علي شريعتي محسوب مي‌شد و علي شريعتي او را در آغاز وصيت‌نامه شرعي خود «برادرم! مرد ِآگاهي و ايمان و تقوا، آزادي و ادب، دانش و دين» خطاب قرار داد و در بخشي از آنكه در آذر ماه سال 1355 به نگارش در آورده‌بود، نوشت: «اينك، من همه اينها را كه ثمره عمر من و عشق من است و تمام هستي‌ام و همه اندوخته‌ام و ميراثم را با اين وصيت شرعي، يكجا، به دست شما مي‌سپارم و با آنها هر كاري كه مي‌خواهي بكن.» اگر همين چند سال پيش احسان شريعتي، فرزند علي شريعتي اين اقدام را نمادين خواند و گفت از آنجا كه شريعتي، حكيمي را در زمينه احاديث و اخبار شخصيتي مبرز مي‌دانست و او را در زمينه حديث‌شناسي و نقادي بحارالانوار خبره مي‌دانست، وصي خود قرار داد تا نوشته‌هايش را تصحيح كند گرچه اين وصيت تا مدت‌ها ميان موافقان و منتقدان شريعتي محل حرف و بحث بود. محمدرضا حكيمي در يادداشتي علي شريعتي را «ابوذر عاشورايي» لقب داد و در اين يادداشت از نسبت شريعتي با روحانيت انقلابي به ويژه بنيان‌گذار انقلاب اسلامي نوشت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون