معلمان و دوگانه تجمع و تعامل
محمد داوري
گروهي ميگويند تنها راه مطالبهگري موثر فشار بر حاكميت است و تنها ابزار فشار هم تجمع ميداني يا به قول برخي حضور خياباني است، در مقابل گروه ديگري بر اين باورند كه برعكس، تنها راه موثر براي تحقق مطالبات فرهنگيان تعامل با حاكميت به ويژه دولت و مجلس است. در اين ميان گروه سومي هستند كه بر هر دو روش تاكيد دارند و بر اين باور هستند كه تجمع به تنهايي كارساز نيست و در صورت استمرار، فرسايشي ميشود و اگر هم دچار فرسايش نشود با آن برخورد امنيتي خواهد شد لذا پيش از فرسايشي يا امنيتي شدن بايد تجمعكنندگان وارد تعامل و مذاكره با دولت و مجلس شوند. در اصل كنشگري اعتراضي و مطالبهگري، كمتر بحث و اختلافنظر است اما به دليل اينكه نگاه كنشگران و مطالبهگران به نوع كنش اعتراضي با نگاه دستگاههاي امنيتي متفاوت است، با توجه به تجربههاي متعدد در اصناف مختلف و پيشينه مطالبهگري بيست ساله صنف معلمان، اين اختلافنظر در نوع كنشگري به وجود آمده و علاوه بر موثر بودن نوع كنش براي تحقق مطالبات، بحث هزينههاي امنيتي و قضايي هم مطرح است و برخي از كساني كه با كنش تجمع مخالف هستند و معلمان را به كنش تعاملي تشويق ميكنند بر اين باورند كه تجمع هزينهبر است و باعث ريزش مطالبهگران ميشود، از طرفي موافقان تجمع با پذيريش هزينهبر بودن تجمع ميگويند بايد در مسير مطالبهگري هزينه هم پرداخت و چارهاي نيست. اين اختلافنظر در دوگانه تجمع و تعامل هم در ميان فعالان تشكلها و هم در ميان توده معلمان اين روزها بحثش داغ است و در شبكههاي اجتماعي مورد گفتوگو قرار ميگيرد اما از آنجا كه معمولا حاميان تجمع زبان تندتري دارند و زودتر عصباني ميشوند كمتر كسي از جايگاه حمايت از تعامل جرات ميكند با آنها وارد بحث شود...
لذا ميدان شبكههاي اجتماعي بيشتر در دست حاميان تجمع است و صداي كساني كه رساتر فرياد ميزنند بيشتر شنيده ميشود و مطالبشان بيشتر خوانده ميشود.
اما به نظر ميرسد براي تعميق مدنيت و گسترش عقلانيت دوگانههاي مورد اختلاف معلمان فعال و كنشگران صنفي و سياسي بايد صبورانه مورد بحث قرار گيرد تا معلمان به عنوان صنفي پيشتاز در مطالبهگري الگويي باشند براي كنشگريهاي اجتماعي و مطالبهگريهاي صنفي و تقويت جامعه مدني، چراكه اينگونه كنشگريها بهترين ابزار براي حاكميت است تا از واقعيتهاي لايههاي زيرين اجتماع آگاه شود و براي اين آگاهي بايد ضمن بهرسميت شناختن حق اعتراض و ضمن مجاز دانستن تجمع به عنوان يك كنش مدني و قانوني راه تعامل و مذاكره را با نمايندگان تجمعكننده باز گذاشته تا هم معترضين خود را در بنبست مطالبهگري نبينند و هم حاكميت تنها چاره را در برخوردهاي امنيتي نداند. لذا به نظر ميرسد دوگانه تجمع و تعامل هم براي معلمان در مسير كنشگري بايد به نقطه تعادل اثربخش برسد و هم براي دولت و مجلس كه اين روزها مخاطب فرهنگيان و تشكلهاي معلمي هستند مورد توجه قرار گيرد.