• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5418 -
  • ۱۴۰۱ پنج شنبه ۱۳ بهمن

كه در تابم از دست زهد ريايي

محمد ذاكري

مناسك ديني امري دروني است  يا بخشنامه‌اي و دستوري؟

وزير محترم كشور در بياناتي در اجلاسيه سراسري نماز گفته‌اند: «ملاك ارزيابي ما در پذيرش مسووليت‌ها، امر نماز است.» البته خوب بود كه ايشان در باب اين جمله توضيح بيشتري مي‌دادند و منظورشان را از «امر نماز» روشن‌تر مي‌كردند؛ اما به نظر مي‌رسد دو تعبير از اين كلام مستفاد مي‌شود. نخست اينكه اهتمام فرد مسوول به اقامه نماز در محل سازمان تحت مسووليتش ملاك ارزيابي است و دوم اينكه نمازخوان بودن خود فرد يا اهتمامش به حضور در نماز جماعت ملاك ارزيابي براي واگذاري يك مسووليت است. اگر تعبير اول مدنظر باشد، با شرايطي قابل پذيرش است و آن هم اينكه اهتمام به اقامه نماز به عنوان يكي از شرايط نه شرط كافي و اصطلاحا وتويي مدنظر قرار گيرد. البته لازم به توجه است كه در بيشتر ادارات و سازمان‌هاي دولتي و خصوصي، امر نماز و مراسم مذهبي و فرهنگي، امري «مردمي و خودجوش» است نه «سيستمي و حكومتي». يعني برگزاري نماز و اين مراسم، نيازمند دستور و پيگيري و الزام مديران ارشد نيست و با يا بدون حضور و پيگيري ايشان نيز كاركنان علاقه‌مند و داوطلب اين مراسم را به بهترين نحو برگزار مي‌كنند و در بسياري موارد پذيرايي يا اطعام شركت‌كنندگان نيز از محل نذورات خود كاركنان صورت مي‌گيرد. اما اگر منظور جناب وزير، تعبير دومي باشد سرآغاز راه آزموده‌شده‌اي است كه از اين ابتدا، پايان نامطلوب و تاريك آن مشهود است. يعني اينكه بخواهيم نمازخوان بودن فرد يا حضور مستمرش در مراسم نماز جماعت يا ديگر مراسم مذهبي سازمان را ملاك و معيار شايستگي و صلاحيت وي براي تصدي يك مسووليت يا جايگاه مديريتي درنظر بگيريم، احتمالا در ادامه اين نگاه، برخورداري فرد از «ظاهر اسلامي» نيز به اين ملاك‌ها افزوده خواهد شد. نياز به توضيح نيست كه رواج چنين ديدگاه‌هايي تنها زمينه را براي فرصت‌طلبان و ظاهرسازان فراهم خواهد كرد و ممكن است چند نمازخوان واقعي را نيز به صرافت بيندازد كه براي آلوده نشدن نماز و عبادت‌شان به آفت ريا، آن را گوشه‌اي دور از چشم ديگران ببرند. 

از اين ديدگاه‌ها و تصميمات نسنجيده و نابخردانه و آثار و تبعات آن موارد چندي را در ذهن دارم كه به يكي، دو مورد اشاره مي‌كنم. سال‌ها پيش كه دوران خدمت سربازي خود را به صورت امريه در يكي از نهادهاي مذهبي مي‌گذراندم، در مقطعي كوتاه به خاطر تشرف مدير امور كاركنان آن سازمان به سفر عمره، مسووليت كاركنان وظيفه به يكي از مديران كم‌خرد ولي پرادعاي آن سازمان واگذار شد. اولين حكم ايشان در اين مقطع كوتاه اين بود: «حضور سربازان در نماز جماعت ثبت شود (حضور و غياب) و اعطاي مرخصي يا تقسيم شيفت‌هاي نگهباني براساس ميزان حضور سربازان در نماز جماعت باشد.» تصور آن چندان سخت نيست كه پس از صدور اين حكم مشعشع، چه بلبشويي در نمازخانه آن سازمان و هنگام برپايي نماز جماعت ايجاد شده بود. صداي صحبت و خنده و شوخي‌هاي آنچناني برخي از سربازان نوجوان صداي همه را درآورد و پس از بازگشت مسوول قبلي، اين حكم ملغي شد و همه‌ چيز به روال سابق بازگشت. در موردي ديگر هم، سال‌ها پيش در دانشگاهي كه با آن همكاري مي‌كردم فردي به رياست دانشگاه منصوب شد كه مهم‌ترين اولويت خود را برپايي باشكوه نماز جماعت عنوان كرده بود، ضمن آنكه مقرر داشته بود گزارشي از حضور كاركنان و استادان در نماز جماعت به صورت پيوسته به ايشان برسد و برخي از كاركنان و استادان نيز تذكراتي از باب كمرنگ شدن حضورشان در نماز يا مراسم مذهبي (البته به صورت ملايم و دوستانه) دريافت كرده بودند. حاصل آن بود كه در آن دوران، مراسم نماز با چنان استقبالي مواجه شده بود كه گاهي مسجد بزرگ آن واحد دانشگاهي گنجايش لازم براي حضور همه نمازگزاران را نداشت. اما پس از تغيير مجدد رييس آن واحد، اوضاع به حالت سابق بازگشت. متاسفانه از برخي همكاران آن واحد در آن دوران مي‌شنيدم كه بدون داشتن شرايط ورود به مسجد و خواندن نماز، صرفا براي اينكه از غضب رييس و عواقب آن در امان باشند در مسجد حضور پيدا مي‌كردند. اينكه پر كردن مسجد با اين شرايط و تشويق يا الزام افراد براي حضور در نماز به اين صورت چه ارزشي دارد حتما آن جناب رييس يا احتمالا اين جناب وزير پاسخ درخوري براي آن خواهند داشت.
كوتاه سخن اينكه اگرچه نماز في‌نفسه امري مقدس و ارزشمند و از واجبات همه اديان الهي (به اشكال مختلف) است اما مرتبط كردن آن با اعطاي پست و مواهب سازماني و... اثري جز لوث كردن نماز و بي‌ارزش كردن آن نخواهد داشت. چه بسيار افراد با پيشاني‌هاي پينه‌بسته و ظاهرالصلاح كه پس از مدتي تشت رسوايي مالي و اخلاقي و امنيتي‌شان از بام افتاده و چه بسيار افرادي كه با ظاهري معمولي و پايبندي عادي به شعائر مذهبي با دانش و مهارت و تعهد به بهبود عملكرد سازمان‌ها و خدمت به مردم همت كرده‌اند. اگر توانايي درست كردن دنياي مردم را نداريم، لااقل دين خدا را بازيچه اغراض سياسي و ندانم‌كاري‌هاي خود نكنيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون